مبارزات شورانگیزکارگران فولاد طی هفته های اخیر،اعتصاب قدرتمندکارگری،برگزاری مجامع عمومی پرشورواتخاذ تصمیماتی که بخشی ازنیازها ی معیشتی واکنونی کارگران رادربرمیگیرد،تجمعات قدرتمندهشت روزه و…بدجوری زمین رادرزیرپای حکومت اسلامی ومزدوران ریزودرشتش همچون علی محمدی داغ کرده است.این اعتصاب ومبارزه کارگران فولاد درشرایط فعلی جامعه که حکومت اسلامی درمحاصره مبارزه و اعتراض همه بخشهای کارگری،زنان،جوانان و…گرفتاراست.درشرایطی که بازوی زندان وشکنجه وسرکوب وباطوم و شلاق وتفنگ وجنایت…نیزبرای حکومت اسلامی کارایی خود را ازدست داده واعتراض وخشم وتنفرهمگانی برعلیه حاکمیت اوباش اسلامی هرروزشعله گیرترمیشود،دراین اوضاع واحوال مبارزه وبه میدان آمدن صف چندهزارنفری کارگران فولاد ضرب شصت محکمی برپیکرفاسدوپوسیده حکومت اسلامی است.حکومت سرکوبگرکه تحمل این سطح ازاعتراض ومبارزه کارگری راندارد، بلافاصله مجبوربه عقب نشینی تاکتیکی وتوافقاتی با کارگران گردید.ازجمله پرداخت ده میلیون تومان ماهیانه تا پایان سال واجرای همسان سازی ولغوماستمالی طرح طبقه بندی مشاغل قدیمی،بازنگری درهمسان سازی دستمزدها تا پیش ازپایان سال وبازگشت به کارکارگران تعلیق شده ورفع انسداد کارتهای ورودی این کارگران.هرچندبسیاربعیداست که کارفرما وحکومت به زودی وبه این سادگیهاهمین توافقات راهم اجابت نمایند؟!تا همین جا هم این پیروزی واین دست آورد تحسین برنگیز، قطعا نتیجه مبارزات جاری کارگران فولاد،اعتصاب وتجمع قدرتمند واتحاد وبرگزاری مجمع عمومی شورانگیزواتخاذ تصمیمات برحق کارگران است. بایدپرسید آیا اگراین سطح از اتحاد ومبارزه کارگری،این سطح ازاعتصاب وتجمعات وبرگزاری مجمع عمومی کارگران واتخاذ تصمیمات ومواضع برحق کارگران نمی بود؟؟آیا درهمچین شرایطی حکومت اسلامی سرمایه ومحمدی وعوامل کارفرما آیا تا همین سطح هم به مذاکره وتوافق با کارگران تن میدادند؟تازه مذاکره وتوافقی که درپایبندی حکومت وکارفرما به آن جای تردید و اگرهای زیادی دارد؟ همین الان هم حکومت دردسیسه تازه ای بازپس گیری شکایت (پاپوش دوزی ) محمدی علیه جمعی ازکارگران رامنوط کرده است به کاهش مبلغ ده میلیون به نصف!بماند که دستیابی به نتیجه وحصول این توافق وتحقق دیگرخواسته های کارگران همچنان به نیروی زنده وحاضردرمیدان اتحاد ومبارزه و برپایی سنگراعتصاب ومجامع عمومی کارگران بستگی داردو…درکنارمبارزات تحسین برانگیزوسنبه پرزوراعتصاب وتجمعات ومجامع عمومی کارگران فولادازگوشه وکنارسازهای ناکوک گرایشات ومحافل چندنفره وحاشیه ای راست کارگری اعم ازسندیکای نیشکرهفت تپه(علی نجاتی)،کمیته هماهنگی وچند تشکل درحاشیه بازنشستکان نیزبه گوش میرسد.محافل و افرادی که بطورواقعی به کارگران رزمنده و به فولاد آبدید با سلاح مجمع عمومیش درس سندیکا واتحادیه میدهند!!!واقعیت این است که ازسال ۵۷ با برپایی شوراهای کارگران نفت ودیگرمراکزصنعتی وکارگری این مجامع عمومی کارگری وسنت شورایی مبارزات کارگران بوده است که کارحکومت شاه و خاندان پهلوی رایکسره نمودوتا همین امروز ۴۵ سال با تمام افت وخیزهایش با تمام فرازوفرودش پرچم مبارزه گرایش چپ کارگری رادردست دارد.اعمال وسیاست سندیکالیستی آن هم در سطح بسیارمحدودوکمرنگ وانحرافی سنت جریانات ومحافل توده ایستی بوده است.درشرایطی که کارگران اعتصابی ومعترض باتجمعات پرشور،بااعتصاب قدرتمند،بابرگزاری مجامع عمومی واتخاذ تصمیمات کوبنده وانقلابی پایه های حکومت فاشیستی سرکوبگررا به لرزه دراورده اندوفضای سرکوب وسانسورفاشیستی راتابیت خامنه ای قاتل درنوردیده اند فراخوان تشکیل سندیکا واتحادیه گامی به عقب وارتجاعی است.این یعنی تیرزدن به پای مبارزات رزمنده وشورانگیز کارگری.طبقه کارگرایران بمثابه یک طبقه اجتماعی پرتعدادوسرتاسری و صاحبان اصلی جامعه که رسالت رهایی کل جامعه وآزادی وبرابری دردستان قدرتمنداوست.تنها سلاحش شوراها ومجامع عمومی وقدرت اعتصاب واعتراض اوست.امروزروزهدایت مبارزات کارگری به بیراهه نیست.سندیکا واتحادیه نه سابقه وپیشینه ای ونه جایگاهی درعرصه مبارزات کارگری دارد.حتی درسالهای اخیرآنچه راکه ما ازآن بعنوان اتحادیه های زرد کارگری دراروپاوامریکا یادمیکردیم باآن سطح نسبتا گسترده وشماراعضایشان درنبردباسرمایه داری حتی برسرمسایل صنفی اندک وناچیزبه حاشیه رانده شده اندوتنها مترسکان سرجالیزندچه رسد به ایران! بحث ومواضع انحرافی راست وپوپولیستی دیگری که مسبوق به سابقه است این روزها درحاشیه مبارزات کارگران فولاددرگوشه وکنار به گوش میرسد.به صدرراندن خواسته خلع ید درمبارزات کارگران فولاد است.برخی مدافعان این گرایشات محافظه کارواخلاقی پوپولیستی راست ادعایشان این است علی محمدی مدیرفولادوباندش به همراه بانک ملی فاسدودزدندمثل اینکه دیگرسرمایه داران و کارفرما ها وعوامل حکومتی فرشته وملایک تشریف دارندوازآسمان نازل شده اند؟؟همین باندمحمدی هستند که طرح طبقه بندی مشاغل راودیگرمطالبات کارگران رامانع هستند.می گویندازسال آینده که برنامه هفتم توسعه که ازجانب دولت اسلامی اعمال سیاست فقروبردگی وگرسنگی ومرگ بیشتربه زندگی کارگران و زحمتکشان است اوضاع زندگی کارگران وصنایع زیان ده بدتر میشودو…ودراقدامی فرار به جلوازپیروزی درخشان کارگران هفت درامرخلع یدمثال میزنندو….اولاهمین الان کارگران هفت تپه با بسیاری ازمعضلات ومشکلات دوران اسد بیگی همچنان درگیرند.این پیروزی درخشان صف متحدویکپارچه کارگران رادچار انشقاق واختلاف وپراکندگی نمود آنچه که الآن درهفت تپه می بینیم وموجوداست.باندناصری وشرکا(هفت طرح)همچنان همان راه اسدبیگی راادامه میدهند،دستمزدها ی کارگران اکنون پس ازچندسال خلع یداماهمچنان به سطح دستمزد کارگران هفت طرح نمی رسد،بیمه کارگران ووضعیت استخدامی بسیاری ازکارگران همچنان بلاتکلیف وپادرهواست ازجمله کارگران نی بروفصلیهاوروزمزد،بیمه کارگران همچنان مشکل داروپادرهواست،اسماعیل بخشی اخراجی همچنان به کاربازگردانده نشد؟فرزانه زیلایی وکیل کارگران مشمول تهدیدوارعاب وزندان است.سپیده قلیان همچنان پرونده روی پرونده درزندان است و…پروکاتورها وکاسه لیسان امثال خنیفرها پادوهاوکارچاق کن های حقیراربابان جدیدو باندناصری و…هستند.شعاروخواست کارگران هفت تپه،شعارآزادی،برابری اداره شورایی نزول کرده است به برخی خواستها ومشکلات ادامه دارومزمن همچنان ازدوره اسد بیگی البته این بارفعلابا صف متفرق ونا متحد کارگران.درجایی هم برخی گرایشات انحرافی مدعی هستند که خلع یدنوعی بستر سازی است برای اعمال کنترل کارگری،این دیگرازعجایب محیرالعقول است!!اگربی تعارف بگویم این ادعای مریخی هیچ پایی دردنیای واقعی ندارد.تجربیات تا کنونی خلع یددرهفت تپه،ماشین سازی اراک،کشت وصنعت مغان و… ورشکستگی سیاست اخلاقی پوپولیستی راست خلع یدراچندین باره به اثبات رسانیده است.اولادراین توازن قواوشدت فضای سرکوب وپلیسی وجنایت حاکم جایی برای اعمال سیاست کنترل کارگری نیست.دوماجابجایی سرمایه داروکارفرمادرچارچوب حاکمیت فاشیستی وهارسرمایه اسلامی چه ربطی به کارگران دارد به زبانی جابجایی سرمایه دار و کارفرما کنترل کارگری نیست!سومامگرآیا ماکارگران وکمونیستها مشاورین عوامل وانکرکارفرما وسرمایه داران هستیم چرابایدمبارزات شفاف ونقدکارگری رابه سراب ونخودسیاه حواله داد؟تنها شوراومجامع عمومی منظم کارگری هستندآن هم درشرایطی که اقتدارسرمایه داران وحکومتشان براثرمبارزات سیاسی سرتاسری آنچنان دچارانشقاق وگسیختگی وناتوانی درسرکوب شده باشند درهمچین اوضاع واحوالیست که شوراهای کارگری بلافصل قادرخواهندبوداداره وکنترل وحاکمیت کارگری رادرکارخانه ومراکز صنعتی اعمال نمایند.شوراها ومجامع عمومی ابزارمبارزات صنفی سیاسی کارگران درامروزودرفردای پیروزی ظرف وابزارکارآمداعمال حاکمیت سیاسی وآلترناتیوکنترل کارگری خواهند بودنه به سندیکا،نه به خلع ید.زنده بادمبارزات شفاف وطبقاتی کارگران باخواست ها ومطالبات شفاف وروشن طبقاتی با تکیه برمجامع عمومی وشوراهای کارگری.
مرگ برحکومت جنایتکاراسلامی
زنده بادانقلاب کارگری
کامران پایدار
۲۵/۱۰/۱۴۰۲