اول ماه مه نزدیک است. هر سال پرچمهای سرخ، زنده باد سوسالیسم، اعتراض و مطالبه و فریاد، آذین بند خیابانها میگردد. در هر کشوری کارگرانش اعتراض خود را بزبان همان جغرافیا فریاد میکنند، هر چند زبانها مختلفند اما در این روز کارگران همه هم زبانند. این شاید بزرگترین ویژگی یکم می در سراسر جهان است. علیرغم وجود تمامی مرزها و جدایی ها و علیرغم تزریق سمومات ناسیونالیستی طبقه حاکم به جامعه، انچه در اول ماه مه بنمایش در می آید همسرنوشتی کارگر در سراسر جهان است.
اول مه امسال در ایران در شرایطی متفاوت از سالهای دیگر برگزار میشود، متفاوت نه از بابت وضعیت دستمزد و سطح فقر و رفاه کارگر که همه خطوط قرمز را در نوردیده، نه از جهت میزان سرکوب و دستگیری فعالین کارگری که با شدت تمام ادامه دارد، بل از این منظر که کل جامعه در چنگال ویروس کرونا گرفتار شده است. در آستانه اول ماه مه، تقریبا تمامی شهرهای کشور در وضعیت دهشتناکی با موج چهارم کرونا دست و پنجه نرم میکند. آمار رسمی بمانند همیشه کیلومترها از واقعیت سیاهی که حیات فیزیکی مردم را به خطر انداخته، دور است. مشکل بتوان میزان تلافات را حتی حدس زد. کسی نمیداند چه تعداد مردم در نتیجه ابتلا به ویروس جان باختند. تنها از اخبار ارسالی مردم میتوان فهمید که نفس جامعه به شمارش افتاده است. تصاویر دهشتناکند. مردم از شمال تا جنوب بدون هیچگونه توهمی همگی متفق القولند که رژیم اسلامی بفریاد کسی نخواهد رسید، میگویند رزیم برای بعقب انداختن و زمینگیر کردن اعتراضات مردم، خواهان ادامه این وضعیت است. آنچه قابل مشاهده است تحمیل ماندگاری شیوع میلیونی کرونا در میان مردم و یک عزم بزرگ برای سرنگونی رژیم اسلامی است. بی شک ادامه زندگی زیر سایه کرونا بدون هیچگونه برنامه ای برای محدود کردن شیوع و واکسیناسیون عمومی، امری غیر ممکن است.این دیگر بمانند زلزله و سیل در یک شهر و منطقه نیست که رژیم اسلامی بتواند با سرکوب و شیادی، خانه خرابی مردم را مشمول مرور زمان کند و از اذهان بزداید. این یک فاجعه بزرک است که کل مردم در سراسر کشور را درگیر خود کرده است. ازهمینرو یک سر تمامی اعتراضات در جامعه به مسله کرونا وصل شده است. اقتصاد فرو پاشیده در دل امواج کرونا، مرگ، فقر و بیکاری برای طبقه کارگر به ارمغان اورده است. برخی تشکلات کارگری با اشاره به تاثیرات کرونا بر زندگی کارگران، عنوان میکنند که در دوره شیوع کرونا تاکنون ۷۰ درصد از زنان شاغل، بیکار و اخراج شده اند. خط فقر از مرز ۱۲ میلیون تومان هم عبور کرده است و اگر برای ترسیم اوضاع اقتصادی حتی به امارهای نیم بند صندوق بین المللی پول هم مراجعه کنیم، باید گفت در سال جاری برای تشریح وضعیت معیشت کارگران، با کمبود “وازه ها” و مفاهیم قابل درک روبرو خواهیم شد. در یکسال گذشته علیرغم اینکه فقر، سرکوب و کرونا بر زندگی کارگران خیمه زده بود، ما شاهد مبارزات وسیع کارگری بودیم.
آنچه اول ماه مه را به اعتراضات کارگری وصل میکند، در پله اول عزم کارگران برای سرنگونی رژیم اسلامی جهت پایان دادن به همه دردها و مصایب جامعه است و در پله دوم همگانی شدن شعار “اداره شورایی” جامعه و امکانپذیری و مطلوب بودن سوسیالیسم است. زنده باد اول ماه مه.