همانگونه که انتظارمیرفت، منشور آقا زاده شاهزاده، ساواکیها، لمپن سلبریتی ها وناسیونالسیستها چندان دیری نپایید. پس ازآن همه بوق وکرنا، پس ازآن همه تبلیغات وعوام فریبی درتلویزیون ها ومیدیای رنگارنگ سرمایه داری، آخرش همه دود شد وهوا رفت. آن همه شعارهای پوچ وبی رمق و تکراری تمامیت ارضی، حقوق بشرودموکراسی و…به یک آن غیب وناپدید گردیدند. چندهفته قبل ازفروپاشی شورای دموکراسی و مهسا شاهزاده به یکباره افسارِ خرش راگرفت وراه خودراکج کردورفت. دلقکهایی چون معصومه قمی وعبداله مهتدی گیج ومنگ ماندند.شیرین عبادی انترمنترجایزه بگیرحقوق بشری دنیای دغل وفریب بورژوازی با شک وبهت درمنشورارتجاعی مهسا درلجن گرفتارشد.آقای حامداسماعیلیون دادخواه دیروزولیدرامروزانقلاب زن،زندگی،آزادی ویارغاربرخی ازحواریون حمیدتقوایی(بابک یزدی)ازمنشوروشورای کذایی مهسا اعلام انصراف نمودوگفت:این لقمه به دهان من بزرگ است من می خواهم همان دادخواه ودموکراسی خواه باشم درراه پیروزی انقلاب زن،زندگی،آزادی و…دراین میان هم حسن صالحی ازحزب کمونیست کارگری با فرصت طلبی ویواشکی برای حامد پیام ونوشته داد وگفت حامد جان بیا،زودتربیا تادیر نشده توهم مثل ما به منشور ۲۰ تشکل داخل بپیوند تا شاید راه انقلاب انسانی زن،زندگی،آزادی ودموکراسی وحقوق بشرراباکمک یکدیگرهموارسازیم و…منشورارتجاعی مهسای شاهزاده وساواکیها ولمپنهای اجتماعی به دودلیل شکست خورداولااین منشوروبانیانش هیچ ارتباطی وهیچ منفعت طبقاتی وهیچ گونه پیوستگی با خیزش رادیکال وچپ جاری درجامعه نداشته وندارند بلکه درنقطه دشمنی وضدیت با خیزش جاری هستند.دومااستراتژی وسیاست فعلی اروپاوامریکا فعلاودرحال حاضرنه حمایت ازسلطنت طلبان واپوزیسیون بورژوازی پروغرب بلکه برعکس صرفا حمایت برای بقا وماندن حکومت جنایتکار اسلامی است. منشور ۲۰ تشکل داخل هم،هم به لحاظ سیاسی وهم ازنظر کیفی وکمی دارای بن بستها وکاستی ها ومحدودیتهای طبقاتی خودش است.این منشوربورژوادموکراتیک رفرمیستی (هرچند برخی نویسندگانش انسانهای شریفی هستند)برای چپ سنتی،چپ درحاشیه،چپ درانزوامائده آسمانی بودالبته بسیارمقطعی وگذرا.این منشوربرای آن دسته چپی که علیرغم همه ادعاهایش درطی ۴۵ سال گذشته نتوانسته است حتی قدمی واقعی درعرصه تحزب کمونیستی،تشکل کارگری وسازماندهی جامعه بردارد.چپی که ۴۵ سال است با حاشیه های انحرافی وغیرمارکسیستی خودش درگیروگرفتاراست.چپی که حتی نتوانسته آن تعداد معدودازاعضای ونیروهای محفل خودش را نگه داردوازشکستها وریزش وآوارتشکیلاتی خودش جلوگیری کند.چپی که امروزهمین الان دربحبوحه خیزش جاری دستش بشدت خالیست هم به لحاظ سیاسی،هم به لحاظ تشکیلاتی وهم ازنظردارابودن ارتباطات وتواناییهای لازم درعرصه های سازماندهی جنبش کارگری وجامعه.این چپ،این محافل،برای اینها منشور ۲۰تشکل داخل فرصتی مناسب بودبرای فراربه جلو،برای کثرت گرایی،برای آشتی کنان های دوباره و…همایش کلن هم سرانجام پس ازآن همه ادعاها وتوقعات نابجا وغیرواقعی برگزارشد.تاسف بارتراینکه برخی ماکسیمالیستهای سابقا کمونیسم کارگری هم از سرناچاری وسرگردانی سیاسی باشعارکاچی به از هیچ چی! به این منشوروارکستر کلن پیوستند!؟همایش کل هم پایان پذیرفت.تعدادی سخنرانان درآنجا آنچنان دچارغلیان احساسات شدند که شرایط فعلی ایران را با روسیه ۱۹۱۷ وجایگاه خودشان رابا لنین وبوخارین وتروتسکی اشتباهی گرفتند.سرانجام درپایان همایش اطلاعیه منتشر شدازکسانی که سختی سفرودوری راه راآمدند تشکرشد.ازسخنرانان وگردانندگان ودست اندرکاران همایش قدردادنی شد و… وهمه چی تمام شد.اگر گزافه نگوییم دراصل این همایش تلاشی درفضای مجازی وبدون هیچگونه ارتباط زنده وارگانیک با مبارزات کارگران وزحمتکشان،مجموعه ای ازچپ اردوگاهی سابق بود روبه خودش برای تجدید روحیه برای آشتی ودوستی هاوخوش خیالی های خودشانی.تمام حقایق اکنونی مبین این است که این همایش حتی نتوانسته سرسوزنی برمبارزات جاری کارگران وزحمتکشان اثر گذار باشد.البته ازقبل هم کاملا قابل پیش بینی بود که نتیجه همین خواهد شد،که شد.حالا این بارنوبت منشورآزادی ورفاه وبرابری است.عده ای ازجمله اسماعیل بخشی (هرچند اسماعیل بخشی رهبرلایق کارگری وقابل احترام است)پای این منشورامضا گذاشته اند.منشورآزادی ورفاه وبرابری دارای وجوه اشتراک خاصی با همان منشور ۲۰تشکل داخل است.هردومنشورحکومت اسلامی رابانی وباعث تمام فلاکت ومصیبت وبدبختی های جامعه میدانند.هردونقدی ریشه ای به جامعه طبقاتی و مناسبات سرمایه داری ندارند.هردومنشوردارای مطالبات دموکراتیکی هستند.هردومنشورنه برای سازماندهی جنبش کارگری ودیگر جنبشهای اجتماعی و…هیچ برنامه و نقشه عمل ملموس وروشنی ندارند.به عبارتی هردو منشورحتی برای حصول همین مطالبات بورژوارفرمیستی خود نه تاکتیک ونه استرتزی معین وتعریف شده ای ندارند.تیری درتاریکی آن هم روبه هواشلیک شده است تا چه شود؟.تحلیل وجایگاه مناسبات طبقاتی جامعه سرمایه داری،جایگاه تحزب چپ وکمونیستی،دیگردراین هیاهوی مجازی منشورها جایگاهی ندارد.با منشورنویسی وجنگ منشورها نمی توان آن هم درفضای مجازی به جنگ طبقات حاکم رفت.آویختن به این منشورها بیراهه ای است درمسیرانحراف خیزش انقلابی جاری،چپ ورادیکال جاری.خیزش جاری ودربحبوحه اعتصابات شورانگیزبیش ازصدهزارکارگردربیش از ۱۱۰ واحددرمراکزصنعتی نفت وگازوپتروشیمی و فولاد ومس ضربدراعتصابات وتجمعات هرروزه بازنشستگان مخابرات وتامین اجتماعی وپرستاران و…این شرایط خاص جامعه این روزها نیازمند حرفها وسیاستها وبرنامه های واقعی پراتیکال است.این شرایط واین فرصتهای کوتاه وازدست رفتنی نیازمند تشکل وتحزب وسازماندهی جنبش کارگری وهمه آحادوبخشهای زحمتکشان است.این شرایط واین روزها نیازمند حضور آگاه ومسئول وقدرتمند حزب کمونیستی وانقلاب کارگریست.این شرایط واین روزها نیازمنداعتصابات هرچه بیشتروسرتاسری است.این روزها واین لحظات نیازمند تجمعات وتظاهراتهای دها هزارنفری ومیلیونی درکف خیابان است.این روزها علاوه براعتصابات سراسری وتظاهرات کف خیابان،جنبش نیازمندکسب آمادگی برای اجرای قهرانقلابی وتسخیروخلع سلاح مراکز نظامی و سرکوب و دیگرمراکزحاکمیت جنایتکاران اسلامی است.
آزادی برابری،حکومت کارگری
کامران پایدار
۱۶/۲/۱۴۰۲