شرایط سیاسی در ایران به سمتی حرکت کرده است که گویی دیگر چندان رژیم مانند گذشته برای جذب جامعه به پای صندوقهای انتخاباتی خود نیز تلاشی نمیکند. گفتارهای حاکمیت رفته رفته به سمتی حرکت کرده که گویی با ابزارهای تبلیغاتی پس از هرچه بیشتر عیان شدن چهره حکومت، کارایی خود را در اقناع جامعه از دست دادند.
نه ادعاهای سیستم درباره امنیت و نه ادعاهای مشروعیت سیاسی آن دیگر برای تودههای متکثر مردم قابل پذیرش نیست و در چنین شرایطی دیگر تنها با ابزار تهدید (وابسته کردن امتیازات حکومتی مثل اشتغال در مراکز دولتی و امثال آن) و تطمیع (توزیع اندکی از ثروت کشور میان دارودستههای وفادار) میتوان عده قلیلی را پای صندوق انتخابات در دهه اول اسفند کشاند.
در این میان همزمان با ۲۲ بهمن و در آستانه انتخابات، جمهوری اسلامی این بار روی افزایش تحقیرآمیز و ناچیز مبلغ کوپن خرید کالابرگ الکترونیکی (افزایشی حدود ۱۰۰ هزار تومان!) مانور تبلیغاتی میدهد.
دولتی که با حذف دلار دولتی برای پشتوانه واردات بسیاری از کالاهای اساسی حمایت خود را از جامعه حذف کرده بود، این بار با مبالغی کمتر از ۱۰ دلار در ماه (۵۲۰ هزار تومان) برای هر فرد در هر خانوار، با ادعاهای تبلیغاتی گستردهای کلید زده و مدعی حرکت به سوی (رفع فقر مطلق) شده است.
در شرایطی که محاسبات “گروههای کارگری” نزدیک به خود رژیم در شوراهای اسلامی کار، خط فقر در شهرهای بزرگ را مبغلی حدود ۲۳ میلیون تومان نشان میدهد، میلیونها خانواده ایرانی این روزها با حقوق و مزد زیر ۱۰ میلیون تومان دست و پنجه نرم میکنند.
دولت در چارچوب یارانهای که ماهانه برای یک خانواده ۴ نفره به زحمت به دو میلیون تومان (هزینه حداقلی دو روز زندگی یک خانواده کارگری) میرسد، کارزارهای رسانهای مهمی به راه انداخته و مدعی شده که یازده نوع کالای اساسی خوراکی (شکر، روغن، حبوبات، لبنیات، گوشت و مرغ و..) را پوشش میدهد.
اما همزمان این اقدام با حضور مردم نیازمند به فروشگاههای زنجیرهای، مانند سالهای دوره جنگ صفوف زیادی برای دریافت کالا و از جمله گوشتهای سفید – قرمز تشکیل شده که ضد کرامت انسانی فرد به فرد جامعه است.
درحالی که تورم به عنوان مالیات دولت از جیب طبقه کارگر و حتی کارمندان حقوق بگیر به بیش از ۴۰ درصد رسیده، اقداماتی نمایشی و بی تاثیر از این دست، بیش از هرچیز، یک خیمه شب بازی انتخاباتی برای رای گرفتن از مردم است.
ارزش یارانه حذف شده از سبد غذایی مردم چنان بوده که دولت با دوبرابر کردن یارانه و کوپنهای پرداختی خود نیز هنوز نتوانسته جبران آن را در سفره جامعه انجام دهد .چنین سیاستهایی البته گویای آماده سازی ذهنی تودههای زحمتکش و کارگر و بازنشستگان برای شوک به قیمتهای مهم مثل سوخت، بنزین، نان و… است تا هر لحظه با چند برابری قیمتها، با دادن تحقیرآمیز مبلغی بسیار اندک، بدهی خود به جامعه را صاف شده جلوه دهند.
مقامات رژیم قیمت کالایی مثل بنزین را سه برابر میکنند و نقش مهم تورمی این شوک در معیشت گروههای زحمتکش و کارگر را که چندبرابر بیشتر از سایر کالاهاست، کوچک جلوه میدهند و در آخر مزد کارگر را نصف نرخ تورم افزایش میدهند، اما نمیدانند با این نوع رفتارها هر بار تعداد روزهای باقی مانده حکمرانی خود را به دست خویش کمتر و کمتر میکنند.
در این میان، وظیفه تاریخی کمونیستها باید شفاف کردن صحنه اقتصادی برای جامعه و افشای سناریوهای آتی و فعلی رژیم است. واضح است مردم به این دلیل با حذف سوبسید و یارانه هر کالایی مخالفاند، که میدانند به اندازه ارزش واقعی چیزی که از ایشان گرفته شده، دیگر هرگز مبلغی از سوی حکومت در قالب کالابرگ، کوپن، یارانه و.. دریافت نخواهند کرد و به همین دلیل ما پشت ایستادگی و شناخت جامعه و این غریزه طبقاتی اکثریت کارگر جامعه، دربرابر این سیاستهای دست راستی خواهیم بود.
زنده باد سوسیالیسم!
زنده باد آزادی، برابری، و حکومت کارگری!
۴ اسفند ١۴٠٢