صفحه “گذار دمکراتیک” وابسته به باند پژاک در واکنش به افشاشدن دستهای خون آلودشان علیه مردم کردستان مطلب کوتاهی را با اسم مستعار “#اهون_چیاکو” درج کرده است که نفس این مطلب کوتاه به تنهایی، دلیلی دیگر بر همسویی کامل این جریان قومپرست با جمهوری اسلامی است. مطلب کوتاه مورد نظر در کامنت نخست است. اسم مستعار احیانا ایجاد منفذی برای فرار است اما برهمگان روشن است که درج این مطلب دیگر مستقل از اسم نویسنده قابل بررسی است.
پژاک در این مطلب کوتاه و در قسمتی از آن، مشخصا از دهه ۶۰ شمسی درایران و ضربه خوردن به قول ایشان “جنبش رهایی بخش خلق کورد” توسط “کمونیستها” که از انها تحت عنوان “کمونیست و کارگری” اسم میبرد، صحبت میکند. انگشت گذاشتن بر دهه شصت و ضربه خوردن “جنبش رهایی بخش خلق کرد” تنها میتواند ندایی از جنس مزدوران محلی خود رژیم و برای نمونه جریان سلفی “مفتی زاده” مدافع رژیم ادمکشان اسلامی باشد و بس.
اگر فعلا از این اسم بی مسمای “جنبش رهایی بخش خلق کُرد” بگذریم که موجزترین فرمول مزدوری تمام باند و گروههای قومی در منطقه است باید از باند تروریستی پژاک سوال کرد که در دهه شصت شمسی، این، رژیم اسلامی بود که به جامعه خون پاشید و قتل و عامهای صدهزارنفری سازمان داد نه کمونیستها، رژیم ادمکشان اسلامی بود که دادگاههای صحرایی یک دقیقه ای در شهرهای کردستان برپا کرد و مبارزان، ازادیخواهان و برابری طلبان را به چوبه ها و جوخه های اعدام و تیرباران سپرد نه کمونیستها، این رژیم قاتلان اسلامی بود که قبل از این تاریخ هم علیه مردم کردستان و با توسل به اسلام مورد پسند شما حکم جهاد اعلام کرد نه کمونیستها. در نتیجه این خون پاشیدن به جامعه بود که جنبشهای اجتماعی رادیکال موجود در کردستان عقب نشستند و بخشی از جنبشهای سیاسی ناسیونالیستی در کردستان به رژیم متوهم شدند و دنبال خمینی راه افتادند. اینکه به راحتی چرخش یک قلم تاریخ این جامعه را جهت خوش خدمتی برای رژیمهای مرتجع منطقه و در اینجا رژیم اسلامی خط میزنید از بی اطلاعی شما ناشی نمیشود بلکه پیمان سیاسی و نظامی و اقتصادی پشت پرده شما با رژیم اسلامی دلیل اصلی چنین تحریفی است. پژاک با پنهان کردن جنایت رژیم در دهه شخصت و دست بردن به تاریخ و متهم کردن کمونیستها که صدهاهزار صفحه در مورد ان نوشته و گفته شده میخواهد دست خون آلود رژیم را برای ادامه روابط حسنه با آن بشوید.
فواد مقابل رژیم و پژاک کنار رژیم
بخش دیگر این مطلب کوتاه باند پژاک، درج عکس فواد مصطفی سلطانی و پرچم پژاک و همچنین اشاره به نام فواد در این مطلب کوتاه است. نویسنده مستعار اسم، و مجهول الهویه در ضمن حمله و تهدید به انتقام، از “احیاء خط مبارزاتی پر صلابت کاک فواد ها”، بخوان لبیک گفتنی دوباره بسان قاسملو به رژیم، با اویزان شدن به فواد، صحبت میکند و تصور میکنند تمام مردم کردستان در بازداشتگاه فکری در “قندیل” زندگی میکنند که از دنیا بی خبرباشند. فواد مصطفی سلطانی به دست کسانی جانباخت که پژاک دستهای خون آلود انها را امروز میشوید و رژیم اسلامی را از جنایاتش در دهه شصت، علیه مردم ایران و کردستان تبرئه میکند. مگر میتوان در کنار قاتلان فواد مصطفی سلطانی بود و از “احیاء خط مبارزاتی پر صلابت کاک فوادها” دم زد؟! همانطور که مردم کردستان تلاش بیهوده باندهای ناسیونالیستی برای تصویر قاسملویی از فواد را پس زدند، سر پژاک هم برای روتوش کردن تصویر فواد و تصویر اوجالانی از فواد به سنگ خواهد خورد. “خط مبارزاتی پر صلابت” پژاک و دستجات قومپرست تنها با رهبرانی چون قاسملو، مام جلال و مسعود بارزانی و اوجالان و … قابل “احیاء” است نه با فواد که علیه رژیم اسلامی و نظام سرمایه داری بود.