اول مه: زنده باد انقلاب کارگری، زنده باد شوراها – پیام رحمان حسین زاده

کارگری

کارگران!
کمتر روزی است که همانند روز کارگر بتوان دو دنیای متفاوت را از هم تشخیص داد. دنیایی متعلق به ما اکثریت عظیم انسان کارگر و اردوی کار و مردم تحت ستم و دنیای متعلق به اقلیت انگل استثمارگر سرمایه دار. رشد نجومی ثروت اقلیت سرمایه دار بر متن گسترش فقر اکثریت عظیم ما میلیونها انسان کارکن و مزد بگیر، نه تنها در کشورهای فقر زده آسیا و آفریقا، در قلب پایتختهای کشورهای غربی و آمریکا و اروپای صنعتی، گسترش شکاف طبقاتی عمیق به عریانترین وجه مشخصه پایه ای دو دنیای متفاوت سرمایه داران و کارگران است.

تداوم سیطره جهانی کاپیتالیسم، در همان ابعاد تعرض بی سابقه به زندگی و معیشت طبقه کارگر جهانی را به دنبال داشته است. در پنج قاره و درهمه کشورها اعم از متروپل و غیره، زدن بیسابقه دستمزدها و امکانات معیشتی و تحمیل ریاضت کشی اقتصادی بر حیات طبقه کارگر به نرم معمول این نظم استثمارگر تبدیل شده است.منطبق با این هجوم اقتصادی معیشتی، عقب گردهای فکری و سیاسی و فرهنگی در جریان است. بالا گرفتن جهالت مذهبی، مردسالاری، نژاد پرستی، قوم پرستی و ناسیونالیسم و راسیسم و فاشیسم و گسترش تروریسم دولتی و غیر دولتی افسار گسیخته و جنگ و کشتار تا پایمال کردن حقوق اولیه انسان و سقوط شأن فرد در جامعه و رها شدن هستی و زندگی میلیونها انسان از کودک و پیر و جوان لازمه ادامه حیات انگلی نظم سیاه سرمایه است. اول مه فرصتی جهانی برای به مصاف کشیدن این نظام سراپا جنایت است.
در ایران، امسال در شرایطی به استقبال اول مه روز جهانی کارگر میرویم، که جنبش کارگری ایران نقطه عطف مهمی را پشت سرگذاشت. بر بستر اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای گسترده در یکسال اخیر و در نبردی سخت با بورژوازی، جنبش طبقه ما پیشرویهای مهمی را به گنجینه دستاوردهای تاکنونی خود اضافه کرد. در این میان اعتصاب و اعتراضات بیش از یکماهه هردو مرکز کارگری مهم نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز صفحات درخشان پیشروی جنبش کارگری در یکسال گذشته بود. در این دو اعتصاب و اعتراضات امیدبخش این دو مرکز کارگری چه اتفاقی افتاد؟ پاسخ آن سرراست است!. کارگران در این دو مرکز کارگری فراتر از نمایندگی کردن مطالبات مستقیم مرکز و رشته کارگری خود در قامت نمایندگی کردن کل درد و رنج و مطالبات سراسری کارگران ایران عرض اندام کردند. نه فقط کارفرما و سرمایه دار طرف حساب مستقیم خود در مرکز کارشان، بلکه دولت سرمایه جمهوری اسلامی را به مصاف طلبیدند. در گامی بلند، اداره شورایی مراکز کار و جامعه را نوید دادند. در یک کلام به عنوان نیروی تولید کننده و گرداننده اصلی چرخش کار و امکانات زندگی جامعه، مدعی رهبری در محیط کار و جامعه شدند.در تاریخ چهل ساله پرفراز و نشیب جنبش کارگری ایران بعد از انقلاب ۵۷ ، این رویداد از معدود مواردی است که کارگر در قامت رهبری جامعه ابراز وجود میکند. بازتاب این خیز بلند کارگری را، نه تنها در کل جنبش کارگری ایران، بلکه در جنبش کارگری جهانی و در سطح بین المللی هم دیدیم. دولت هار سرمایه جمهوری اسلامی، با دستگیری رهبران جسورو با صلاحیت این اعتصابات و اعتراضات کارگری و با دهها ترفند و مانوورحیله گرانه، در مقابل مسیر پیشروی بیشتر کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه و جنبش کارگری سدی را ایجاد کرده است، اما بخشی از دستارودها و سطحی از تغییر تناسب قوا را به نفع مبارزه کارگری و آزادیخواهانه نتوانسته از کارگران بگیرد. در چنین تناسب قوای متفاوت و بالنسبه مساعدتر از سالهای گذشته در تدارک گرامیداشت اول مه در ایران هستیم. رهبران و فعالین کارگری، تشکلها و نهادهای کارگری، نیروهای چپ و کمونیست که این روزها به طور جدی به استقبال اول مه میرویم، با اتکا به پیشرویهای امسال جنبش کارگری باید نقشه بریزیم. نه تنها این دستاوردها را باید نمایندگی کنیم، بلکه محدودیتهای ایجاد شده توسط بورژوازی و جمهوری اسلامی را باید در هم بشکنیم. درطول تاریخ جنبش کارگری جهانی تا جنبش کارگری ایران، یکی از رسالتهای روز جهانی کارگر شکستن شرایط تحمیلی بورژوازی به جنبش کارگری بوده است. به ویژه با تاکید بر این واقعیت که بعد از پایان اعتصاب و اعتراضات شکوهمند کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه، جمهوری اسلامی کماکان زیر ضرب تحرک و اعتصاب و مبارزات کارگران، زنان، جوانان و توده مردم حق طلب و جان به لب رسیده قرار گرفته است. به نحوی که گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری به روند هرروزه فضای مبارزاتی تبدیل شده است.کارگران و جنبش کارگری ایران و کمونیستها در این شرایط در فکر ابراز وجود مبارزاتی و اجتماعی در روز جهانی کارگر هستیم. این فرصت را طبقه کارگر و جنبش کارگری و رهبران و پیشروان آن به روشنی باید دریابیم و به عنوان تنها جنبش اجتماعی نجات دهنده و مبشر آزادی و رهایی جامعه ایران در اول مه امسال ابراز وجود کنیم. با این نقطه عزیمت و با این سطح از توقع ضروریست اول مه امسال را تدارک دید. در اول مه امسال لازمست با شفافیت، این ندای رسای کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و رهبران جسور آنها را نمایندگی و اعلام کنیم، که حاکمیت بورژوازی و جمهوری اسلامی صلاحیت و توانایی اداره جامعه را ندارند، کارگران خود سکان جامعه را به دست میگیرند، اداره شورایی را جاری میکنند. گسترش ایجاد ایجاد شو راها را در مراکز کار و کارخانه و محلات و شهر به محور مهمی از تلاش آگاهانه در جنبش کارگری فراخوان داد. بر گسترش جنبش اعتصابی و اعتراضی در راستای تحقق آزادی و برابری و رفاه و سعادت پافشاری کرد. به طور عاجلتر ایجاد سنگربندی محکم و سازمانیافته و خودآگاه کارگری علیه “حداقل دستمزد” چند بار زیر خط فقرتعیین شده توسط جمهوری اسلامی، افزایش دستمزدها، پافشاری بر پرداخت فوری و یک جای دستمزدهای معوقه همه مراکز و رشته های کارگری در سراسر ایران و حق اعتصاب و تشکل و آزادی زندانیان سیاسی را در دستور گذاشت. به علاوه یک شاخص اصلی پیشروی جنبش کارگری در اول مه امسال، برپایی اجتماعات بزرگ و علنی کارگران و خانواده های کارگری و همه انسانهایی است که در این روز در کنار کارگران در سطح شهر صف می بندند. مبتکرانه لازمست فشار و محدویت دم و دستگاه حاکم را خنثی کرد. به تجمعات محدود در بیرون شهر و دشت و کوهپایه تن نداد. درست مثل بخش اعظم کشورهای امروز دنیامحقیم و در میادین مرکزی شهر و در هر مکانی که کارگران خود تعیین میکنند، جشن و مراسم روز کارگر را برگزار کنیم. روز اول مه روز همبستگی کارگری به دور از هر نوع تفرقه است. کارگران همه رشته ها و محل های کار و خانواده های کارگری آنها و همه انسانهای متحد کارگران در این روز و در محلی در سطح شهر میتوانند اجتماع کنند و مراسم روز کارگر را برگزار کنند.

در خاتمه باید دوباره تاکید کنم، جامعه ایران با تحولات و تلاطمات سیاسی جدی روبرو است. جدالهای طبقاتی و مبارزاتی بسیار تعیین کننده در راه است. چشم اندازها و افق های سیاسی متفاوت در قبال جامعه قرار خواهند گرفت. جنبشهای مختلف سیاسی و اجتماعی حاضر در صحنه جامعه از بستر چپ تا بستر راست جامعه هر کدام در نظر دارند، مهر خود را بر این تحولات بکوبند. تمام تجارب تاکنونی و از جمله تجربه پشت سرگذاشتن سرنوشت انقلاب ۵۷ به ما میگوید، این بار جنبش طبقه کارگربه عنوان جنبش مدعی قدرت گیری و هدایت گر مبارزه و تحرک انقلابی جامعه برای تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی و جنبش های بورژوایی باید رسالت خود را به جای آورد. ایفای چنین رسالتی در گرو خودآگاهی طبقاتی، اتکا به سازمانیابی توده ای گسترده و ایجاد شوراها و مهمتر اتکا به سازمان رهبری کننده و کمونیستی جنبش طبقه کارگریعنی حزب کمونیستی طبقه کارگر است. وظیفه مبرم کارگران کمونیست و نیروهای کمونیست، رهبران رادیکال و پیشرو کارگری است نبردکنان ابزارها و اهرمهای پیشروی مبارزه سرنوشت ساز پیش رو را مهیا کنیم. ما به مثابه حزب کمونیست کارگری – حکمتیست برای ایفای این نقش تاریخی طبقاتی با تمام توان میکوشیم. مصممیم محدودیتها و موانع سیاسی و عملی سد راهمان را کنار بزنیم. در این مسیر همت و همگامی و همکاری کارگران کمونیست و رهبران و فعالین رادیکال و سوسیالیست کارگری را به یاری میطلبیم. رهبران و فعالین رادیکال کارگری و کارگران کمونیست را به همسنگری مبارزاتی در حزب حکمتیست فرامیخوانیم.”

زنده باد اول مه
زنده باد انقلاب کارگری
زنده باد شوراها