توهم به ناسیونالیسم چپ ! – هیوا کاکه‌رش

مقالات

ابراهیم علیزاده مدت زمان زیادی است که قابل پیش بینی شده ، انتظار تعدادی برای به چپ چرخیدن علیزاده ناشی از عدم درک کمونیسم و مبارزه طبقاتی طبقه کارگر است که به حقیقت تاریخا این درس به ما کمونیست ها داده شده است که مسیر اتحاد طبقه کارگر برای انقلاب کارگری و برپایی حکومت شورایی تنها در مرزبندی و محکم کردن صفوف پیشروان طبقه کارگر و طبقه کارگر در مقابل هر نوع گرایش ناسیونالیستی و یا مبارزات همه با همی چپ و راست است .

کومه‌له سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران عملا در تلاش این است که این مرز بندی ها را به بهانه بی تفاوت نبودن به حل مساله ملی در کردستان به هم بزند ، بدون اینکه حتی در یکی از قطعنامه ها و بیانیه های این سازمان با جریانات بورژواناسیونالیستی یک بند کارگری در دفاع از منافع طبقاتی کارگران اضافه کرده باشند .
این سازمان با وجود اینکه ادعای این را دارد سازمان توده‌ای و خوشنامی است در بین طبقه کارگر و زحمت کش کردستان ، اما به هیچ عنوان در سیاست دیپلماسی با احزاب ناسیونالیستی و مرتجع مذهبی ، این طبقه در کردستان را در نظر نگرفته است حتی علنا این طبقه عظیم در کردستان را بلحاظ تعداد کمتر از طبقه خورده بورژوا به بالا می داند و اظهار می دارد که طبقه کارگر در کردستان نباید با بورژوازی کُرد در جنگ باشد .

حاکمیت شورایی نزد این سازمان طبق همه شواهد و عملکرد و طبق اظهار نظر رسمی کمیته مرکزی این سازمان در یک کشور و به تبع در کردستان هم امکان پذیر نیست .
البته با این اظهار نظرها این سوال جلویشان قرار می گیرد اگر برای برقراری سوسیالیسم در انقلاب آتی مبارزه و فعالیت نمی کنید پس چه آلترناتیوی دارید ؟
جواب این سوال ساده این است ، کنار گذاشتن سازماندهی طبقاتی طبقه کارگر و آلترناتیو سوسیالیستی و در دستور کار قرار دادن آلترناتیو بورژوایی . این سازمان برای آلترناتیو بورژوایی به فراهم کردن ملزومات آن احتیاج دارد .

اول از لحاظ تشکیلاتی خود را برای آن آماده کرد بعد از لحاظ جنبشی دنبال متحدانی در صفوف اپوزسیون بورژوازی گشت با دیپلماسی شروع کرد و در نهایت با همه آنها در یک سفره نشست و بیانیه و قطعنامه پنهانی و آشکار امضا کرد .
علیزاده دلیل حضورش در بین شورای همکاری جریانات کمونیستی نه بخاطر چپ بودن است بلکه بخاط نقش توده‌ایستی است که قرار است در آینده ایفا کند است .
در حقیقت به بازی گرفتن و ساده لوحی تعدادی جریان ساده ی چپ است که قرار است در هر دوره ی انقلابی کلاه سرش برود و دوباره سالها سر در لاک ببرد و بگوید خوب آماده نبودیم . تاوان این بی کفایتی و ساده لوحی کمونیست های متشکل و پیشروان کارگری را هر دقیقه طبقه کارگر ، زنان و کودکانشان با خون خود می دهند .

هیوا کاکه‌رش