وزیرقاچاقچی، معلم بی سرپناه، مدرسه بدون نیمکت و مضحکه انتخابات!

مقالات

شمس الدین امانتی

عکس ‏اتحاد کارگری‏به«یمن»جنجال مضحکه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، رقابت میان جناحهای حکومتی، سردرگمی ناشی از بُن بست این نمایش انتخاباتی و افشای پرونده فساد باند های مافیایی وابسته به رژیم اسلامی حاکم بر ایران توسط نامزد های پُست ریاست جمهوری هر روز ابعاد تازه تری بخود میگیرد.
اخیرا«محسنی اژه‌ای» دررابطه با واردات پوشاک به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان بوسیله دختر وزیر آموزش و پرورش،گفت «شرکت”آمیتیس طراوت کودک”، متعلق به «احمد آشتیانی» وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی است که گزارشی از طریق نیروی انتظامی به حوزه قضایی لواسان رسیده بود مبنی بر اینکه در ویلایی در لواسان متعلق به وزیر آموزش و پرورش، کالای قاچاق تخلیه و از آنجا منتقل شده.» که ناچارا امروز(سه شنبه ، ١٩ اردیبهشت) علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران «پرونده عضویت وزیر آموزش و پرورش این کشور در هیات مدیره یک شرکت خصوصی را به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس فرستاده و خواهان پیگیری فوری آن شده است.»
افشای این داد و ستد یا به عبارتی دیگر، افشای لغو قواعد توافق شده قبلی نمایش انتخابات در میان جناح های وابسته به رژیم اسلامی، توسط رسانه های عمومی در مناظره روز جمعه ۱۵ اردیبهشت ماه به منظور فریب افکار عمومی توسط«قالیباف»این فرمانده سابق نیروی انتظامی رژیم و مسئول مستقیم فروپاشی”پلاسکو”کە به مرگ دەها تن منجر گردید از ظرفیت بالائی از فساد و حقه بازی برخوردار است، خود او نیز در شهریور ۱۳۹۵، در پی افشای گزارش سازمان بازرسی رژیم اسلامی، پیرامون واگذاری بخش چشمگیری از املاک شهرداری تهران با تخفیف گسترده به افراد خودی و تعاونی‌های مختلف در رسانه‌ها به فساد متهم شده بود، گفت «وضعیت نامناسب معیشتی معلمان و همچنین فساد بزرگی که در دولت«روحانی»نسبت به صندوق ذخیره فرهنگیان به وجود آمده، وقتی وزیر آموزش و پرورش دولت دست به چنین کارهایی می‌زند و دغدغه او اینچنین اقداماتی است، چگونه می‌توان نسبت به بهبود وضعیت معلمان امیدوار بود؟».
طرح این اختلافات و افشای باند قاچاق کالای لباس کودکان تحت مدیریت و نظارت وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی و دختر وی، اگرچه بیان واقعیت جنگ جناحهای حکومتی است، اما این بده بستان هیچ ربطی به منافع معلمان آگاه و زحمتکش در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی ندارد.
معلمان آزادیخواه و سکولار یقیناً پای صندوقهای انتخابات نمایشی رژیم اسلامی نخواهند رفت و این مضحکه انتخابات را تحریم خواهند کرد.
در همین رابطه به مواردی از گزارش اخیر خبرگزاری مهر، که ارتباط مستقیمی با ارگان های تحت مسئولیت احمد آشتیانی از برادران قاچاقچی سابق احمدی نژاد در رابطه با وضعیت مشقت بار معلمی بنام «احمد» و وضعیت غیر قابل تحمل مدرسه ای که او در آن تدریس میکند و در بخش دشتیاری از بخش چابهار در سیستان و بلوچستان قرار دارد را از زبان خود او بشنویم «شاید باورتان نشود گاهی پول بنزین موتور را هم ندارم به مدرسه بروم. وزارت آموزش وپرورش چند ماه پیش اعلام کرد تمام حقوق‌های گذشته را پرداخت کرده است، اما ۸ ماه است که حقوق دریافت نکردم.»
«اینجا هوا خیلی گرم است، در حال حاضر ۴۸ درجه است، به خدا، اصلاً نمی‌توانیم به سر کلاس درس برویم، خیلی از مدارس این منطقه حتی پنکه هم ندارند، به دلیل فقر و نداری، دانش آموزان مجبورند با لباس‌های مندرس و پاره به مدرسه بیایند. مدرسه نیمکت ندارد، دانش آموزان در مدرسه بر روی زمین می‌نشینند، سقف مدرسه چوبی است.»
در ادامه این گزارش آمده است «احمد از این منطقه است. منطقه‌ای که اگر همانند احمدها نباشند این دانش آموزان از علم آموزی که حق طبیعی آنان است نیز محروم می‌شوند. او جزوء نیروهای رسمی وزارت آموزش و پرورش نیست و از نگاه مسئولان وزارت آموزش و پرورش رژیم الامی او معلم نیست. اما از نگاه دانش آموزان او «آقای معلم» است.»
«احمد» با انتقاد از وضعیت نیروهای خرید خدمات آموزشی به خبرنگار مهر می‌گوید «تنها پیش از آغاز سال تحصیلی ۹۶، مبلغ ۴۰۰ هزار تومان آن هم به صورت غیر ثابت برایمان واریز شد. معلوم نشد، حقوق است یا عیدی سر هر ماه در انتظار واریز حقوق هستیم اما خبری نمی‌شود. مسئولین به ما می‌گویند «اجباری برای تدریس شما وجود ندارد. شاید باورتان نشود گاهی پول بنزین موتور را هم نداریم که به مدرسه برویم مسافتی که تا مدرسه باید طی شود۵۰ تا ۱۰۰کیلومتر است اکثر مدارس این منطقه از امکانات آموزشی و جاده‌ای محروم هستند.»
شرح حال دردناک«احمد»این معلم شریف و زحمتکش بخشی از واقعیتی است که گریبانگیر اغلب مدارس، معلمان و دانش آموزان شهرها و روستا های وسیعی از مناطق مرزی و فقیر نشین است که تأثیرات منفی بر آموزش در این نوع از مدارس و مراکز آموزشی داشتە و دارد.
اما در رابطه با«فخرالدین دانش آشتیانی» که با توجه به موقعیتش در گذشته در تحریف حقایق مهارت دارد ازسال ۱۳۵۹تا ۱۳۶۴هم با سپاه پاسداران و هم با آموزش و پرورش رژیم اسلامی کار می‌کرد اکنون در سمت قاچاقچی لباس کودکان در دولت روحانی وزیر آموزش و پرورش است. وی ساکن ویلایی مدرن با تیمی از محافظین مفتخور در منطقه اعیان نشین لواسان در شهرستان شمیرانات است. در رابطه با پرداخت مطالبات فرهنگیان درپاسخ به خبرنگار مهر، می‌گوید «شما خبرنگاران فقط راجع به پول سؤال می‌پرسید. فرهنگیان گفته‌اند به رسانه‌ها دربارهٔ پرداختی‌ها نگوییم، هر وقت پرداختی داشته باشیم خود آنان متوجه می‌شوند.»؟!
این متد از نقل قول و این نوع از استدلال و وارونه جلوه دادن حقایق بخشی از متدولوژی این وزیر قاچاقچی است که گویا «فرهنگیان گفته‌اند به رسانه‌ها دربارهٔ پرداختی‌ها نگوییم»، این دروغ محض است، طی سال تحصیلی جاری نه اینکه معلمان شاغل بلکه بازنشستگان و کارمندان آموزش و پرورش به وضعیت اسفبار معیشتی و عدم پرداخت به موقع حقوق و مزایای خود در جلو مجلس رژیم اسلامی و ادارت آموزش و پرورش استانها تجمع اعتراضی برگزار کردند و یقینا ابایی از افشای عدم پرداختی ها ی نا چیز خود نداشته و ندارند. معلمان و مزدبگیران جامعە حقوق ماهانەاشان علنی و هر سال در ابتدای سال جدید توسط شورای کار و نهادهای ضد کارگری رژیم اعلام می شود.
دستمزد سالانه معلمان نیز بعنوان بخشی از طبقە کارگر به همین شکل علنی و رسانه ای می شود. آنچه از اذهان جامعە پنهان است حقوق دەهها و صدها میلیون تومانی رۆسا، وزرا، فرماندهان ارتش و سپاه و آخوندهای مفتخور در ایران است. کارگران و معلمان با دستمزدهای اعلام شدە کە کفاف زندگی بخورنمیرخود و خانوادەهایشان را نمی کند، به دلیل فقر شدید و پایین بودن دستمزدها ۴برابر زیر خط فقر دچار کارتن خوابی، خیابان گردی، گدایی و به همت دولت”تدبیر و امید”مجبور به گورخابی و دەها معضل اجتماعی دیگری دچار می شوند.
اما رۆسا، وزرا، سران نیروهای نظامی، انتظامی، امنیتی و آخوندهای جاعل، میزان حقوق ماهانه، به اضافە دزدیهای کلان، رشوەها بزرگ و اختلاس هایی کە رکورد جهانی شکستەاند با دستبرد و حیف و میل”بیت المال مستضعفین”به خارج کشور می گریزند و با میلیونها دلار در بهترین کشورهای جهان و با بالاترین امکانات زیستی و تفریحی به زندگی انگل وار خود ادامه می دهند. اینها اقلیت ناچیز هستند کە از آشکار شدن حقوق ماهانه و دزدیهای روزانه ابا داشتە و با زبان وزیرحقەباز و دزد آموزش و پرورش با روزنامەنگارن صحبت می کنند.
ابعاد این حقه بازی تحت عنوان نمایش انتخابات ریاست جمهوری در وزارتخانه حساسی که این کهنه پاسدار و قاچاقچی لباس در رأس آن قرار گرفته و بعد از ۳۸ سال حاکمیت ترور و خفقان، نیمکت برای نشستن دانش آموزان در مدارسش موجود نیست و معلمان این مدارس ۸ ماه است حقوق دریافت نکردند، کافی است کە معلمان و والدین دانش آموزان و تمام کارگران آگاه و مردم ستمدیدە ایران پای چنین نمایشی نروند و آنرا برای سران رژیم و مزدوران آنان خالی بگذارند.
ادامه این نوع از تبلیغ جهت شرکت در مضحکه انتخابات و بازار گرمی جناح اصلاح طلب و روحانی، کاندید مورد نظر آنان در دیداری متشنج با کارگران خشمگین معدن ذغال سنگ”زمستان یورت”در روز شنبه ۱۷ اردیبهشت توسط کارگران مبارز و معترض به تمامیت رژیم اسلامی با سنگباران نامبرده و همراهانش همراە شد این اقدام انقلابی کارگران ناراضی، هیچگونه تردیدی در رابطه با عدم صلاحیت این دارو دسته مافیایی از جناح های گوناگون رژیم اسلامی و شرکت نکردن در مضحکه انتخاباتی که هیچگونه ربطی به حقوق پایمال شده مردم مبارز و آزادیخواه نخواهد داشت، باقی نگذاشت.
لازم است مردم ایران به جای شرکت در نمایش انتخابات رژیم اسلامی از کارگران معترض”زمستان یورت”بیاموزند.
انتظار می رود و بسیار طبیعی است کە معلمان مبارز، سکولار و آزادیخواه، همراه با والدین دانش آموزان، کارگران آگاه، اقشار تهی دست و زحمتکش جامعە در این مضحکه تحت لوای انتخابات شرکت نکنند.
این کارزار مبتذل، مبارک گردانندگان آن باد.
٩ / ۵ / ٢٠١٧