مقدمه
از زمان شروع جنگ اوکراین از یک طرف رسانههای ناتو در حال ترسیم تصویری آخرالزمانی از جنگ اوکراین بودهاند؛ به نحوی که گویی این یک نبرد سرنوشتساز میان دموکراسی و دیکتاتوری است. چه کسانی این تبلیغات را میکنند؟ همانهایی که به مدت ۲۰ سال با چنین لفاظیهایی به اسم «گسترش دموکراسی» و «مبارزه با طالبان» بر سر مردم افغانستان بمب ریختند و همین روزها با طالبان چای و باقلوا میل میکنند!
از طرف دیگر تبلیغاتچیهای دولت روسیه، به همراه متحدانشان در سرتاسر دنیا -از جمله در خاورمیانه و فضای فارسیزبان- با بکارگیری ادبیاتی «شبه چپ» به سفیدکاری این تجاوز نظامی میپردازند؛ مبارزه با فاشیسم! مبارزه با امپریالیسم! نازیزدایی از اوکراین! این عبارات مشت نمونۀ خروار از توجیهات فریبندهای است که به بیانهای مختلف در هفتههای اخیر از زبان پروپاگاندیستهای پوتین تکرار شده است.
جنگ اوکراین را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد: منافع روسیه یا ناتو از دخالت در اوکراین چیست؟ تداوم این جنگ بر جبههبندی بلوکهای امپریالیستی چه تأثیری میگذارد؟ و نظایر اینها. در این مطلب اما قصد نداریم به هیچکدام از این سؤالات بپردازیم. در عوض به خاطر اینکه بخش مهمی از تبلیغات دولت روسیه، عامدانه در پوشش یک ادبیات ظاهراً چپگرا به افکار عمومی عرضه میشود، در این مطلب سعی داریم به مهمترین مغلطهها و دروغپردازیهای این دستگاه تبلیغاتی بپردازیم و در آخر به خط سوم و موضع اصولی طبقاتی در این جنگ اشاره کنیم.