با توجه به رویداد های جنبش کارگری ایران طی ماههای گذشته و توجه به تحولات پی در پی این جنبش، ورود طبقه کارگر ایران به سطح دیگری از مبارزه طبقاتی علیه نظام سرمایه داری و دولت اسلامی آن قابل مشاهده است،چرا که از یک سو گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری در صنایع بزرگ و مطرح را شاهد هستیم، و در مقابل، سرمایه داران و حاکمیت اسلامی شان، علیرغم هرگونه تشتت و جدال درون خانوادگی، ماشین سرکوبگری خود را برای سرکوب کارگران و سیل گرسنگان به کارخانجات و خیابانها گسیل داشته اند. بگیر و ببند فعالین سیاسی و کارگری را تشدید کرده، و در این دوره از اعتصابات،علاوه بر صدور احکام زندان برای آنها، اقدامات تروریستی علیه رهبران عملی کارگران را به اجرا گذارده اند. کارگران و توده های کارکن جامعه به درست این مهم را دریافته اند که برای تحقق مطالبات انسانی خود، با توقف تولید، باید دستگاه بردگی و سود سازی سرمایه داران را از کار بیاندازند، و همانا با قدرت متحد و متشکل خودشان این مهم میسر است.
بنا بر اخباری که از کانالهای مستقل کارگری منتشر شد،طی لاقل یک ماه گذشته، به جان دو فعال کارگری خوشنام مجتمع نیشکر هفت تپه از سوی افرادی ناشناس سوء قصد صورت گرفته که آن را باید در ارتباط با اعتصاب شکوهمند کارگران نیشکر هفت تپه و مطالبات حق طلبانه کارگران مورد ارزیابی قرار داده شود.
حکومت اسلامی سرمایه داران بنا بر ماهیت طبقاتی خود طی چهل و یک سال گذشته با یورش به تشکل های مستقل کارگری و غیر قانونی کردن آنها، تمام تلاش خود را معطوف به آن کرد تا طبقه کارگر از اعتماد به نفس برای تشکیل صف مستقل در برابر تهاجم سرمایه داران برخوردار نگردد. به این اعتبار طبقه کارگر در پاسخ به تهاجم پی در پی سرمایه داری و دولت اسلامی آنها طی سالهای گذشته از اعتماد به نفس و موقعیتی که امروز اعلام اعتصاب میکند و میتواند به سرمایه دار مالک کارخانه التیماتوم بدهد، برخوردار نبود. باید توجه داشت که اقدامات سرکوبگرانه رژیم اسلامی سرمایه،درست معطوف به اعتماد به نفسی است که طبقه کارگر ایران در پیگیری مطالبات خود کسب کرده است. به این معنا که سرمایه داران و دولت حامی آنها تمام دستگاه بورکراتیک – نظامی شان را به کار گرفته اند تا اعتصاب کارگران را درهم بشکنند،انها را مرعوب کنند و به رابطه ستمکارانه کار ارزان و کارگر خاموش واردارشان کنند.
در مرکز اعتصابات ایران،در شهر شوش و در مجتمع نیشکر هفت تپه،چند هزار کارگر،طی چند سال گذشته در یک جنگ نابرابر،تنها سلاحشان اتحاد و همبستگی را پشتوانه اعتصابشان قرار داده اند . تابو اعتصاب ممنوع،تشکل مستقل ممنوع،شورا ممنوع ،توسط کارگران شکسته شد و هیبت پوشالی سرمایه داران و دولت غارتگر اسلامی بر باد داده شد. همین است که سرمایه دار نوکیسه ، استاندار فاسد و روشه خوار،وزیر اطلاعات رژیم اسلامی،تمام دستگاه های فاسد و غارتگر رژیم اسلامی دست به یکی شده اند تا چند هزار کارگری را که هست و نیست شان را اینان بر باد داده اند،تحقیر کنند،مرعوب کنند،سرکوب کنند و اتحاد و اعتصابشان را در هم شکنند.
چرا اعتصاب کارگری؟
پرسش این است که چرا کارگران کارخانجات، ماشین تولید را متوقف می کنند و دست به اعتصاب می زنند؟ چرا هم اکنون کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه در استان خوزستان تولید را متوقف کرده و بیش از دو ماه از دور چندم اعتصابشان را در زیر گرمای چند ده درجه خوزستان همچنان ادامه می دهند؟چند هزار کارگر نیشکر هفت تپه طی چند سال گذشته چه مطالباتی داشته اند؟ پاسخ کارفرما به مطالبات کارگران چه بوده است؟
واقعیت این است که نه تنها کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه، بلکه میلیونها انسان کارگر و کارکن جامعه برای اینکه خود و خانواده شان از گرسنگی نمیرند، مجبور به فروش نیروی کار خود هستند. خریداران نیروی کار کارگران، عده ای مفتخور هستند که صاحب قدرت و مالک کارخانه اند. همین عده مفتخور و مالک کارخانجات و از جمله کارخانه نیشکر هفت تپه، طی چندین سال گذشته به واسطه شرایط سرکوب وعقب نشینی ای که به طبقه کارگر ایران تحمیل کرده اند، اول اینکه دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر را سال به سال چون طناب اعدام بر گردن میلیونها کارگر تنگ تر کرده اند و دوما همین اندک دستمزدها را چند ماه چند ماه و قطره چکانی به کارگران پرداخت کرده اند. کارگران را بدون داشتن هیچ گونه امنیت شغلی، کاغذ پاره ای سفید را تحت عنوان قرار داد پیش روی کارگر گذارده و هر وقت خواسته اند با کمترین دستمزد وادار به کارش کرده اند و هر وقت نخواسته اند حکم اخراج را دستش داده اند.
آنچه نصیب کارگر و توده کارکن، طی چهل ویک سال حاکمیت اسلامی سرمایه داران شده است، فقر، استیصال، تن فروشی و شرایط بردگی بوده، در حالی که سرمایه داران و سردمداران رژیم اسلامی آنها ثروتهای افسانه ای اندوخته اند. این نظام وارونه را که میلیونها انسان کار می کنند و در فقر و فلاکت غوطه می زنند و از قبل کار آنها مفت خورانی به نان و نوایی افسانه ای دست یازیده اند را سرمایه داری نام گذارده اند. برای حفاظت از این نظام غیر انسانی قوانینی ساخته اند که بر اساس آن مالکان کارخانه میتوانند قیمت پائینی را برای خرید نیروی کار کارگران وضع کنند که فقط از گرسنگی نمیرند، اما اگر کارگران کارخانه ای جمع شدند و گفتند حاضر به فروش نیروی کار خود با شرایطی که سرمایه دار وضع کرده نیستند، آنها مجرم و جانی معرفی شده و حتی به روی آنها توسط نیروهای سرکوبگرشان آتش می گشایند.
شرایط برای بورژوازی و دولت اسلامی آنها علیرغم چهل ویک سال سرکوب طبقاتی، امروز به گونه ای دیگر است. نه تنها بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی رژیم اسلامی کاهش نیافته، بلکه جنبش عظیم سرنگونی انقلابی رژیم با قدرت بیشتری سر برآورده است. در این چنین وضعیتی است که طبقه کارگر علیرغم یک دوره سرکوب، با اعتماد به نفس بیشتر خود را سازمان داده و بورژوازی و دولت اسلامی آنها به مصاف طلبیده است. اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه تداوم اعتصاب کارگران ترانسفو زنجان می شود و بیش از پنجاه واحد تولیدی پالایشگاهی و پتروشیمی به جمع اعتصابات سراسری می پیوندند. طنین سخنان نمایندگان کارگران نیشکر هفت تپه در گستره شبکه های اجتماعی به گوش همگان می رسد و بیش از چهل تشکل کارگری،دانشجویی به حمایت از اعتصاب سراسری کارگران بیانیه صادر می کنند.
مهمتر اینکه نوع تشکل و سازمان یافتگی کارگران در اعتراض و اعتصابات این دوره آنها است. مجمع عمومی به عنوان فوری ترین تشکلی که کارگران آن را تشکیل می دهند و برای اتخاذ موضع در آن به گفتگو می پردازند. سر برآوردن رهبران رادیکال کارگری خصیصه دیگر این دوره مبارزات جنبش کارگری علیه سرمایه داری و دولت اسلامی آنها است. در چنین شرایطی ابزار سرکوبگری دولت اسلامی سرمایه علیرغم سرکوب، آن کارایی همیشگی اش را از دست داده و کارگران و توده های کارکن همراه با جوانان، دانشجویان، معلمان، پرستاران و بازنشستگان را در کنار هم و رو در روی سرمایه داران و دولت اسلامی آنها قرار داده است.
اینها افق روشن و محسوسی را پیش روی طبقه کارگر ایران باز کرده است که حکومت اسلامی سرمایه داران را می توان به زیر کشید. میتوان با انقلاب عظیم کارگری جامعه ای عاری از هر گونه بهره کشی و ستم طبقاتی را بنا نهاد. *