هفته پیش باز هم اسلامیون در افغانستان جنایت آفریدند. ده ها دختر بچه دانش اموز در دبستان خود با یک بمب کار گذاشته شده در یک موتورسیکلت کشته شدند. خبرگزاری ها تاکنون ۶۰ نفر کشته و بیش از صد زخمی از این واقعه جنایتکارانه را گزارش کرده اند.
ده ها سال جنایت نیروهای اسلامی در سراسر جهان به مردم اموخته که هر درجه عقب نشینی و دادن فرجه به تروریسم اسلامی تنها و فقط به جری شدن بیشتر آنها منجر شده است و مردم تاوان مماشات دول غربی با نیروهای اسلامی را پرداخت کرده اند.
دولت امریکا تصمیم گرفته تا کشوری را که خود با بمبهایش شخم زده، هر چه سریعتر ترک کند. مذاکرات نهان و اشکار امریکا با طالبان کار را بدانجا کشانده که وحوش طالبانی مدعی کل کشور شوند و از هم اکنون وعده آن “جهنم اسلامی” از کف داده را، به مردم افغانستان بدهند. مردم در افغانستان بویزه زنان، بارها در مقابل مماشات دول غربی( فی الواقع در مقابل وعده های داده شده دول غربی به طالبان) عکس العمل نشان داده و به جهان اعلام کرده اند که شرایط “دوران طالبان” را نخواهند پذیرفت و به طالبان اجازه حاکمیت مجدد نخواهند داد. کودک کشی اسلامیون طالبانی پاسخی انتقامجویانه به عزم مردم افغانستان در نپذیرفتن حاکمیت احتمالی وحوش طالبان است.
سران جنایتکار طالبان با چمدانهای پر از دلار میان تهران، اسلام آباد و دوحه با خیالی اسوده در حال رفت وآمد هستند. در جریان افشاگری های متعدد در مورد سپاه قدس پس از کشته شدن قاسم سلیمانی روشن گردید که جمهوری اسلامی طی سالیان متمادی کمکهای مالی و لجیستیکی وسیعی در اختیار طالبان قرار داده است. برخی نمایندگان مجلس افغانستان میگویند که رزیم اسلامی در بمب گذاری اخیر مشارکت داشته است.
هنوز خبر جنایت در افغانستان در صدر اخبار بود که از عراق خبر ترور فعالین سیاسی توسط نیروهای مزدور تحت فرمان سپاه پاسداران به جهان مخابره شد. مردم خشمگین در عراق کنسولگری جمهوری اسلامی را به آتش کشیدند. به دفاتر حزب الدعوه حمله شد و مردم بر علیه مالکی و عامری بعنوان سرکردگان مزدوران رژیم اسلامی شعار دادند. عکس العمل وسیع مردم نسبت به این ترورها موجب ترس دولت عراق گردید و همینرو در کمتر از ۲۴ ساعت دستگیری و مجازات عاملین ترور را به مردم وعده داد.. در برابر این جنایات باید وسیعا عکس العمل نشان داد. وجود نیروهای اسلامی در خاورمیانه آرامش را از زندگی مردم ربوده است. سر این مار در تهران است. مردم در ایران در مبارزه خود بر علیه رژیم اسلامی، حمایت بخش وسیعی از مردم در خاورمیانه را همراه خود دارند، مردمیکه طعم تلخ وجود جنبش اسلام سیاسی در کشور خود را چشیده اند. ویرانگری نیروهای اسلامی به وسعتی است که تنها میتوان انرا با جنایات نازیها مقایسه کرد
مماشات دول غربی با جریانات اسلامی بویژه انجاییکه در قدرت هستند، تنها با استدلال “منافع اقتصادی دولتها” قابل توضیح نیست. دول غربی و در کنار ان روسیه و چین از عاقبت و سرانجام مبارزه مردم در خاور میانه بر علیه اسلام سیاسی بیمناکند. مبارزه ای که در صورت سرعت گرفتن و شکلگیری یک رهبری سیاسی رادیکال قطعا در ایستگاهی که مورد نظر دول غربی است، متوقف نخواهد شد. سرنگونی جمهوری اسلامی میتواند این مبارزه را در سرازیری پیروزی هدایت کند. اسلام سیاسی زخم بزرگی بر پیکر خاورمیانه گذاشته است. در خاورمیانه پتانسیل شکلگیری یک جبهه وسیع ضد اسلامی وجود دارد. همین حالا تمامی نیروهای چپ و آزادیخواه و صف وسیعی از جنبش زنان روزانه مشغول مبارزه با نیروهای اسلامی هستند. مبارزه متحدانه مردم بر علیه جنبش اسلام سیاسی در ایران، افغانستان، عراق، سوریه و لبنان، میتواند سیمای سیاسی خاورمیانه را تغییر دهد. پیشبرد این امر مهم مستلزم عروج نیروهایی است که اهمیت این مبارزه فراکشوری را درک نمایند.