آیا فولادیهای اهواز هم پایان اعتصاب را اعلام کرده اند؟ اعلام پایان اعتصاب در هفت تپه و آنهم نه از جانب خود کارگران هفت تپه بلکه از جانب کسانی که پشت یک آیدی تلگرامی نشسته اند به معنی کشیدن سوت فولاد اهواز البته بدون دستمزد است؟ با این وجود اتحاد کارگران چه میشود؟!! تکلیف فولادیها چه میشود؟ یعنی فولادیها به اعتصاب ادامه بدهند اما بخشی از کارگران هفت تپه کار کنند؟؟ پس فولادیها چگونه به خواسته هایشان برسند، با حمایت کدام بخش از کارگران؟ مگر “ما” نبودیم که در نوشته های قبلی از همبستگی کارگران می نوشتیم. یعنی به فولادیها “بگوییم” فردا به حمایتشان از هفت تپه خاتمه بدهند و بدون دستمزد به سرِ کار برگردند؟ اگر “نگوییم”، این میشود تهیج؟!! و دلمان را خوش کنیم مفهوم “کمیته کارخانه” را جا انداختیم؟ چطوره برای جا انداختن هر تک مفهوم کارگری چند نفر از رهبران کارگری را “بگذاریم” دستگیر کنند؟! به نظر من این نادرست است که پس از ۲۸ روز اعتراض و اعتصاب، کارگران هفت تپه را برای “جا انداختن” مفهوم کمیته کارخانه تهیج کنیم. بگویم کارگران هفت تپه! اشکالی ندارد بلاخره رژیم اسلامی در بحران به سر میبرد و بعداز چند ماه دیگر دوباره با همین مشکل مواجه است و اینبار با “قدرت بیشتری” اعتصاب کنید، آنوقت تکلیف این بخش دیگر چه میشود که با پایان اعتصاب مخالف است؟ فکر میکنید دنبال این فراخوان خواهند آمد؟ شما نگران تعدادی “نماینده” هستید که اعتصاب شکنی را به بدنه این اعتصابات تزریق کرده اند یا اکثریت کارگرانی که هنوز حاظر به اعلام علنی پایان اعتصاب نیستند؟؟ تکلیف اسماعیل بخشی و علی نجاتی و سپیده قُلیان چی میشود؟
کاملا روشن است که گرایشاتی که دو قطبی کاذب “خصوصی- دولتی” را به داخل کارگران هفت تپه تزریق میکردند، پس از تعویض مسئول هفت تپه و قول پرداخت یکی دو ماه حقوق معوقه، تلاش کرده اند، این را برای کارگران موفقیتی بزرگ تلقی کنند و با این کار به سر کار خود برگردند، اما سوال این است که شما رفقا، در مورد دو قطبی کاذب “خصوصی-دولتی” کم ننوشتید، چرا اکنون شکستن این اعتصاب بر شانه های توهم به این دوقطبی کاذب، را قبول میکنید؟ اعلام پایان اعتصاب از جانب کارگران هفت تپه یک چیز است که میشود دلایل، محدودیتها و مشکلات آن را برشمرد، البته زمانیکه خود کارگران تصمیم گرفتند، اما اصرار بر سبقت گرفتن از اعلام رسمی اعتصاب از طرف کارگران هفت تپه، از جانب کسانی که حتی در پروسه رای گیریهای همان “کمیته کارخانه”، همان مفاهیمی که با آن ذوق زده میشویم، عملا تاثیری ندارند، چیز دیگری است. در غیر آنصورت میشد در مورد کمیته حمایت مالی از اعتصاب کنندگان صحبت کرد.