آمد شاهو عضو رهبری پژاک اخیرا در مصاحبه ای تلویزیونی برگ دیگری از نقشه پیش روی این جریان ، آنهم در دل تحولات انقلابی اخیر درایران را افشا کرده است . اشتباه است اگر تبلیغ ارتجاع اسلامی و اسلام ناب محمدی ازجانب این جریان را به اعتقادات مذهبی این جریان و افراد آن مربوط دانست . تعریف و تمجید از “ پیماننامه مدینه “ و تطهیر اسلام ناب محمدی نقشه راه و سیاست این جریان در مقابل جنبش رادیکال سرنگونی جمهوری اسلامی است . نقشه راهی که اتفاقا از جانب حزب مادر یعنی پ ک ک در سالهای گذشته در کردستان سوریه عملی شده و یکی از مولفه های سر پا ماندن رژیم بشار اسد بود ۰ در آنجا دم ودستگاه و ماشین سرکوب رژیم بعث سوریه برای در امان ماندن از تعرض مردم معترض توسط پ ک ک و اقمار آن در تبانی و بده وبستان با رژیم اسد از هرنوع تعرضی دور ماند که خود داستان دیگری دارد .
در پس تبلیغ و ترویج ارتجاعی آمد شاهو عضو رهبری پژاک مبنی بر اینکه “ هدف اصلی اسلام رهایی بشر است “ ویا “ اسلحه اسلام را باید از دست رژیم ایران گرفت “ و اراجیف فراوان دیگری از این دست ، طرح یک توطئە علیه خیزش انقلابی حاضر خوابیده است . هرچندسابقه نه چندان طولانی
این جریان درکردستان ایران همواره با ارتجاع اسلامی در پیوند بوده است ، اما فرموله وتئوریزە کردن ارتجاع اسلامی در اوضاع سیاسی حاضر هدف مشخص تری را دنبال می کند و بیشتر یاد آور تبلیغات جریان داعش و جنایات آن با توجیه دفاع از اسلام ناب محمدی و اسلام راستین است .
تاریخ موجودیت پژاک مملو است از همراهی و باد زدن ارتجاع در منطقه . از رواج شیعه گری و پیروی از “ عاشقان کربلا “ در ماههای محرم تا پشتیبانی و همدستی با جانورانی از قبیل رئیس طریقه کسنزانی و تلاش برای تشکیل کنگره دمکراتیک اسلامی وغیره ، پرونده سواری دادن این جریان به مرتجعین منطقه است . پابپای این سیاستهای ارتجاعی ، مناسبات گاه و بیگاهشان با جمهوری اسلامی ، این جریان را در ذهن افکار عمومی کردستان بعنوان جریانی مشکوک وگرد زبان خاص عام کرده است .
اما نقش مخرب و مزاحم آنها در کردستان درادامه خیزش انقلابی اخیر نباید از جانب مردم و رهبران خیزش حاضر و احزاب و نهادهای انقلابی و فعالین سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی در کردستان دست کم گرفته شود . در شرایطی که جمهوری اسلامی در سراشیب سقوط قرار گرفته است و آلترناتیوهای مختلف برای جایگزینی آن در حال تدارک است . بمیدان آوردن جریانات پوسیده اسلامی با هدف ساخت وپاخت با جمهوری اسلامی می تواند مزاحم انقلاب برحق و عدالتخواهانه حاضر شود . بهمین دلیل در پیش گرفتن چنین راه وروش وسیاستهای ارتجاعی در شرایط حاضر از طرف سازمان پژاک با تمایلات همیشگی آنها با ارتجاع مذهبی متفاوت است وباید آن را شناخت .
ظاهر شدن علمای دینی کردستان در اغلب شهر ها در طی خیزش انقلابی با ادعای طرفداری از قیام مردم و در واقع برای به بیراهه بردن خیزش آنها ، تلاشهای حزب دمکرات کردستان ایران برای سازماندهی آخوندو علمای دینی و تشویق آنها برای دخالت در روند سیاسی کنونی ، وجود جریان با سابقه مفتی زاده و شاخه های آن و جریان آدم کش سلفی گری همگی می توانند علیرغم اختلافات موجود بین آنها بر سر سهم خواهی ، به مانع خیزش انقلابی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی تبدیل شوند وباید درمقابل آنها هوشیار بود .
اما جریان پژاک در کردستان ایران با تکیه بر ارتجاع اسلامی و فروختن “پیماننامه مدینه” به جامعه کردستان و بازی کردن درمیدان مذهب توده ها نمی تواند نقش حزب مادر یعنی پ ک ک در سوریه را در کردستان ایران بازی کند .
سابقه سیاسی و تاریخی جامعه کردستان ایران بخصوص از انقلاب ۵٧ به اینطرف با بخشهای دیگر کردستان متفاوت است . اسلام سیاسی در کردستان ایران هیچوقت با اقبال و استقبال روبرو نبوده است . بعلاوه درطی خیزش و مبارزات اجتماعی علیه رژیم پادشاهی و جمهوری اسلامی تحرکات اجتماعی در کردستان عمدتا چپ و تحزب یافته ودارای تاکتیک ، سنت و شیوه های مبارزاتی خاص خود بوده است که با تار وپود جامعه کردستان در ۴۳ سال گذشته درهم طنیده است . این سنت ها در بیش از چهار دهه گذشته با تأسی از جریانات واحزاب چپ وراست در یکدیگر عجین شده اند . اینکه خیزش انقلابی اخیر بدینگونه قاطعانه و گسترده در کردستان خودنمایی کرد ، در واقع بخشی از مبارزه جویی این سنت ها ی جاافتاده در جامعه کردستان را با خود داشت
. احزاب وجریانات سیاسی جامعه حزبیت یافته کردستان در خیزش انقلابیای که ضدیت با مذهب و عملکردهای ویرانگر آن یکی از خصیصه های آن است در هم آمیخته اند . بخصوص چپگرایی و عدالتخواهی در پرتو این تاریخ مبارزاتی در برآمد انقلابی اخیر در کردستان دست بالا را دارد .
جریان پژاک با این تاریخ واین سنتها بیگانه وبه آن بی ربط است . موجودیت و منشا وسابقه تاریخی آن ربطی به مبارزات توده ای – اجتماعی مردم کردستان در ۵-۴ دهه گذشته ندارد . در نتیجه ساخت وپاخت گاه وبیگاه و آشکارونهان آن با جمهوری اسلامی و یا پهن کردن پلاتفرمهای ارتجاعی از قبیل “پیماننامه مدینه “ در مقابل خروش خیزش رادیکال فعلی تاب نخواهد آورد .
با اینحال نگاهی به صف بندیهای راست در روزهای اخیر در سطح سراسری و محلی ، حکایت از تلاش جریانات اپوزیسیون پرو غربی برای تلاش وهمکاری با جریانات مذهبی مخالف جمهوری اسلامی دارند . تا به این وسیله با توطئە و تبانی با جمهوری اسلامی مانع سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بدست توده های بجان آمده و جوانان انقلابی بشوند . افشا و طرد و ایستادن در مقابل این طرحهای ارتجاعی چه در کردستان ویا سطح سراسری وظیفه همه احزاب وتشکل ونهادهای آزادیخواه و چپ وکمونیست است . قطعا روند روبه پیش خیزش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی نقش اساسی و قطعی در خنثی کردن این توطئە ها خواهد داشت . اتحاد و همبستگی طبقه کارگر ومردم زحمتکش و انقلابی ضامن خنثی کردن این تهدیدات ارتجاعی است .
همایون گدازگر
۱۰بهمن ۱۴۰۱