در این شرایط باید به دوچیز اشاره کنم که متاسفانه اکثر کشورهای اروپایی هم با این مشکل رو برو هستند . فرق بین پناهنده و مهاجر – پناهنده به کسی گفته میشود به خاطر نژاد ،دین ، ملیت ،عضویت دریک گروه سیاسی یااجتماعی ویا ترس ازتعقیب وبازداشت به یک کشور پناهنده میشود و درآنجا درخواست پناهندگی خودرااعلام میکند
مهاجرین به علت تهدید مستقیم به مرگ یا آزار و اذیت تصمیم به نقل مکان نمی گیرند بلکه، بیشتر برای بهبود روند زندگیشان با یافتن کار بهتر و یا در مواردی برای آموزش، تجدید دیدار با خانواده و یا دلایلی دیگر جا به جا می شوند. بر خلاف پناهندگان که نمی توانند در امنیت به خانه های خود بازگردند، مهاجرین با هیچ مانعی برای بازگشت روبرو نیستند. وهرزمانی که دلشان بخواهد میتوانند به کشور یا خانه خود بازگردند.
درست برعکس پناهنده – پناهنده برای برگشتن به کشور خود باید قید جان خود را بزند یا باید خودرا برای زندان های طولانی مدت آماده کند .
درغیر اینصورت باید در کشوری که به آن پناهنده شده بقیه عمر خود را سپری کند . و حال بعد از سالها کشورهای اروپایی نتوانسته اند راه حلی برای جدا کردن و تشخیص پناهنده و مهاجر پیدا کنند و باید درمرحله اول وتا زمانی که به پرونده هایشان رسیدگی میشود باهم و دریک شرایط زندگی کنند و گاها این پروسه دادگاهی و جواب وتشخیص پناهنده به چند سال طول میکشد.
قبل از هرچیز میخواهم به مشکلاتی اشاره کنم که کم و بیش دامن گیر همه پناهنده ها در همه کشورهای اروپایی شده است ! یکی از مشکلات اصلی که پناهندگان باآن روبرو میشوند برخورد تند و راسیستی برخی از مامورین و مردم کشورهای اروپایی است که نمی خواهند و نمیتوانند قبول کنند که کسانی از کشورهای دیگر به کشوری که أین اشخاص متعلق به خود میدانند وارد شوند وبه همین دلیل دراکثرکشورهای اروپایی متاسفانه ما شاهد بی احترامی ، هتک حرمت ، و تبعیض هایی نیز شده ایم !
کشور سویس به دلیل شرایط جغرافیایی و قرارگرفتن در قلب اروپا و هم مرز بودن با کشورهایی چون ایتالیا ، فرانسه ، آلمان ، اتریش همیشه سیل عظیمی از مهاجران یا پناهندگان به این کشور سرازیر شده اند و به همین خاطر دولت سویس قوانین سخت گیرانه ای رو درمقابل پناهجویان اتخاذ کرده است .
دولت سویس طی این چند سال اخیربرای نگهداری از پناهندگان از زیر زمین هایی استفاده کرده است که به هیچ وج قابل سکونت نبوده است . گاها پناهنده مجبور به گذراندن یک سال از عمر خود دراین پناه گاه ها بود
هرچند خوشبختانه چند ماهی میشود که کل این زیرزمین ها را تا اطلاع ثانوی تعطیل کرده اند . بعدها با انتقال أین پناهندگان به هایم یا کمپ های دائم تا زمانی که به پرونده هایشان رسیدگی میشد پناهنده را مجبور به کمپ نشینی اجباری میکنند. روند رسیدگی به پرونده پناهنده درکشور سویس به کندی پیش میرود و آنقدر پناهنده رو دربلاتکلیفی نگه میدارند که پناهنده دچار مشکلات روحی وروانی میشود تا جایی که از زندگی خود نا امید میشود و برای ادامه زندگی هیچ گونه امیدی نخواهد داشت واما بعد از أین ماراتن سخت و پایان محاکمه و دریافت اقامت باید به این نکته اشاره کنم که اقامت گرفتن کشور سویس با خیلی ازکشورهای دیگر فرق دارد .
اگر کسی به عنوان یک فرد سیاسی یا مذهبی شناخته شود و مدارکی رو که ارائه داده است محکمه پسند باشد میتواند کارت F یا B سیاسی دریافت کند که میتوان گفت به قسمتی از حقوق خود به عنوان یک انسان دسترسی پیدا میکند ولی اگر نتوان مدارکی محکمه پسند ارائه کنند یا باید منتظر دیپورت خود باشد یا با دریافت کارت F نرمال باید خود را برای ادامه زندگی سخت آماده کند دارنده کارت F نرمال هیچ گونه مزایایی نداردبا این کارت پناهجو فقط میتواند کارکند واولویت کارکردن باکسانی است که مدرک معتبرتری دارندمثل B یا مدارک بالاتر !
با کارت F نرمال نمیتوان سفر کرد در صورت پیدانکردن کار باید چند سال درکمپ بمانند و نمیوانند خانواده هایشان را به این کشور بیاورند درکل میتوان گفت یک زندگی سخت وبخور و نمیر در قلب اروپا درانتظار کسانی است که بدون داشتن مدرک قدم به سویس میگذارند .
گاها در کمپ های سویس هم کاراجباری وجود دارد واین مسئله پناهنده ها را بیشتر از قبل دچار یاس وناامیدی کرده است ! پناهنده ای که بعد از مهاجرت باید تحت آموزش زبان قرار بگیرد تا بتواند زودتر وارد جامعه شود و بتواند نیازهای ابتدایی برای زندگی در شرایط جدید خود را برطرف کند و بتواند به جامعه ای که به آن وارد شده خدمت کند
متاسفانه دولت هیچ گونه برنامه ای دراین راستا برای این پناهنده ها وآموزش آنها ندارد و برعکس ازاین فرصت به وجود آمده استفاده میکند و تا زمانی که به پرونده هایشان رسیدگی میشود از آنها به صورت نیروی کار جدید استفاده میکند آنهم با مبلغی بسیار ناچیز !
پناهندگان تازمانی که نتواند از دادگاه جواب اقامت خود رادریافت کنند اجازه سرکلاس رفتن ندارند یا اگر هم کلاسی برایشان دایر کنند هفته ای یک ساعت میباشد که برای یادگیری زبانی به سختی آلمانی بسیار کم است .
جنگ و ناامنی در خاورمیانه یکی از اصلی ترین فاکتورها برای مهاجرت هزاران پناهجو به کشورهای اروپایی است .
۱ – حضور وپیدایش جریانات تندرو اسلامی ( داعش ) طی این چند سال اخیر و قدرت گرفتن شان درقسمتی از عراق و سوریه و کشتار و وحشیگری هایی که انجام داده اند مردم بخشی ازاین جغرافیا رو وادار به ترک خانه و شهر خود و مهاجرت به کشورهای اروپایی کرده اند .
۲- داشتن ذخایر زیر زمینی مثل نفت چشم های دنیا سرمایه داری را به آن سوی کره زمین ( خاورمیانه ) دوخته است .و برای رسیدن به خواسته های شوم شان گوشه ای از زمین را به میدان تاخت و تاز خود قرار داده اند و به بهانه مبارزه با تروریسم به منطقه لشکر کشی میکنند و هرآنچه دلشان بخواهد غارت میکنند ،خلبانهای جوانشان را آموزش میدهند هواپیماها و سلاح های جنگیشان را در خاورمیانه مورد آزمایش قرار میدهند .
۳- کشور آمریکا برای بقای حکومت خود به این جنگ ها واین ناآرامی ها در منطقه نیاز دارد چون اگر نتواند اقتصاد خود راسرپا نگهدارد و نتواند کاری برای قشر زحمتکش و کارگران جامعه آمریکا فراهم بیاورد باید منتظر انقلاب سوسیالیستی باشد ومیتوان گفت یکی از اصلی ترین بهانه برای لشکرکشی به منطقه همین باشد .
خراب کردن خانه و کاشانه مردم و ریختن خون هزاران انسان بیگناه و آواره شدن میلیون ها انسان توطئه از پیش تعیین شده دنیای سرمایه داری برای مردم این منطقه بود ! ناامنی ، جنگ ، وپیدایش جریانات اسلامی همه وهمه توطئه دنیای سرمایه داری بوده برای لشکر کشی به خاورمیانه .
جنگی که درخاورمیانه شروع شده است سالها طول میکشد تابه پایان برسد وباید تاوان این توحش رو درمنطقه این مردم بیچاره بپردازند. و حال بعد از این کشتار که منجر به آواره شدن هزاران انسان شد کشورهای اروپایی به مدت چندماه مرزها را باز میکنند و به بهانه دفاع از کرامت انسانی اجازه عبور چند صد هزار نفرآواره را میدهند واین رو لطف به انسانها میدانند درحالی که خودشان به این نیروی جوان برای گرداندن چرخ اقتصادشان نیاز دارند خودشان خاورمیانه را به نابودی کشانده اند و با پذیرش چند صد هزار نفر پناهجو خودشان را حامی انسانهای رنج دیده میدانند !
کلام آخر
درحالی جنگ وناامنی بخشی از خاورمیانه رو دربرگرفته وهمین جنگ ها باعث آواره شدن میلیونها انسان بی دفاع گشته .انتظارها از کشورهایی که خودشان را مدافع حقوق بشر میدانند بیشتر شده است برای پناه دادن به میلیونها انسان بیگناه .
امیدوارم به روند درخواست پناهندگی زودتر رسیدگی شود تابلکه ماهم بتوانیم زودتر میان جامعه ای که در آن قدم گذاشته ایم ادغام شویم و امیدوارم روزی صلح در سرتاسر دنیا برقرار شود تا کسی مجبور نشود خانه و کاشانه خود را ترک کند !