تلویزیون پرتو: تاریخ برگزاری رفراندوم در کردستان عراق در تاریخ ۲۵ سپتامبر امسال تعیین شده است. این مسئله اکنون یک موضوع سیاسی مهم در عراق و منطقه است. موافقت ها و مخالفت ها از جانب جریانات سیاسی و دولتهای مختلف وجود دارد. سیاست حزب حکمتیست در این باره چیست ؟
رحمان حسین زاده: سیاست ما به عنوان حزب حکمتیست و کمونیسم کارگری سابقه و پیشینه قدیمی تری دارد. از سال ۱۹۹۵ وقتی که هنوز حکومت بعث و صدام حسین سرکار بود، برای اولین باردر تاریخ سیاسی عراق و منطقه جریان ما به عنوان جریان کمونیست و چپ برگزاری رفراندوم و دفاع از استقلال کردستان را اعلام کرد. ایده اولیه اتخاذ این سیاست از جانب منصور حکمت رهبر جنبش کمونیسم کارگری مطرح شد. حول آن نشست و مباحث جدی در سطح رهبری هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و ایران در آن زمان صورت گرفت. بعد از مباحثات مفصل و جدی، عاقبت توافق و هم جهتی حول این سیاست به وجود آمد. سپس منصور حکمت به عنوان طرح کننده این سیاست در دفاع از “استقلال کردستان عراق” مقاله روشن و مستدلی را نوشت. در قدم بعدی و بر اساس این جهت گیری در پلنوم سوم حزب کمونیست کارگری عراق در تابستان ۱۹۹۵ این سیاست و قطعنامه و بیانیه های لازم حول آن به تصویب رسید. امروز حزب حکمتیست با گذشت ۲۲ سال از آنزمان کماکان بر آن سیاست پافشاری می کند. ۲۲ سال از طرح این سیاست ما می گذرد و در سه ساله اخیر حزب دمکرات کردستان عراق و بخشا اتحادیه میهنی کردستان عراق و بعضی از سازمانهای متحدشان دفاع از طرح رفراندوم و استقلال کردستان مطرح کرده اند. از بیست و دو سال قبل تا سه سال اخیر دو حزب حاکم کردستان عراق و همه جریانات ناسیونالیست و اسلامی آنجا با این طرح که از جانب کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری عراق مطرح شده بود، مخالفت و کارشکنی کرده اند. نقطه عزیمت و نگاه جریان و حزب ما از آنزمان تاکنون با نقطه عزیمت و نگاه احزاب ناسیونالیست حاکم در کردستان عراق فرق داشته و دارد. بر خلاف آنها ما اتخاذ این سیاست را از منفعت پرستی های مقطعی و تابع صف بندی و معادلات قدرتها و دولتها در منطقه استنتاج نکردیم. نقطه عزیمت و نگاه ما پاسخ گویی به مشکل و یا مشکلات دیرینه و واقعی سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه کردستان بود و هست. مسئله استقلال کردستان عراق و آینده کردستان عراق مسئله ای فراتر از منافع و مصالح سازمانی و حزبی و یا مقطعی مورد نظر این یا آن حزب است. مسئله ای عمیقا اجتماعی و مربوط به جامعه و سرنوشت مردم است. از اینجا باید حرکت کرد و به این مسئله سیاسی و اجتماعی باید راه حل ارائه کرد. در این شرایط ما به عنوان حزب و جریان سیاسی مسئول طرح رفراندوم و استقلال کردستان را راه حل راه گشا و کارساز و موثر برای حل مسئله ملی به عنوان واقعه بسیار قدیمی و حل نشده و پایان دادن به سرگردانی اداری سیاسی و حالت انتظار و بی شکلی حکومتی موجود در کردستان عراق میدانیم.
از نظر ما مسأله حل نشده کرد برای چندین در دهه در عراق به اهرمی در دست ناسیونالیسم عرب و دولتهای ستمگر و حاکم در مرکز و ناسیونالیسم کرد در کردستان برای دامن زدن به شکاف و تفرقه در میان مردم عرب و کرد زبان در عراق تبدیل شده و باید با راه حلی عادلانه پاسخ بگیرد و حل شود. به نحوی که هیچ اثری از ستم و تبعیض ملی و هویت تراشی ملی عرب و کرد باقی نماند. از طرف دیگر اگر چه احزاب ناسیونالیست حاکم در کردستان عراق، حاکمیت خود را دولت اقلیم کردستان نامیده اند، اما در سطح بین المللی رسمیتی ندارد و در سطح داخلی هم هرگاه مردم معترض در مقابل آنها قرار می گیرد، عنوان می کنند دولت ما “نوپاست و موقعیت ما محکم نیست و مشکلات با دولت مرکزی عراق داریم و مردم صبر کنید و ظلم و ستم را تحمل کنید تا مسأله اصلی ما، یعنی حق ملت کرد” را بستانیم. به نظر حزب حکمتیست برای حل قطعی مسئله ملی و برای پایان دادن به حالت انتظار سیاسی و سرگردانی و نابسامانی موجود اداری سیاسی، راه حل اساسی مراجعه به آراء مردم است، تا از آنها پرسیده شود شما در این رفراندوم چه می خواهید؟ آیا می خواهید کردستان عراق جزو حکومت مرکزی عراق باقی بماند یا می خواهید دولت مستقل کردستان را داشته باشید؟ جواب مردم تعیین کننده خواهد بود و باید به رسمیت شناخته شود. در چنین رفراندومی ما بعنوان حزب حکمتیست به مردم توصیه می کنیم که رأی به استقلال کردستان و دولت مستقل در کردستان عراق بدهند.
تلویزیون پرتو: برخی بر این باورند که اوضاع با ۲۲ سال قبل فرق کرده، استقلال کردستان موجب تحکیم حاکمیت ناسیونالیسم کرد میشود و به این دلیل نباید از طرح رفراندوم برای استقلال کردستان دفاع کرد. نظر شما چیست ؟
رحمان حسین زاده: طبعا فاکتورهایی به نسبت ۲۲ سال قبل که مسئله رفراندوم و استقلال کردستان عراق را مطرح کردیم، تغییر کرده است. مهمترین فاکتوری که فرق کرده این مسئله است، در حال حاضر ستم ملی در کردستان عراق جاری نیست. این پدیده از سال ۱۹۹۱ ابتدا با عقب نشینی رژیم بعث عراق از بسیاری شهرها و مناطق کردنشین شروع و با سقوط این رژیم در سال ۲۰۰۳ تکمیل تر شد. در سال ۲۰۱۴ با گسترش دامنه حاکمیت دولت اقلیم کردستان به مناطق مورد منازعه بین دولت مرکزی و احزاب حاکم در کردستان منطقه ای باقی نمانده که ادعا شود در آنجا ستم ملی جاری است. در کشور عراق شکل گرفته بعد از جنگ جهانی اول و مشخصا چه در دوره حاکمیت سلطنتی در عراق و بعدتر در سیستم جمهوری، به ویژه در چهار دهه حاکمیت رژیم فاشیست بعث، ناسیونالیسم عرب بر جامعه حکومت می کرد و در کردستان تبعیض ملی و براساس آن ستم ملی را تحمیل کردند. در نتیجه چندین دهه تقابل دولت مرکزی عراق و ناسیونالیسم در کردستان عراق کشمکش خونین نظامی و شکاف عمیق به میان مردم کردزبان و عرب زبان هم گسترش یافت.حاصل این روند وجود مسئله کرد به عنوان مسئله ملی حل نشده در دنیای معاصر همچون مسئله ملی حل نشده فلسطین است. در نتیجه حل مسئله کرد راه حل واقعی و کار ساز میطلبد. خیلی ها از میان صف چپ و کمونیستها هم به این مسئله توجه نمیکنند، نفس اینکه ستم ملی در حال حاضر در کردستان باقی نمانده، هنوز به حل قطعی مسئله کرد منجرنشده است. توجه نمیکنند، فدرالیسم موجود در کردستان عراق عملا راه حل نیم بندی است که از سال ۱۹۹۱ تا بحال احزاب حاکم در کردستان در پیش گرفتند و مانع حل قطعی مسئله کرد شده و شکاف ملی را باقی گذاشته است. توجه نمیکنند، معادله موجود در بین حاکمیت بورژوازی در سراسر عراق و در کردستان و شرایط فعلی تحمیل شده به مناسبات مردم در عراق و کردستان، حالت شکننده ای دارد، هر لحظه امکان دارد، در نتیجه به هم خوردن تعادل قوا بین دولت مرکزی و دولت اقلیم کردستان از نو جنگ و کشمکش خونین نظامی دوباره شروع شود. توجه نمیکنند بعد از سقوط رژیم بعث، دولت مرکزی که قبلترها فقط براساس هویت ارتجاعی ملی تعریف میشد، این بار بدتر بر اساس هویت ملی- مذهبی تشکیل شده است. دسته بندی واضح ملی مذهبی به اسمهای فراکسیون سنی ها، فراکسیون شیعه ها و فراکسیون کردها شکل گرفته است. دولت مرکزی عراق هویت مذهبی قومی دارد و این دسته بندی در پارلمان و دولت و ساختار آن موجود است و این مبنای کشمکش و جدال است. دولت جدید عراق دولتی غیرقومی و غیر مذهبی و سکولار نیست که فارغ از دسته بندیهای قومی و مذهبی حقوق مساوی را برای شهروندان کل عراق به رسمیت بشناسد و آنوقت از نظر ما کمونیستها بحث استقلال کردستان ضرورت نداشته باشد. دولت حاکم کنونی عامل تفرقه مذهبی و ملی است. در این میان ناسیونالیسم عرب و ناسیونالیسم کرد و جریانات مذهبی هر کدام دنبال سهم خود از قدرت سیاسی هستند. هر کدام از آنها قدرت سیاسی را در دست بگیرند بر اساس هویت مذهبی و یا ملی بر مردم ستم می کنند. بعد از نزدیک به صد سال وجود ستم ملی، کشمکش و نزاع ملی موجود در کردستان عراق باید با راه حل موثربه این مسئله پایان داد. واضح است نه راه حل های شکست خورده و بینابینی نوع فدرالیسم و خودمختاری و اتونومی ناسیونالیستها و نه پافشاری یکجانبه و غیرواقعی و غیر زمینی بر همسرنوشتی ناموجود مردم و طبقه کارگر عراق و کردستان توسط جریان کمونیستی و چپ نمیتواند پاسخ موثری برای حل شکاف سیاسی و اجتماعی دیرینه در عراق و کردستان باشد. واضح است اگر اوضاع دست ما بود، اگر ما کمونیست ها و حزب کمونیست کارگری عراق و حزب کمونیست کارگری کردستان در بیست و دو سال اخیر چنان قدرتی پیدا میکردیم که در دل تلاطم و تحولات سیاسی عراق انقلاب کارگری و تحول سوسیالیستی را به سرانجام میرساندیم، آنگاه این بهترین راه حل برای رفع هر نوع ستم اعم از ستم طبقاتی و ملی و مذهبی و هر نوع تبعیض و نابرابری بود. آنگاه مردم عراق و کردستان که با هیچ نوع ستمی مواجه نباشند، مجبور به جدایی هم نبودند و در کنار هم و دست در دست تحت حاکمیت دولت سوسیالیستی زندگی خود را داشتند. اما متأسفانه اینگونه نیست و حتی از این هم محدودتر، چشم انداز شکل گرفتن یک دولت سکولار غیر قومی و غیر مذهبی که اعلام کند شهروندان عراق صرفنظر از انتساب آنها به ملیت و مذهب و زبان مختلف متساوی الحقوق هستند فعلا آکتیو نیست، تا استقلال کردستان را مطرح نکرد. در نتیجه در حال حاضر راه حل کارساز مورد نیاز است تا این مسأله حل شود. از نظر ما این راه حل، برگزاری رفراندوم و رای به استقلال کردستان عراق است. مستقل شدن کردستان عراق یکبار برای همیشه مسئله ملی را حل میکند. ابزارایدئولوژیک و سیاسی و تبلیغی موثری را از دست بورژوازی و ناسیونالیسم کرد، برای تداوم و تحکیم حاکمیت خود زورگویانه خود بر مردم میگیرد. آنگاه دولت حاکم بر کردستان عراق هر ماهیتی داشته باشد، بدون بهانه گیریهای رایج ناسیونالیستی ، باید جوابگوی خواستهای مردم باشند و اگر جوابگو نباشد، باید کنار رود. این نگرش که فکر میکند، با استقلال کردستان عراق، حاکمیت ناسیونالیسم کرد، محکمتر میشود، باید توجه کنند، حدود ۲۶ سال است در قالب فدرالیسم، حاکمیت در دست آنها است و اتفاقا ادامه فدرالیسم و وضعیت فعلی بیشتر تداوم بخش حاکمیت فاسد ناسیونالیسم کرد است. این درست است در کوتاه مدت بعد از استقلال همین احزاب حاکم کنونی در قدرت باقی میمانند. اما در میان مدت و به ویژه بلند مدت و با انکشاف مبارزه طبقاتی، طبقه کارگر و مردم حق طلب بی مانعتر میتوانند حاکمیت بورژوازی را کنار بزنند و خود به قدرت برسند. اگر کردستان مستقل شود اگر چه ممکن است در ابتدا ناسیونالیست ها حاکم شوند اما این راه را برای شفافیت بیشتر جدال طبقاتی باز می کند و موانع مبارزه طبقاتی مردم معترض علیه بورژوازی کرد حاکم بر جامعه را کنار می زند و بهانه مسأله ملی را از دست آنها خارج می کند. آنگاه کارگر و زنان و مردم و جوانان آزادیخواه و معترض در جامعه کردستان بهانه ستم ملی و مسئله ملی را نمی پذیرند و از دولت می خواهند اگر جوابگوی خواستهای اقتصادی و سیاسی، معیشتی و فرهنگی مردم نیستند کنار بروند. کارگر و مردم مستقل از خرافات ملی و مذهبی به شکل شفاف و روشن و حق طلبانه تر خواستهای واقعی خود یعنی بهبود معیشتی و زندگی و بهبود آزادی و حاکمیت متعلق به مردم را مطالبه و حاکم می کنند. در نتیجه احزاب ناسیونالیست شاید در کوتاه مدت حاکم شوند اما در میان مدت و بلند مدت راه کنار زدن حاکمیت ناسیونالیسم کرد بازتر میشود.
تلویزیون پرتو: چرا احزاب ناسیونالیست قبلأ با برگزاری رفراندوم مخالفت می کردند اما در حال حاضر آن را مطرح می کنند ؟ آیا دفاع از برگزاری رفراندوم به نوعی همسویی با احزاب ناسیونالیسم کرد نیست ؟
رحمان حسین زاده: بگذار از پاسخ به بخش آخر سئوالتان شروع کنم، این ما نیستیم همسوی احزاب ناسونالیست کرد شدیم، بلکه بر عکس آنها همسوی راه حلی شده اند که بیست و دو سال قبل کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری عراق آن را مطرح کرده است. اکنون سئوال واقعی از مسعود بارزانی و حزبش و دیگراحزاب ناسیونالیست اینست چرا قبلا با طرح کمونیستها مخالفت کردید؟. سئوال از رهبری اتحادیه میهنی اینست که چرا در سال ۲۰۰۰ حزب کمونیست کارگری عراق از جمله به جرم طرح رفراندوم و استقلال کردستان به دادگاه فرمایشی خود داد و بعد به این بهانه به این حزب تعرض نظامی کرد ودر اقدامی جنایتکارانه پنج رفیق کمونیست ما را کشت. لازم است توضیح دهم بعد از تصویب طرح رفراندوم و استقلال کردستان عراق در پلنوم سوم حزب کمونیست کارگری عراق از جمله اقدامات فوری که در دستور قرار گرفت این مسئله بود که علاوه بر تبلیغ و برگزاری سمینار و کنفرانس و میتینگ و آگاهگری حول این سیاست، سپس مذاکره و نشست با احزاب حاکم در کردستان عراق از جمله حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی و دیگر احزاب سیاسی بود. ما توهمی نسبت به ماهیت سیاسی طبقاتی این احزاب نداشتیم، اما لازم بود با آنها نشست داشته باشیم و بگوییم کمونیسم کارگری چنین طرحی دارد و مراجعه به آراء مردم و رفراندوم و استقلال کردستان راه حل کارساز است. به آنها بگوییم و گفتیم، راه حلهای شما به نامهای فدرالیسم و اتونومی و … نه تنها راه حل های کارساز نیست و نیمه کاره اند، بلکه مانع حل قطعی مسئله ملی بوده و پنجاه شصت سال است جوابگو نبوده است. نقطه عزیمت ما همراه کردن این احزاب با طرح برگزاری رفراندوم و استقلال کردستان بود. دیدارها و مذاکرات انجام شد. اما همین احزاب حاکم کردستان عراق رفراندوم و استقلال را نمی پذیرفتند. می گفتند شما جسارت دارید که برای اولین بار آن هم بعنوان حزب کمونیستی طرح استقلال کردستان را در تاریخ عراق مطرح می کنید!، اما مصلحت ما ایجاب نمی کند طرح رفراندوم و استقلال را مطرح کنیم!. منظورشان از عدم مصلحتشان این بود که آن دوره طرفدار طرح فدرالیسم کردستان در چهارچوب عراق بودند. ما به آنها خاطرنشان کردیم که این طرح شکست می خورد و شکست هم خورد. به علاوه مصلحت آنها می بایست با سیاستهای آمریکا و دولت مرکزی عراق و دولتهای ترکیه و جمهوری اسلامی و دیگر دول ارتجاعی منطقه منطبق باشد. به این دلایل طرفدار باقی ماندن کردستان در چهارچوب عراق و مخالف با رفراندوم و استقلال کردستان بودند. یعنی آنها در دورانی که شرایط برای برگزاری رفراندوم و استقلال کردستان در سالهای ۹۵ و بعد از آن فراهم بود و بر اساس منفعت جنبش ناسیونالیستی کرد و حزبشان و در ضدیت با منفعت مردم به سوی فدرالیسم گرایش یافتند. احزاب حاکم در کردستان عراق هیچوقت در جهت دفاع از منفعت مردم حرکت نکرده اند. در حال حاضر هم که این احزاب مسأله رفراندوم برای استقلال کردستان را مطرح می کنند، از سر دلسوزی آنها برای مردم و حل مسأله ملی و برای رفع ستم و نابرابری در جامعه نیست. بلکه اوضاع جهانی و منطقه تغییر کرده است. آنها می بینند دولت مرکزی عراق در حال حاضر دولتی ضعیف است و طرح فدرالی آنها شکست خورده است. از طرف دیگر آمریکا مخالفت جدی با استقلال کردستان ندارد و چه بسا به آن رضایت دهد. عربستان و اسرائیل …. به استقلال کردستان چراغ سبز نشان داده اند.در حال حاضر خاورمیانه بی ثبات است و در حال آرایش سیاسی جدید است. سوریه دستخوش تحولات جدی است در عراق هم وضع به همان صورت است. در این میان ناسیونالیسم کرد به عنوان نماینده طبقه بورژوای کرد به دنبال مصلحت خودش است. گمان میکند در این شرایط جدید خاورمیانه شانس استقلال کردستان بیشتر است و دولتهای منطقه هم مانند قبل مخالفت نمی کنند. با این معادلات، احزاب حاکم بر کردستان عراق مسأله رفراندوم و استقلال کردستان را این بار مطرح کرده اند. ما انتظار نداریم احزاب ناسیونالیست طرفدار مردم و منافع مردم باشند. ما توهمی نسبت به اهداف و مصلحت آنها نداریم. با این وصف طرح مسأله رفراندوم و دفاعشان از استقلال کردستان بهتر از مخالفت آنها با این طرح مهم و کار ساز است. آنها بعد از بیست و دو سال و با تأخیر بر طرحی صحه گذاشتند که کمونیسم کارگری آن را طرح و در فضای سیاست عراق و منطقه مطرحش کرد.
تلویزیون پرتو: آیا استقلال کردستان میتواند مطالبات و مشکلات طبقه کارگر و معضلات اجتماعی موجود در کردستان را حل کند ؟
رحمان حسین زاده: استقلال کردستان به خودی خود جوابگوی مشکلات و مطالبات طبقه کارگر و مشکلات جنبش آزادیخواهی در جامعه کردستان عراق و خواستهای واقعی زنان و جوانان و مردم حق طلب نیست. نباید تصویر گمراه و توهم آمیز در مورد مستقل شدن کردستان به دست داد. در حال حاضر در سطح جهان نزدیک به دویست کشور و دولت مستقل وجود دارند، اما چون سرمایه داری حاکم است و دولت سرمایه داری است در بطن همه این دولتها از آمریکا و اروپا گرفته تا ایران و عراق تبعیض طبقاتی و نابرابری، فقر و بیکاری و فشار و محدودیت و سرکوب وجود دارد. در نتیجه استقلال کردستان هم به خودی خود جوابگوی تمام مشکلات و مسائل جامعه نیست.همانطور که بالاتر توضیح دادم، طرح استقلال کردستان میتواند جوابگوی حل قطعی مسأله ملی و پایان دادن به حالت انتظار و عدم رسمیت بین المللی قالب اداری سیاسی حاکم بر کردستان باشد. مستقل شدن کردستان عراق، آغاز مرحله جدیتری از جدال طبقاتی برای طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی و جنبش آزادیخواهی است، تا اهداف استراتژیک و تاکتیکی خود را در جامعه کردستان بدون وجود مانع مسئله ملی پیگیری کند. در کردستان مستقل با ادامه حاکمیت ناسیونالیسم کرد و حاکمیت دولت بورژوایی واضح است مانند ۲۶ سال گذشته تبعیض و نابرابری و ستم و استثمار و فشار بر جامعه را ادامه میدهند. در اینصورت این حاکمیت با صف بندی واضح و آشکارتر طبقه کارگر و مبارزات سیاسی مردم آزادیخواه و برابری طلب روبرو می شود. این بار بهانه “نزاع با دولت مرکزی و دولتمان نوپاست و فعلا صبر کنید حق کرد را بگیریم” و غیره در کار نیست. آنگاه جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهی مردم کردستان حق به جانب تر، مطالبات اقتصادی و سیاسی و آزادیخواهانه خود را مطرح می کند. در صورت عدم جوابگویی دولت حاکم، باید خیز بردارد و دولت بورژوایی حاکم را کنار بزند. تکرار میکنم نباید این توهم را ایجاد کرد که استقلال کردستان همه مشکلات سیاسی و اجتماعی را حل خواهد کرد. استقلال کردستان پاسخ قطعی برای حل مسئله ملی است. پایان دادن به ستم و استثمار و تبعیض و نابرابری و فقر و بیکاری و گرانی و فشار معیشتی در جامعه کردستان مانند همه جوامع دیگر در گرو مبارزه اقتصادی و سیاسی طبقه کارگر و صف آزادیخواه جامعه است تا بتوانند حاکمیت بورژوازی کرد را گام به گام به عقب براند و نهایتا از قدرت کنار بزند.
تلویزیون پرتو: از حالا تا ۲۵ سپتامبر که روز برگزاری رفراندوم است به لحاظ عملی چه باید کرد ؟ آیا باید جنبش و حرکت ویژه ای را سازماندهی کرد ؟
رحمان حسین زاده: به نظر م نباید جنبش ویژه استقلال کردستان سازمان داد. چنین کاری به معنای راه اندازی جنبش استقلال طلبانه و ناسیونالیستی خواهد بود. کمونیست ها اینگونه نباید عمل کنند. جنبش سوسیالیستی و کارگری کردستان عراق و ما بعنوان کمونیسم کارگری، حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان که احزاب سیاسی آن جامعه هستند، قاعدتا استراتژی سوسیالیستی خود را تعقیب میکنند و در پرتو آن تاکتیک موثر خود برای حل مسئله ملی در کردستان عراق که همانا طرح برگزاری رفراندوم و استقلال کردستان را پیگیری میکنیم. ایده آلیزه کردن طرح رفراندوم و استقلال تا حد استراتژی و جنبش ویژه راه انداختن برای آن پاگذاشتن در زمین بازی ناسیونالیسم کرد است و نباید اینکار را کرد. مسأله رفراندوم و طرح استقلال کردستان یکی از تاکتیکهای جنبش ما بوده که روی آن کار کرده ایم. امروزبعد از بیست و دو سال شرایط مساعدتری برای به اجرا در آوردن آن وجود دارد. لازم است این فرصت را دریابیم. بعنوان کمونیسم کارگری و هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان در این اوضاع دخالتگری جدی داشته باشیم و حول طرح رفراندوم و استقلال کردستان عراق آگاهگری و تبلیغ و فعالیت سیاسی و عملی بیشتر داشته باشیم. کمپین لازم راه اندازی کنیم. موازین مورد نظرمان برای برگزاری رفراندوم را به میان مردم ببریم. از جمله تاکید کنیم فرصت کافی قبل از رفراندوم برای مردم ایجاد شود تا به دور از هر نوع فشار و هر نوع محدودیت پلاتفرم و سیاست همه احزاب را بررسی کنند. هر حزب و هر جریان سیاسی با شفافیت کامل نظر و سیاست خود را در قبال رفراندوم و استقلال کردستان مطرح کند. نهاد بین المللی همچون سازمان ملل بر پروسه برگزاری رفراندوم نظارت داشته باشد. ما بعنوان کمونیسم کارگری باید در این مدت فعالانه آگاهگری و تبلیغ کنیم و حضور سیاسی داشته باشیم.سعی کنیم مردم کردستان عراق در بیست و پنجم سپتامبر در فضای آرام و به دور از تهدید و فشار و تهدید نظامی دولت مرکزی و یا تهدید احزاب ناسیونالیست حاکم پای صندوق رأی بروند و به ماندن کردستان عراق در چهارچوب حکومت مرکزی عراق و یا استقلال کردستان عراق رأی بدهند. ما به عنوان حزب حکمتیست و کمونیسم کارگری به مردم توصیه می کنیم مردم به استقلال کردستان عراق رأی بدهند. از نظر ما واضح است رای دادن به ماندن در چهارچوب عراق، یعنی بازگرداندن مردم کردستان به زیر حاکمیت دولت مرکزی قومی مذهبی حاکم در بغداد و سیاستی به شدت اشتباه و مضر برای مردم کردستان و کل مردم عراق است. در خاتمه حزب کمونیست کارگری کردستان سیاست خود را در قبال رفراندوم و استقلال کردستان بار دیگر رو به جامعه کردستان اعلام کرده است. حزب حکمتیست از طرح و بیانیه این حزب حمایت کرده است. به لحاظ سیاسی و عملی آماده همکاری با این حزب هستیم. تلاش ما این است که در بطن این رویداد سیاسی سیاست و رویکرد درست خود را به میان مردم ببریم. این فرصتی برای گسترش دامنه عمل و جذب نیروی سیاسی و تحکیم موقعیت کمونیستها در جامعه کردستان است.
* این مصاحبه سه هفته قبل با تلویزیون پرتو صورت گرفت. با تشکر از لیلا و شیدا ارغوانی که این مصاحبه را پیاده کردند. در جریان ادیت متن کتبی، تدقیق و تکمیل متن توسط مصاحبه شونده صورت گرفته است.