انتخابات در جمهوری اسلامی توهین به شعور مردم است! – محمد آسنگران

مقالات

شرکت در شوی “انتخاباتی” رای دادن به ادامه جنایت وبه قهقرا بردن جامعه است!
هر چهار سال یک بار بحث انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی به بحث داغ جامعه تبدیل میشود. اما آنچه در دنیای متمدن از انتخابات فهمیده و اجرا میشود هیچ قرابتی با انتخابات در جمهوری اسلامی ندارد. در جامعه ای که رسما و قانونا نصف جمعیت آن یعنی زنان حق کاندید شدن برای پست ریاست جمهوری ندارند، در جامعه ای که همه مردم منتسب به مذاهب دیگر غیر از شیعه اثناعشری حق کاندید شدن برای این پست را ندارند، در جامعه ای که آتئیستها و سکولارها و کمونیستها و بی مذهب ها نه تنها حق کاندید شدن بلکه حق فعالیت هم ندارند، در جامعه ای که منتقدین جمهوری اسلامی حق کاندید شدن برای این پست را ندارند، در جامعه ای که عملا قبول و التزام به ولی فقیه شرط کاندید شدن است، بحث انتخابات یک کلاهبرداری و یک نمایش مضحک بیش نیست.
در جامعه ای که احزاب آزاد نیستند، در جامعه ای که آزادی مطبوعات وجود ندارد، در جامعه ای که آزادی سیاسی و آزادی بیان وجود ندارد، در جامعه ای که حکومت و قانون رسما مجری و منشا آپارتاید جنسی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی است، در جامعه ای که ابتدایی ترین حقوق شهروندی بطور سیستماتیک بوسیله حکومت و نیروهای نظامی و امنیتی زیر پا گذاشته میشود، در جامعه ای که مجازاتهای قرون وسطایی قصاص، قانونی است، در جامعه ای که کرامت انسانی شهروندان روزمره و بیش از چهار دهه است که بدون وقفه زیر پا له میشود، حرف زدن از انتخابات زیادی لوکس و بی مزه است.
علاوه بر همه این موارد که فقط چند قلم از نقض حقوق انسانی و پایه ای شهروندان است، در میان همان چند صد نفری که از این موانع هم رد میشوند و همگی خود را مطیع ولی فقیه و شرع اسلام نوع شیعه میدانند، یک جمع آخوند کپک زده با و بدون عمامه نشسته اند و نهایتا آنها تصمیم میگیرند چند نفری را از میان کاندیداهای خودی تعیین و به مردم میگویند شما فقط حق رای دادن به این چند نفر را دارید که ما تعیین کرده ایم.
تازه هنگامیکه رای گرفته میشود مهم این نیست که کدام کاندید تعیین شده بوسیله شورای نگهبان رای بیشتری آورده باشد، بلکه مهم این است سپاه و خامنه ای کدام کاندیدا را ترجیح میدهند و با وقاحت کامل همان کاندید از صندوق بیرون آورده میشود. این روزها دیگر کوس رسوایی تقلب و دزدی رای و جعل رای و…. بحث خاص و عام است. حتی خود مقامات جمهوری اسلامی یکی بعد از دیگری که از دایره قدرت و حکومت بیرون گذاشته میشوند، همانند موسوی و کروبی ویا حتی احمدی نژاد که خود نتیجه همین تقلب آشکار بود، علنی از تقلب و دزدی رای و جعل رای حرف میزنند.
کسانیکه با وجود همه موارد فوق باز هم تحت عنوان “اصلاح طلبی و مبازره بدون خشونت و…” خواهان شرکت مردم در این نمایش مضحک میشوند، نه تنها ریاکار و دروغگو بلکه شریک جرم جمهوری اسلامی هستند. بویژه اینکه بعد از کشتارهای ٩۶ و ٩٨ و شلیک به هواپیمای اوکراینی و کشتار آن همه انسان در حال مسافرت اگر باز هم کسی پیدا بشود و شرکت در انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی را تبلیغ کند، اگر ناآگاه نباشد، عـملا یک جانی یا حامی جنایتکاران حاکم بر ایران است و باید او را افشا و رسوا کرد.
اما مردم ایران تا همین حالا نشان داده اند که این بار میخواهند سیلی محکمی به جمهوری اسلامی بزنند. خود رسانه های جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده اند که نظر سنجی ها نشان میدهد بیش از ۵١ درصد مردم بطور قطع اعلام کرده اند در انتخابات شرکت نخواهند کرد. اما نظر سنجیهای مستقل از حکومت، اعلام کرده اند فقط ٢٧ درصد در انتخابات شرکت میکنند. تازه این نظر سنجیها وقتی اعلام شده است که هنوز شورای نگهبان غربال کاندیدهای حکومت را انجام نداده است. بدون شک بعد از جراحی شورای نگهبان و حذف کاندیدهای که مورد غضب خامنه ای هستند، تعداد افرادی که در این نمایش مضحک شرکت نکنند بیشتر خواهد شد. زیرا از همین حالا معلوم است که بخش زیادی از کاندیداهای خودی هم همانند سالهای قبل، از حق کاندید شدن محروم خواهند شد. همچنانکه در انتخاباتهای قبلی کسانی مانند احمدی نژاد و رفسنجانی رد صلاحیت شدند. تازه اینها کسانی بودند که سابقا هر کدام دو دوره در پست ریاست جمهوری حضور داشتند و اعضا خبرگان رهبری هم بودند. همین دو نفر آن دوره که خودی و نزدیک به خامنه ای بودند رئیس جمهور شدند و بعدا که غیر مستقیم نارضایتی اشان از خامنه ای آشکارشد، رد صلاحیت شدند.
بنابر این مسئله “انتخابات” سال ١۴٠٠ متفاوت از انتخاباتهای دیگر جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد. امسال صدای مردم معترض و سرنگونی طلب ایران بلندتر از هر صدایی است.

آنچه که در پس این “انتخابات” مهم و قابل توجه خواهد بود این است که تعادل قوای مردم سرنگونی طلب و جمهوری اسلامی چه تغییری خواهد کرد. بدون شک جبهه سرنگونی طلبان سنگینتر و وسیع تر از هر زمانی خودنمایی خواهد کرد. بویژه اینکه برای اولین بار در ایران خانواده های داغدار و دادخواه علنا و رسما اعلام کرده اند که به خاطر خون به ناحق ریخته شده عزیزانشان “رای بی رای”، “رای ما سرنگونی جمهوری اسلامی است”!
علاوه بر این بخشی از اصلاح طلبان سابق طی نامه ای اعلام کرده اند “انتخابات را تحریم میکنند و خواهان عبور مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی هستند.” همین نمونه آخری نشان میدهد که فضای جامعه ایران بسیار جلوتر و رادیکال تر است که بخشی از اصلاح طلبان حکومتی هم اینقدر جسارت پیدا کرده اند که خواهان تغییر حکومت و قانون اساسی جمهوری اسلامی و استعفای خامنه ای شده اند.
بدون شک مردم معترض در هر فرصتی که بدست آورند بساط این شو مضحک را بر سرشان خراب خواهند کرد.