فقط بی بی سی می تواند! ژورنالیست نعلین بوس! – آذر ماجدی

مقالات

چند روزی از مرگ یکی از جلادان قرن می گذرد. شاهرودی اگر زنده می ماند باید در یک دادگاه مردمی، در مقابل بازماندگان قربانیان سنگسار، اعدام، گردن زدن، بجرم جنایت علیه بشریت محاکمه می شد. شانس آورد چنین روزی را ندید و در جاه و جلال جان داد. این جلاد را چند ماه پیش برای معالجه به یکی از گران ترین بیمارستان های دنیا در آلمان فرستادند. پزشک از دوستان و یاران نزدیک این جانیان و دزدان سر گردنه است. اپوزیسیون جمهوری اسلامی، عمدتا نیروهای چپ و کمونیست یک اعتراض وسیع برای دستگیری و محاکمه او سازمان دادند؛ هر روزه در مقابل بیمارستان تظاهرات نمودند؛ با کمک تعدادی نماینده مجلس و مقامات قضایی ایالتی آلمان موفق شدند مقدمات دستگیری او را فراهم آورند؛ جمهوری اسلامی زمانیکه دستگیری شاهرودی را محتمل دید، از در عقب بیمارستان شاهرودی را در برد و به ایران برگرداند. این رویداد یکی از موفقیت های اپوزیسیون چپ علیه رژیم اسلامی است.
اما کسری ناجی، یکی از ژورنالیست های قدیمی بی بی سی بر راس تپه های شنی اخلاقیات “انسانی” بادی به گلو انداخته و رضا پهلوی را خطاب قرار داده است: “رضا پهلوی ولیعهد پیشین ایران باید توضیح دهد که آیا در حکومت آینده مورد نظر او دگراندیشان از حق درمان محروم خواهند شد؟”
با دیدن این جمله انسان هاج و واج می ماند! در همین چند کلمه چه میزان خود بزرگ بینی، تفرعن، ریاکاری، دروغ و حماقت وجود دارد؟ حالا دیگر شاهرودی “دگراندیش” شده؟ فقط بی بی سی می تواند در دفاع از یک جانی زنجیره ای بر تارک تپۀ اخلاقیات قرار گیرد و در سوگ مرگ یک جنایتکار زانوی غم به بغل بگیرد: “آیت الله شاهرودی به دلیل جلوگیری هواداران رضا پهلوی از درمان کامل او در آلمان درگذشت!” چه جنایتی! چه خسران بزرگی برای بشریت! آیا آقای ناجی تاکنون حتی یکبار با همین لحن متفرعن جمهوری اسلامی یا شخص شاهرودی را برای آن همه اعدام، شکنجه، کشتار و جنایت مورد خطاب قرار داده است؟ یا فقط زبانش جلوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی دراز است؟ آیا منفعت شخصی نیز دارد یا فقط از شغل “شریفش” دفاع می کند؟ شاید باید گفت: “مامور و معذور!”
یک نکته قابل توجه و جالب اینجاست که در همین چند کلمه آقای ناجی، ژورنالیست حرفه ای بی بی سی، هم از جانیان اسلامی دفاع می کند و هم آلترناتیو جمهوری اسلامی را معرفی می کند! بی بی سی می داند که این رژیم رفتنی است؛ اما هنوز صریح از سرنگونی حرف نمی زند؛ در خفا و پوشیده به آن اشاره می کند و ضمن آن اطمینان حاصل می کند که جانشین آنرا معرفی کند. مبادا “خدای ناکرده” “زبانم لال” کسی یاد چپ ها و کمونیست بیافتد! بهمین خاطر نیز فعالینی که برای دستگیری و محاکمه شاهرودی مبارزه کردند و هر روز در مقابل بیمارستان تظاهرات نمودند را “هواداران رضا پهلوی” می خواند.
بی بی سی نقش تعیین کننده ای در بقدرت رساندن خمینی و جمهوری اسلامی ایفاء کرد. حالا نیز دارد شرایط را برای بقدرت رساندن بازماندگان رژیم سابق مهیا می کند. اما این بار کور خوانده اند! طبقه کارگر با قدرت به میدان آمده است. جامعۀ ایران با چهل سال پیش تفاوت های بسیار کرده است.