جایگاه همایش کلن واستیصال چپ سنتی! – کامران پایدار

مقالات

اکنون دوماهی ازانتشارفراخوان منشور۱۲ماده ای ۲۰تشکل داخل کشورمی گذرد.دراین دوماه هم درداخل وهم درخارج ازکشوراتفاقات مختلفی روی داده است.درداخل سیاست سرکوب وجنایت وتهاجم وحشیانه حکومت اسلامی به زندگی کارگران وزحمتکشان درتمامی ابعادهمچنان ادامه دارد.درخارج ازکشورنیزجدال بین اپوزیسیون چپ وانواع گرایشات بورژوازی پروغرب برسردفاع ویاعقیم سازی خیزش جاری همچنان ادامه دارد.دراین دوماه حکومت اوباش اسلامی درعرصه دستمزدکارگران،حجاب زنان،مسئله مطالبات وطرح رتبه بندی معلمان،حملات شیمیایی وبیولوژیکی همچنان ادامه دارحکومت به مدارس دخترانه ودانش آموزان وهمچنین خوابگاههای دخترانه دانشجویی،بی پاسخ گذاردن خواسته ها ومطالبات کارگران هفت تپه و…همچنان ادامه دارد.سئوال این است همان ۲۰تشکلی که منشورداخل کشوررامنتشر نموده اندآیا دربرابرهمین موارد فوق وتهاجمات ۲ ماهه اخیر حکومت به زندگی ومعیشت مردم که عنوان شد این تشکلها چه موضعی وچه اقدامی انجام داده اند.واقعیت این است که هیچ!این تشکلها کجا هستند؟چه ارتباطی با بدنه جامعه وبخشهای مختلف زندگی اجتماعی مردم دارند.دربرابرتهاجمات شیمیایی به مدارس،دستمزد کارگران،حجاب وآزادی زن و…همه این تشکلها رامی گویم این دوستان کجایند؟اینها درکجای جدال بین حکومت وتوده های زحمتکش قراردارند.فراخوان واقدام وسازماندهی واقعی وملموس این دوستان درمقابل تهاجمات حکومت به زندگی ومعیشت مردم چه بوده است ؟جواب سرراست وروشن است،هیچ،اکنون ۲ ماه از انتشارفراخوان ومنشورتشکلهای داخل کشورمی گذرد،راستی دراین مدت این دوستان درراستای تحقق مواد۱۲ گانه منشورخوددست به چه اقدامات عملی،کنکرت وواقعی وهمزمان درجهت پیشروی خیزش جاری زده اند؟من می گویم هیچ!بماند ازاینکه بسیاری ازاین تشکلها به جهت کمی وکیفی جای بحث و نقد خودرادارند؟؟با حرف وادعا که نمی شود.بطورهمزمان همین الان ۲ماه هم ازمنشورمهسا شاه پرستان وساواکیها وناسیونالیستها وتعدادی سلبریتی لمپن می گذرد.بانیان منشورمهسااپوزیسیون بورژوازی پروغرب دراین دو ماه با ریخت و پاشهای میلیون دلاری،با تکیه برتلویزیونها و تریبونهای مزدورسردرآخور،با لابی گری با دول اروپایی،با انبوهی تبلیغات دروغ وعوام فریبی به عبث کوشیدند تا خویش را بمثابه رهبران انقلاب زن،زندگی،آزادی جاربزننداماازبدحادثه نشدکه نشد.واقعیت این است که تا این لحظه سیاست بورژوازی امریکا واروپا وحتی جبهه متخاصم جهانی اینها یعنی چین وروسیه درتوافقی اعلام نشده وواحد سناریووطرحی درراستای سیاست رژیم چنجی ندارند اکنون تصمیم وخواست دو قطب متخاصم بورژوازی جهانی اروپا وامریکا ودرجناح مقابل روسیه و چین حمایت وبقای حکومت اسلامی است.با توجه به مسایل فوق اکنون که دیگر التهاب وجنگ منشورها درفضای مجازی پایان یافته است.گرد وغبار فروکش کرده وبسیارروشن وآشکارامیتوان واقعیات را مشاهده نمود.نه باند سلطنت طلبان وساواکیها وناسیونالیستهاازمنشورکذایی مهسا به نان و نوایی رسیده اند که به اختلاف هم افتاده اند ونه فراخوان دهندگان منشور ۱۲بندی داخل دراین دوماه توانسته اند درعرصه ها وجبهه های میدانی خیزش رزمنده وپیشروجاری دربرابرحکومت اسلامی نقش آفرینی نمایند.(هرچند بانیان منشور داخل انسانهای شرافتمندی هستند و طرح حداقلی آنها در چهارچوب یک دنیای بهتر،مانیفست کمونیست و …می گنجد)اگربپذیریم که جامعه به فازدوره انقلابی ورودنموده است که قطعا اینچنین است آنگاه به سهولت برهمگان عیان خواهد شد که دردوران پرتلاطم وزاینده دوره انقلابی که قراراست یک انقلاب اجتماعی وچندوچون وسرگذشت آن به چه نتیجه و کدامین مسیرطبقاتی برود.دردوره انقلابی که زمان سازماندهی وپیروزی انقلاب وتعین طبقاتی قدرت سیاسی حاکم است حلقه زدن برگرد برخی مطالبات حداقلی رفورمیستی بورژوا دمکراتیک،واپس گرایی وعقب گردی از مسیر اصلی سازماندهی و رهبری و پیروزی انقلاب اجتماعی کارگران وزحمتکشان است.کوک نمودن عقربه های ساعت برخلاف زمان وتکامل انقلاب اقدامی درنهایت نافرجام وبیهوده است.این خودمشغولی محافل وجریاناتی است که عاجزند ازسازماندهی ورهبری انقلاب.سرکوب انقلاب ۵۷،درسهای آن،چپ سنتی توده ایستی ملی مذهبی شرق زده گروه فشاری،نقد طبقاتی انقلاب،تشکیل حزب کمونیست ایران،مباحث حزب سازمانده ورهبر، حزب وقدرت سیاسی،راه حل کارگری وحاکمیت شورایی،یک دنیای بهتر،سوسیالیسم فوری و…همه بخشی ازتلاش خستگی ناپذیرو پیروزمند جنبش کمونیسم کارگری به رهبری منصور حکمت درنقد چپ سنتی پنجاه وهفتی بودکه نقطه پایانی برحیات چپ ملی مذهبی شرق زده سنتی نهاد.متاسفانه بعد درگذشت منصورحکمت حیات حزب کمونیست کارگری چندان به درازا نکشید.قدرت طلبی،خطاهای فاحش سیاسی متاسفانه حزب راازسال ۲۰۰۴ به این سو به سمت انشعاب وجدایی های پی درپی برد.اختلاف وجداییهاوقهروآشتی های کودکانه ای که قبل ازآنکه سیاسی باشد ناشی ازقدرت طلبی ومنفعت های حقیرافراد بوده است.این روزها برخی محافل حکمتیست وشخصیتهای سرگردان که دچاردگردیسی سیاسی وطبقاتی شده اند به انواع چپ سنتی توده ایستی،راه کارگری و…ملحق گشته اند.چپی که ۴۵ سال درحاشیه بوده،ناخنش را جویده،بی عمل و نظاره گرسیرحوادث بوده است.چپی که بخاطرجایگاه طبقاتی ومشغله های انحرافیش دراین سالها حتی نتواسته است قدمی درعرصه سازماندهی وتحزب وتشکل کمونیستی وکارگری بردارد.چپ در حاشیه ای که دراین چند ماهه بطور ناگهانی وکاملا ناآمده با خیزش بسیار مدرن،سکولار،آزادیخواهانه و برابری طلبانه توده های زحمتکش بطور ناگهانی مواجه شده است.چپی که نتوانسته است حزب کمونیستی خودرابرپا بداردونتوانسته است جامعه وخصوصا طبقه کارگررا متشکل ومتحزب نماید.این چپ موجودبرخلاف همه ادعاهای غیرواقعی وواهی،نه حزب رهبراست ونه سازمانده انقلاب کارگری!این چپ نحله ای درادامه کمیک همان چپ سنتی ۵۷ است.دربهترین حالت این چپ گروه فشاری درحاشیه است.این چپ سنتی مجموعه ای است ازمحافل توده ایستی وراه کارگری وبرخی شخصیتهای سیاسی که به جای پراتیک مبارزه کارگری وکمونیستی حرفه اشان الاکنگ سیاسی وقهرو آشتی های نخ نماو تکراری و بیهوده است.این جماعت دن کیشوت با شعار کاچی به ازهیچ چی؟! به اتفاق قراراست درهمایش ۲۲آوریل مسافرین بالن سوراخ رفورمیستی منشور تشکلهای داخل کشوری به مقصد ناکجاآبادباشند.درتلاشی نافرجام درفراربه جلو،درتوجیه ناکامیها وکاستی ها وکمبودهای جنبش کمونیستی وکارگری درفقدان حزب رهبر و سازمانده انقلاب کارگری که بسیاری ازاین محافل وافراد خودازبانیان این اوضاع نابسا مان جنبش کارگری وکمونیستی بوده اند.بیراه نگفته اند:آن کس که نمی خواهد ماهی را بگیرد دمش را می گیرد! این بادکنک پیش ازهوا رفتن ترکیده است.اما،خیزش جاری باقدرت وصلابتش،بارادیکالیسم ومدرنیسمش،باسکولاریسمش وبا شعارآزادی وبرابری،فقر،فساد،گرونی میریم تا سرنگونی همچنان پیشتازوآوانگارد درمسیرپیروزیست.
آزادی،برابری،حکومت کارگری
کامران پایدار
۲۷/۱/۱۴۰۲