شاه اگرقرار بود جاوید بماند، با قیام شهروندان در بهمن ۵۷ سرنگون نمی شد!
پرسش: آیا تمام افراد فرقه رضا پهلوی(به غیر از فیک ها) نخود مغز هستند؟
پاسخ: نه لزوما، سطحی نگری خصیصه عمومی شان است. در اکثر حوزه های اندیشه مثل ادبیات، تاریخ، اقتصاد و سیاست، خیلی خیلی سطحی هستند. مثل سبقه اندیشه تاریخی – مذهبی شان (اسلام ) خشک اندیش هستند. شاید همانند محمدرضا پهلوی یک شبی مولا علی شان، همان قاتل یهودیان قبیله بنی قریضه،(بنا به تاریخ دینی خودشان)، به خواب شان آمده و به آنها جامی آب نوشانده و شفا گرفته اند.
باید اذعان داشت که نمیتوان به یک تعداد افراد این فرقه، که تعمدا برتمام واقعیات دوران سیاه پهلوی چشم می بندند، واژه سطحی نگر اطلاق کرد، بلکه و اتفاقا این عده افراد درصدد نیرو گرفتن از میان همان افراد سطحی نگر، (و اینجا توجه کنید)، برای اهدافی معین از سوی دستگاه های امنیتی – اطلاعاتی دولت های منطقه، تلاش می کنند.
مثلا نمیتوان گفت اشخاصی مثل محسن بنایی، مجید محمدی، امیر طاهری، رضا تقی زاده و حتی افرادی که از دفتر تحکیم وحدت به گرد رضا پهلوی درآمده اند، امثال سعید قاسمی نژاد،امیر حسین اعتمادی، علیرضا کیانی و تعدادی هم از حواریون قدیمی کروبی و موسی(مجتبی واحدی) که حالا شاهزاده شاهزاده می کنند، سطحی نگرند و نمی دانند که چه می کنند، نه اتفاقا اینها خوب میدانند،بلکه از قبل ترها هم آموزش دیده اند. گاها از تریبون نیروهای چپ و کمونیست سوء استفاده کرده اند تا خودشان را موجه جلوه دهند، و از این سکو برای اهداف ارتجاعی شان پرش کنند.
مسیح علی نژاد هم از گونه این افراد ی است که میداند چه میکند، و برای او و حواریونش هم اهدافی از سوی دستگاه اطلاعاتی آمریکا، تدوین شده است.
اگرمحسن بنایی را به طور تیپک مورد مداقعه قرار دهیم، در کوتاه معرفی او باید گفت، ایشان از بریده های سازمان مجاهدین خلق هستند که با کمک دولت اوباما به اروپا رفتند…… محسن بنایی با چند نوشته در ادامه «تحقیقات دَن گیبسون » و ایجاد شک در خصوص محل تولد محمد و وجود تاریخی او ، سعی کرده که تمرکز را از روی « شهراورشلیم که به لحاظ تاریخی مورد مناقشه بوده است»، برداشته و به «شهر تاریخی پترا» در اُردن معطوف کند!
تلاشی هدفمند از سوی دستگاه اطلاعاتی اسرائیل. و به جهت اجرای طرح موسوم به خاورمیانه بزرگ!
میتوان گفت،عجیب نیست که محسن بنایی، قدیم مجاهد خلق،(زیاد هم دور نشده ایم) نه دو آتشه، بلکه ۱۰۰۰ آتشه اسپرم پرست شده است. اکنون «سِر ۱۰۰۰ آتشه » اسپرم پرستی ایشان کاملا مشخص شده است. محسن بنایی مجاهد خلق از پرستش «خدای موهوم» به پرستش نتیجه اسپرم رضا میرپنج و محمدرضا پهلوی رسیده است.
«جلل الخالق»
به تبع شرایط سیاسی رژیم اسلامی و منطقه خاورمیانه، تحرکات این نیروها نوسان دارد، هر گاه اوضاع رژیم اسلامی و یا دولتهای حامی آنهابه سوی تعمیق بحران پیش رود، فعالیت این نیروها و حواریون شان هم افزایش پیدا می کند.
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است: آن دسته ای که در این نوشتار از آنها به عنوان رابط دستگاه های اطلاعاتی -امنیتی دولت های مرتجع منطقه یاد شد، همواره سعی می کنند که افراد لات، لمپن، سطحی نگر و.. را بیشتر مطرح کنند و خود پشت آنها پنهان شوند. همان کاری که رژیم تروریست های اسلامی حاکم بر ایران، بنا بر اعتراف خودشان بارها و بارها انجام داده اند. استفاده از افراد لمپن و قاتلین زیرحکم اعدام برای اهداف معینی از جمله ترور افراد و سرکوب اعتراضات خیابانی مسبوق به سابقه است. حتی ایده پردازان اصلی چنین اقدام جنایتکارانه ای، نه رژیم تروریست اسلامی، بلکه خود دستگاه امنیتی – اطلاعاتی رژیم شاه بوده اند. شعبان بی مخ و رمضان یخی نام شان در ادبیات سیاسی ایران مترادف با سطحی نگری، لمپنیسم، و چماق بدستان برای طبقه حاکم شده است.
وظیفه ما نیروهای دگر اندیش، وظیفه ما کمونیستها و نیروهای چپ ،مبارزه هم زمان با این ترفند ارتجاع حاکم و کسانی که میخواهند از بالای سر مردم اگر بتوانند ارتجاعی دیگر را حاکم کنند. اشاره می کنم به از بالای سر مردم و این هم بی ارتباط با افرادی را که جذب می کنند، نیست. همان سطحی نگری، نیاندیشیدن، وتکرار شعارهای ارتجاعی بازگشت به گذشته که آگاهانه از سوی لیدر دستگاه های امنیتی اطلاعاتی طرح می شود، مد نظر دولت های معظم و ارتجاعی چه در سطح جهان و چه در منطقه است. قطعا لیدرهای گمارده شده از سوی این دولت های مرتجع؛ هیچ گاه مدافع برقرار یک حکومت مبتنی بر آزادی و برابری و رفاه شهروندان ایران نیستند. بنابراین همین دولتها برای راه اندازی تلویزیون هایی که مردم فلسطین و لبنان را تروریست بنامند، میلیاردها هزینه می کنند. حساب گروه های تروریست اسلامی اجیر شده توسط رژیم تروریست اسلامی را با مردم لبنام و فلسطین جدا نمی کنند تا به نسل کشی اسرائیل در این کشورها، مشروعیت داده باشند.
خنده دارتر این است که اگر رضا پهلوی عطسه هم بکند، آن را بلند بلند در این میدیای احمق پرور جار میزنند. در مقابل مطالبات آزادیخواهانه و برابری طلبانه شهروندان، شعار ارتجاعی جاوید شاه را مطرح می کنند. شاه اگرقرار بود جاوید بماند، سرنگون نمی شد آن هم با قیام میلیونی شهروندان در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷.
باید اینها را هر لحظه شناسایی و افشاء کرد. خودمان را باید سازمان بدهیم. اینها کاه هایی هستند، که در یک لحظه شاید روشن شوند، اما با طوفان انقلاب، لاجرم خاموش میشوند!
رفقای عزیز!
این روزها شاهد تحرکات نیروهای مرتجعی از جنس خود رژیم اسلامی هستیم که با شعار های مسخره زنده باد آن فلان مرتجع و یاجاوید باد بهمان «شکم سیر» نماینده سرمایه داری جهانی و از این مزخرفات …. ما مردم کارگر، ما مردم رنج کشیده ، هیچ منفعتی نه در تداوم ارتجاع حاکم داریم و نه منفعت ما از سوی دستگاه سلطنت طلبان، نمایندگی می شود. ما میگوئیم : رفتار هر جامعه با کودکان مهمترین محک درجه انسانى بودن و آزاد بودن آن جامعه است. ،، ما میگوئیم:آزادی زن، معیار آزادی جامعه است. ما اکنون می دانیم چه نمیخواهیم و آنها را با شعارهایمان نفی می کنیم. گفته و میگوئیم که حکومت غارتگر نمیخواهیم، حکومت ضد زن نمیخواهیم. حکومت ضد کودک نمیخواهیم. حکومت ضد کارگر نمیخواهیم. حکومتی که فقر و گرسنگی و کودک کار را باز تولید کند، نمیخواهیم. حکومتی که در آن زندانی سیاسی باشد، شکنجه و اعدام باشد، نمیخواهیم. این همان اثبات های ما هم هست.
اول ژانویه ۲۰۲۵