۲۵ شهریور، تصاویر تن و سر خونین کارگران هپکو مخابره شد و امروز خبر قشونکشی یگان ویژه به مقابل کارخانه. اتفاقات دیروز و امروز بار دیگر نشان داد چرا مبارزۀ اقتصادی کارگران -چه بخواهد و چه نخواهد- مبارزهای توأمان سیاسی است و اینکه اگر مبارزۀ یک بخش از سایر بخشها جدا بیفتد، احتمال سرکوب آن بالا میرود.
طنز تلخ تاریخ است که درست در دو سالگی سرکوب خونین هپکو در شهریور ۹۶، دوباره همان وقایع و در همین روزها تکرار میشوند.
حکومت در این سه هفته مدام بین «تهدید» و «مدارا» با کارگران هپکو در نوسان بود، چون خوب میداند که هپکو مثل فشارسنجی است که وضع کل اراک را نشان میدهد، پس جمع کردن هپکو از خیابان– پیش از آنکه اعتراضاتشان در اراک فراگیر شود- برایش ضرورت امنیتی داشت.
اما قبل از اجرای سرکوب فیزیکی، سیاست وقتکشی و فرسایش روانی را پیشه کردند. مهلت ۲روزه شد ۱۰ روزه و سپس ۲۰ روز کِش داده شد تا با پاسکاری هپکو بین مقامات بالادستی و جلسه پشت جلسه و هر بار جلوگذاشتن اسامی کاندیداهای جدید برای تصرف هپکو، کارگران سرگرم وعدهها شوند و فرصت ابتکار و اتحاد عمل با کارگران آذرآب و واگن پارس از آنان گرفته شود. دست آخر بعد از این همه اتلاف وقت، برایشان مدیر جدید تعیین کردند!
دربارۀ وقایع دیروز گفتن این نکته ضروریست که گرچه تجمع و بستن چندساعتۀ ریل قطار، ضربۀ اقتصادی به دولت وارد میکند، اما در عین حال به معنی بیرون کشیدن کارگران از مرکز به حاشیۀ شهر است و عملاً ایزوله شدن آنان از مهمترین پشتوانهشان یعنی مردم اراک.
تکرار حرکت به سمت ریل قطار، بعد از ۳هفته، یعنی هم نادیده گرفتن تظاهرات خیابانی دو هفتۀ پیش آذرآب که در پی هپکو روانۀ خیابان شدند و هم بلااستفاده گذاشتن بزرگترین تجربۀ مبارزۀ ۳ سالۀ خود هپکو. در واقع آن برگ برندهای که میتوانست و هنوز میتواند به سرعت توازن قوا را به نفع جبهۀ کارگران تغییر دهد حضور خیابانی مشترک با کارگران کارخانههای اطراف بالاخص آذرآب بهعنوان مهمترین متحد هپکوست.
در هرحال دیروز پس از یورش وحشیانۀ حکومت، چشمانداز این مبارزه بار دیگر برای هپکو تغییر کرده. حکومت میداند که با سرکوب دیروز، سکوی جهش مبارزه و شعارهای کارگران را جلوی پای آنان گذاشته و بنابراین با پیشبینی آنکه امروز ممکن است شاهد خروش خشمگین کارگران به خیابانهای مرکز شهر و همراهی بالقوۀ مردمی باشد، از آغازین ساعات صبح گارد ویژه را درب کارخانه به صف کرد تا با ایجاد این سد مانعِ به خیابان ریختن کارگران شود.
با اینحال گرچه امروز کارگران عملاً درون کارخانه حبس شدند و نتوانستند به بازوهای مردمی خود در مرکز اراک بپیوندند، اما فرصت هنوز به نفع آنان است. گارد ویژه امروز جلوی حضور خیابانیشان را گرفت، اما نمیتواند مانعِ هماهنگی کارگران با کارخانههای اطراف، خاصه آذرآب، واگن پارس، آلمینیوم سازی و… برای حضور در مرکز شهر شود. به میدان کشاندن خانوادهها و فراخوان به پشتیبانی عملی به کارخانههای اطراف و مردم شهر است که میتواند دیوار گاردویژۀ جلوی هپکو را بشکند.
علاوه بر این جمعآوری و انتشار اطلاعات دقیق بازداشتشدگان که تعدادشان دهها نفر گزارش شده، مانعِ فشار بیشتر امنیتی بر آنان میشود. این خلأیی است که فقط خود کارگران میتوانند پر کنند و از تمرکز رسانهای به نفع دفاع از بازداشتشدگان استفاده کنند.
نهایتاً تا جاییکه مربوط به اهداف و شعارهای این مبارزه میشود، بار دیگر تأکید میکنیم این انرژی و این همه سال مبارزۀ بیوقفه و هزینه دادنها را نباید به پای «تغییر سهامدار» ریخت. هپکو در این چند سال از عطاریان تا احمدپور؛ از بازگشت موقت به دولت و تجربۀ مدیران دولتی تا کش و قوس برای واگذاری دوباره به بخش خصوصی را از سر گذرانده. اصرار بر «تغییر سهامدار»، یعنی رفتن راهی چندینبار پیموده.
مسالۀ مالکیت و مدیریت به هم گره خورده. حتی احمدپور هم به خوبی میداند که گرچه با بند و تبصره مالکیت حقوقی را به بیخ ریشش بستهاند، اما مالکیت هپکو عملاً دست دولت افتاده. بردن جنگ کارگران به سمت تغییر اسم سهامدار بر روی کاغذ، آنهم درحالیکه دولت همۀ کارۀ هپکو شده، گم کردن سوراخ دعاست.
اگر صندلی مدیریت از زیر پای مدیر دولتی فعلی کشیده شود و همین انرژی، صرفِ فشار برای تأمین مواد اولیه از سوی دولت شود، حتی با همین سطح از توازن قوا هم طرح ادارۀ کارخانه بهدست نمایندگان آزاد کارگری درون کارخانه قابل اجراست.
در این صورت دیگر اهمیتی ندارد که نام حقیقی و حقوقی چه فرد یا نهادی بروی یک برگۀ کاغذ از بالا نوشته شود، «مالکیت بالفعل کارخانه» در دست کارگران افتاده است.
کمیته عمل سازمانده کارگری – ۲۶ شهریور ۹۸