چه کسی وزیر بشود؟ ✍️ اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

کارگری

به احتمال خیلی زیاد در این روزها وزرای کابینه مسعود پزشکیان رئیس جمهور؛ انتخاب شده اند اما با این گفته ی او که از پیشنهادات لایه های مختلف جامعه جهت انتخاب وزرا استقبال خواهد شد؛ عده ای به تکاپو افتاده (تکاپویی کاذب) که برای وزیرِ “صنف” خود این فرد و یا آن فرد را پیشنهاد دهند و گاه برای افراد غیر پیشنهادی خود، دست به افشاگری میزنند! هرچند عرصه این افشاگریها داغ و شیرین است اما متاسفانه عده ای از دوستان هم؛ به گرداب این تکاپوی کاذب افتاده اند. تکاپویی که دانسته و ندانسته تلاش میکند مرز مابین کارگران (به معنای عام کلمه) و حکومت بعنوان بزرگترین کارفرما را مخدوش نماید. واقعیت این است که منافع ما حقوق بگیران و منافع حکومت (بزرگترین کارفرما) هرگز یکسان نیست و این منافع کاملا در تضاد با یکدیگر قرار دارند و این واقعیت در طول این ۴۵ سال هر روز بیشتر خود را نشان داده است، هر چه ما بیشتر به زیر خط فقر فرو میرویم مسئولین حکومت و اعضاء خانواده های آنها مرفه تر میشوند و بر ثروت آنها افزوده میگردد. این تفکر که طرف مقابل به ما اجازه بدهد که ما کسی را در جبهه او قرار دهیم که از منافع ما دفاع نماید؛ هالو دانستن طرف مقابل میباشد که گویا بر منافع خود واقف نیست!!
افرادی که فکر میکنند با انتخاب فلان فردِ “خوب” در این وزارتخانه اوضاع و احوال ما “خوب” میشود، در حقیقت نهادهای حکومتی را جدا از یکدیگر در نظر میگیرند، حال آنکه تمامی وزارتخانه ها و بطور کلی تمامی نهادهای دولتی و غیر دولتی، تمامی نهادهای پیدا و پنهان حکومت یک کاسه میباشند و تمامی آنها باید طبق “سیاست کلی نظام” فعالیت نمایند! وقتی مسعود پزشکیان رئیس جمهور میگوید «هرکس رئیس جمهور می شود باید همان “سیاست کلی نظام” را پیش ببرد»، حتماً وزیر او نیز میگوید «هرکس وزیر می شود هم؛ باید همان “سیاست کلی نظام” را پیش ببرد». محمد خاتمی از یاران نزدیک پزشکیان در دوران ریاست جمهوریِ خود؛ به این نتیجه میرسد که “رئیس جمهور یک تدارکاتچی است”، بنابراین در چنین شرایطی یک وزیر بیشتر از یک “پادو” نیست!
اما این تکاپو از آن جهت کاذب میباشد که این حکومت در طول عمر خود نشان داده است که هرگز برای اراده مردم ارزشی قائل نیست و تمامی انتخابات؛ مهندسی شده میباشند. تشکیل کابینه با این تبلیغات که از پیشنهادات لایه های مختلف جامعه جهت انتخاب وزرا استفاده شده است، مسئول نمودن مردم در درد و رنجی خواهد بود که خود بر سر خود آورده اند و درنتیجه حق اعتراضی ندارند، بیاد بیاوریم آن مناظره تلوزیونی محمد جواد ظریف در تابستان ۹۷ را که مجری از وزیر خارجه ایران پرسید «مردم می‌پرسند این‌همه کشور در دنیا روابط خوبی با دیگر کشورها دارند و فشاری روی‌شان نیست، چرا فشار روی ایران است؟»، ظریف پاسخ داد «یک دلیل وجود دارد و آن؛ این است که ما خودمان انتخاب کردیم یک جور دیگر زندگی کنیم».
تا کنون هر دولتی که بر سر کار آمده عامل تمام معضلات جامعه را (جدا از حکومتهای خارجی)، دولتهای قبلی (جناح رقیب در حکومت) اعلام کرده است و عدم توانایی و همچنین عدم تمایل خود جهت تغییر اوضاع به نفع زحمتکشان را با دادن وعده سپری کرده است. حکومت هر روز در حل مشکلات جامعه بیشتر مستاصل میشود و در این رابطه؛ گفتن این جمله اعتراضی از طرف هر مسئولی که “رقیب با سنگ اندازیها مانع پیشبرد اصلاحات میشود” و یا “رقیب زمین سوخته تحویل داده است”، توقعی میباشد در حد “پیش پا انداختن یک فرش قرمز” و یا “گلباران کردن مسیر” جهت مبارزه با رقیب؛ تا وعده های داده شده برآورده شوند! اما در طول این ۴۵ سال نه تنها این بهانه ها هر روز بیشتر رنگ باخته اند و رنگ میبازند بلکه تلاشهای رنگارنگ در جهت شریک نمودن زحمتکشان در سرنوشت شوم خود (با انتخاب رئیس جمهور و یا وزرا) نیز؛ بی ثمر گردیده، عدم شرکت بیش از نیمی از واجدین شرایط در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ گواه بر همین مدعاست.
دوم مرداد ۱۴۰۳