در حالی که به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم، کاربدستان رژیم اسلامی سرمایه داران و پادوهای آنها در تشکل های زرد حکومتی، دوباره «شیپور» مسئله تعیین حداقل دستمزدهای سال آینده را به صدا در آورده، و سناریوی کثیف همیشگی شان را به نمایش گذارده اند.
درطول ۴۵ سال حاکمیت رژیم کثافت اسلامی سرمایه داران، تمامی نمایشات وعوام فریبی های حکومتی تحت عنوان برگزاری «نشست شورای عالی کار، وبه اصطلاح مذاکره سه جانبه (دولت-کارفرما و پادوهایشان)، برای تعیین حداقل مزد کارگران درپایان سال، چیزی جزسراب ودروغ وتحمیق وعوام فریبی نبوده است.
تکرار نمایشات مسخره و پوچ و در عین حال با هدف تحمیق عمومی کارگران، درهمه این سالها با همدستی و مشارکت کاربدستان رژیم ،جیره خواران، کارچاق کن های سرمایه داران درادارات موسوم به کار و نیز «تشکل های زرد ی» چون شوراهای اسلامی کار، خانه کارگری های جاسوس وعُما ل وکاسه لیس رژیم اسلامی، و خیل بیکار گان ومفتخوران که نقشی جز تحکیم پایه های غارتگری نظام طبقاتی سرمایه داری ندارند، به اجرا گذارده شده است. نتیجه عملی و همدستی(سه جانبه: دولت که خود ابزار سیطره طبقه سرمایه داران است،با سرمایه داران که مزورانه کارفرما نامش نهاده اند با پادوهای جیره خوارشان) ، تشدید استثمار، گسترش فقرو گرسنگی،بیحقوقی وسیاه روزی روزافزون عمومی کارگران و توده های کارکن و میلیونها خانواده کارگری بوده است.
لبه تیز شمشیر رژیم اسلامی سرمایه داران علیه طبقه کارگر و میلیونها توده کارکن جامعه،ازهمان ابتدای قانون کارکذایی توکلی دردهه های ۶۰ تا به امروز، با تصویب واعمال قوانین ضد کارگری ،، هر روز فشرده تر شده، آثار آن در واقعیت زندگی میلیونها انسان کارگر و خانواده آنها،جزناامنی شغلی،بیکاری،فقرومحرومیت واستثمار،بدبختی و هزاران مصیبت پیدا و ناپیدای دیگر چیزی نبوده است.
اوضاع روزهای اکنون حکومت درمانده اسلام سیاسی، به عنوان یکی از وحشی ترین روبناهای سیاسی نظام سرمایه داری،بیش ازهر دوره دیگری بحرانی است. بحرانها وبن بست های لاعلاج اقتصادی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی گریبان رژیم را عمیق تر از پیش می فشارد.
«عدم پذیرفتگی» رژیم اسلامی در میان احاد جامعه که درعمل و پراتیک مبارزات اجتماعی شان خصوصا ازسالهای ۹۶ به این سو رای به سرنگونی وسقوطش داده اند، آشکارتر از پیش خود را به رخ رژیم می کشد . میتوان نبض جنبش انقلابی وشکوهمند شهریور ۱۴۰۱که همچنان پرقدرت دراعماق جامعه،آنجا که خشم طبقاتی وافق زندگی جاریست وبسوی زندگی و برپایی یک دنیای بهتر می تپد.
واقعا دراین شرایط واوضاع واحوال طوفانی جامعه به پا خاسته وحکومت فرورفته درلای ولجن بن بست ها وورشکستگی وجنایتهای شبانه روزیش علیه کارگران وزحمتکشان به پا خاسته شورای عالی کاروکمیته مزدوسه جانبه گرایی و…قراراست این اوباش وجنایتکاران قاتل چه تخم طلایی دوزرده ای درکاسه ماکارگران وزحمتکشان بگذارند.حکومت وسیستمی جنایتکاروفاسد درآستانه سقوط و فروپاشی اما بااشتهای سیری ناپذیربرای استثماروچپاول وغارت بیشترسفره های خالی خانواده های کارگری.چندی پیش پاسدارصولت مرتضوی وزیرکاررییسی قاتل گفته بودکارگران بهتراست خودشان به سمت گفتگووتوافق با کارفرما وسرمایه داران بروند.چندی پیش ها جمعی ازوحوش مستقردرطویله مجلس خواهان افزودن تبصره ای تحت عنوان مزدتوافقی درماده قانون ۴۱ قانون کارشدند.
اخیرتعدادی ازموسسه های و صندوق های خیریه؟! که بانیانشان ازمدیران مفت خورودزدمراکزوصنایع فولاد درمناطق اصفهان ویزدوکرمان و…هستند پیشنهاد مزد منطقه ای را به حکومت ارایه داده اند.شورای عالی کارحکومت درنشست اخیرخود درپشت درهای بسته ظاهرا پیشنهاد مزدمنطقه ای را به بررسی و تست نشسته است.وزارت اقتصاد وبازرگانی حکومت نیز ازبانیان وطراحان اعمال مزدی منطقه ای برای استثمار بیشترونابودی خانواده های کارگری هستند.یکی ازعوامل حکومت دروزارت بازرگانی گفته است: برای کارگرتهرانی ماهی ۱۰میلیون تومان،برای کارگرسیستان وبلوچستانی ماهی ۳ میلیون وبرای دیگرمناطق کارگری سرتاسرایران مبلغی مابین این دوتا کافی است!؟؟جلل الخاق ازاین همه هنرنمایی واکتشاف مزورانه!بنای حکومت این است که درمناطق روستایی وشهرستانها هزینه زندگی کمتراست به کارگران دستمزد کمتری بپردازند؟جالب اینکه بنا براعلام ارگانهای خودی حکومت دستمزدهای زیر ۱۸تا ۲۰میلیون زیرخط فقراست.سیرک وشعبده بازی حکومتی دستمزدهای توافقی ومنطقه ای بخشی ودرادامه سیاستهای چپاول وغارت کارگران ازجانب حکومت وسرمایه داران است.مزد توافقی ومنطقه ای یعنی استثماربیشتر،یعنی فقرونابودی ومحرومیت هرچه بیشترخانواده های کارگری،یعنی بیکاری ونداری بیشتر،یعنی اخراجها وبیکارسازیها وناامنی شغلی روزافزون کارگران،یعنی اختلاف وشکاف درمیان لایه ها وصفوف طبقه کارگر،مزد منطقه ای و توافقی یعنی تکمیل پازل برنامه جنایتکارنه هفتم توسعه حکومت اسلامی درتحمیل فقرو محرومیت هرچه بیشتربه جامعه کارگری،یعنی تحکیم وادامه کاری وجا اندازی افزایش سن بازنشستگی،این طرح یعنی تهاجم هرچه بیشتر به بیمه های الکن وبی کیفیت فعلی کارگری،این طرح یعنی خارج نمودن هرچه بیشتر کارگران ازشمولیت قانون کارارتجاعی فعلی حکومت وتهاجم به همین قراردادهای نیم بند ضد کارگری،این طرح یعنی تهاجم هرچه بیشتربه معیشت وزندگی کارگران بیکارو..مزدتوافقی ومنطقه ای یعنی شکاف طبقاتی بیشترکه این زمان پروپیمان وظرفیت تکمیل ولبریزاست!؟ تلاشها واین تشبثات ضد کارگری حکومت درشرایطی صورت می گیردکه جامعه به پاخاسته درشرایط انقلابی والتهاب مبارزه طبقاتی فرورفته است وراست درحکومت وراست رنگارنگ دراپوزیسیون روبه سخره ومبارزه گرفته است.دستمزدهای فعلی کارگران همین الان چندین برابرزیرخط فقراست اخیراروزنامه حکومتی اعتماد نوشته است درسال ۱۴۰۳ با اجرای طرح هفتم توسعه دستمزدهای کارگران شامل بیست درصد کاهش هم میشود،به اذعان خود حکومت بیش از ۹۵ درصدازکارگران ازهیچ گونه امنیت شغلی بهرمند نیستند.خیل عظیم ارتش بیکاران همچنان روبه افزایش است.بنا به آمارحکومتی از صددرصد مراکز صنعت وتولید درایران فقط چهل درصد آن فعال است ودیگرمراکز دررکودوورشکستگی وتعطیلی به سرمی برند.دزدی واختلاص باندهای حکومتی درمراکزصنعتی دولتی وخصولتی سربه آسمان می ساید.افزایش گرانی وتورم لحظه ای وساعتی است.بمب فقروگرسنگی ومحرومیت درآستانه انفجارنهایی است.خشم وتنفروکینه سرتاسری تما می گوشه واکناف جامعه رابرعلیه حکومت اوباش اسلامی درنوردیده و آبستن اعتراضات ومبارزات پرشورتر وگسترده تری درروزهای آتی است.اعتصابات قدرتمند کارگری ازفولاد تا ذوب آهن،ازهفت تپه تا خودسازیها تا مراکز نفتی و پتروشیمی ها همچنان جاری وادامه دارزنده وپابرجاست.تجمعات هرروزه بازنشستگان تامین اجتماعی وکشوری وهمین امروز تجمع واعتصاب متحدانه بازنشستگان تامین اجتماعی و ۱۵۰ کارگر اعتصابی صنایع فولاد هفت تپه با خواست افزایش دستمزدها و طبقه بندی مشاغل و…عقب نشینی حکومت درمقابل اعتصاب قدرتمندومتکی برمجمع عمومی کارگران رزمنده صنایع ملی فولاد،مقاومت ومبارزه قهرمانانه زنان درآتش زدن ولگد مال نمودن حجاب وکثافت اسلامی،ناتوانی وعجزحکومت دربرابراین موج عظیم ازآزادیخواهی وبرابری طلبی که ازهرکران شعله می کشداین روزها حاکمیت درمانده ودرآستانه سقوط وفروپاشی را بیش ازهرزمان دیگری به تناقض وسرگیجه ووحشت مرگ انداخته است.
رفقای کارگر!
این حکومت نه می خواهد ونه می تواند سرسوزنی ازخواست ها ومطالبات ما را جوابگو باشد.کارش دروغگویی وعوام فریبی وسرکوب وجنایت است.امیدی به سیرک وشعبده بازی تکراری مزدوران ونوکران سرمایه درحکومت وجنایتکاران حرفه ای و شورای عالی کار وکمیته مزدوهمه این وحوش ومزخرفات نیست.هیچگاه زوزه های خانه کارگری ها وجاسوسان شورای اسلامی چی رادراعتراض به دستمزدها جدی نگیریدسگ زردبرادرشغال است.ماکارگران هرچه بیشتر ثروت خلق می کنیم بیشتروبیشترفقیرومحروم ترمی شویم.بایدکارشان رایکسره کنیم.بایدازپایین متحد شویم.مبارزات متحد ومتشکل مامبتنی برشوراهاومجامع عمومیان وقدرت مادرلابلای چرخ تولیدوخوابانیدن چرخ تولید است.اعتصابات ومبارزات منطقه ای وفرامنطقه ای ما بطورسرتاسری وهمبسته ومتحدچاره کاراست.باید سرمایه داران وحکومت مزدورشان راافسارزنیم.رفقای ما درصنایع فولاد راه را نشان داده اند.به قدرت اتحاد،به نیروی تاکیدبرمجامع عمومی وشوراها،با سازمان هسته ها وکمیته های مخفی اعتصاب به پاخیزیم علیه این بردگی ونکبت وجنایت حکومت اسلامی پا دوسرمایه داران انگل.به پا خیزیم فردای آزادی و برابری،فردای امیدورهایی درپیش است ما می توانیم وباید به پیش!
مرگ برحکومت جنایتکاراسلامی
زنده بادانقلاب کارگری
کامران پایدار
۱۸/۱۰/۱۴۰۲