تحلیل مارکسیستى تعرفه هاى اقتصادى و پیامدهاى آن✍️ جمال کمانگر

مقالات

اعلام تعرفه‌های گسترده ترامپ در ٢ آوریل ٢٠٢۵ باعث شد بازارهاى بورس در سراسر جهان با ریزش بى سابقه ای مواجه شوند. این بازارها تا روز دوشنبه ٧ آپریل بیش از ده تریلیون دلار ارزش خود را از دست داده اند! شرکتهاى آمریکایی به تنها ۵ تریلیون دلار متضرر شده اند. ٰترامپ تعرفه ها را “رهایی” برای کارگران ایالات متحده می داند، اما در دنیای واقعی این پرده دودی است که توزیع مجدد ثروت به نفع شرکتهای بزرگ و میلیاردرها را در بر خواهد داشت. طبق برآورد خزانه داری آمریکا ۲.۹ تریلیون دلار درآمد تعرفه‌ای پیش‌بینی‌شده است که قرار است در قالب کاهش مالیات بر درآمد شرکتها و سرمایه داران به آنها پرداخت شود! در حالی که کارگران هزینه‌ها را از طریق قیمت‌های بالاتر متحمل می‌شوند. کاهش دو درصدی درآمد پس از مالیات برای خانوارها تنها گوشه ای از تاثیرات مستقیم بر معیشت مردم کارگر و زحمتکش در آمریکاست. پس از یک هفته آشفتگی در بازارهای مالی، ترامپ تحت فشارمستقیم میلیاردرهای حامی اش موقتا تمام تعرفه های اقتصادی را تا سطح ده درصد برای سه ماه به حالت تعلیق درآورد اما در همان حال تعرفه های اقتصادی چین را تا سطح ۱۲۵ درصد افزایش داد!
براى درک اوضاع کنونى و تحلیل درست مراجعه به نظرات آموزگاران طبقه کارگر مارکس و انگلس و لنین ضرورى است. مارکس و انگلس در سالهاى دهه ١٨۴٠ در مورد تجارت آزاد و پروتکشنیسم مطالب خوبى دارند که متد درست برخورد به اعلام تعرفه هاى ترامپ را نشان میدهد. مارکس در سخنرانى که قرار بود براى یک کنفرانس در سال ١٨۴٧ در بروکسل در مورد تجارت آزاد ایراد کند اما به دلایلى اسم اش به عنوان سخنران خط گرفته شد و آنرا در ژانویه ١٨۴٨ منتشر کرد، نظر جامع خود را در مورد تجارت آزاد بیان کرد. انگلس در سال ١٨٨٨ با تیتر “درباره مسئله تجارت آزاد ” با یک مقدمه آنرا دوبار منتشر کرد و بر صحت آن تاکید و آنرا بسط داد. مارکس و انگلس در این رساله نقد خود از تجارت آزاد و پروتکشنیسم و موضع طبقه کارگر را بیان کرده اند. مارکس استدلال می کند که تجارت آزاد “آزادی سرمایه برای سرکوب کارگر است”. چرا که حذف موانع تجاری با تشدید رقابت، کاهش دستمزدها و تشدید تضادهای طبقاتی که استثمار را تسریع می کند را به ارمغان مى آورد.
مارکس و انگلس همسویی با بازرگانان آزاد یا پروتکشنیستها را رد می کنند، زیرا هر دو سیستم در خدمت منافع سرمایه داران هستند. کارگران باید مبارزه خود را براى سرنگونی نظام سرمایه داری و لغو کار مزدی متمرکز کنند. متن ١٨٨٨ تجارت آزاد را به عنوان یک ابزار دیالکتیکی چارچوب بندی می کند که استثمار را عمیق تر می کند، اما فروپاشی سرمایه داری را نیز تسریع می بخشد. برای مارکس و انگلس بحث تجارت آزاد و پروتکشنیسم در درجه دوم است، آنها وظیفه انقلابی طبقه کارگر را الغای جامعه طبقاتی میدانستند. بیش از ١٧٠ سال از انتشار این متن میگذرد. سرمایه دارى موانع انکشاف و دسترسى به دوردست ترین بازارها را در سراسر جهان از بین برده است و بعد از جنگ جهانى دوم سیاست جهانى شدن سرمایه و تجارت آزاد را در پیش گرفته است. ما در دوره فراوانی تولید هستیم. پیشرفت سرسام آور تکنولوژی و اتوماسیون و هوش مصنوعی انقلاب وسیعی در عرصه تولید بوجود آورده است. درست اینجاست که تئوری مازاد تولید مارکس نشان می‌دهد که اتکای سرمایه‌داری به بازارهای صادراتی زمانی که تقاضا کاهش می‌یابد، منجر به درگیری‌های تجاری مخرب می‌شود. آشفتگی فعلی در بازارهای سرمایه داری در جهان با این الگو مطابقت دارد.
لنین در رساله اش تحت عنوان ” امپریالیسم ، بالاترین مرحله سرمایه دارى است ” استدلال کرد که سرمایه‌داری پیشرفته به‌طور اجتناب‌ناپذیری به پروتکشنیسم و جنگ‌های تجاری متوسل می‌شود، زیرا انحصارها برای جلو گیرى از کاهش سود و بازار ها رقابت می‌کنند. تعرفه های ترامپ از ١٠ درصد تا ۴٩ درصد بطور کلی و بر شرکای تجاری مانند چین ۱۲۵ درصد و اتحادیه اروپا ٢٠درصد نمونه ای از این موضوع است.
ایالات متحده از هژمونی اقتصادی خود برای گرفتن امتیاز استفاده می کند، اما این امر رقابت جهانی را تشدید می کند. به عنوان مثال، تعرفه های تلافی جویانه ۸۴ درصدی چین بر تمام صادرات ایالات متحده شروع جنگ تجارى تمام عیار است. آمریکا و چین به تنهاى ۴٧ درصد تمام کالاها تولید شده در دنیا را در کنترل خود دارند. أعمال تعرفه های ضد تعرفه های اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا، شکاف هایی را در نظام سرمایه دارى آشکار می کند، که بازتاب پیش بینی لنین از چرخش دولت های سرمایه داری به درون در بحبوحه بحران است. باید به این نکته توجه کرد که تعرفه ها نمی‌تواند تضادهای سرمایه‌داری را حل کنند، بلکه آنها صرفاً بحران‌ها را از طریق تورم و از دست دادن مشاغل به سمت کارگران منتقل می‌کنند.
پیامدهای احتمالی تعرفه ها تا همین امروزباعث بی ثباتی در بازارهای مالی شده است. احتمال رکود اقتصادی بسیار بالاست. اقتصاد جهانی با رشد زیر ۲ درصدی تولید ناخالص داخلی مواجه است که این نشان دهنده ناتوانی سرمایه داری در مدیریت پایدار تولید است.
بورژازی آمریکا با شعارهای پوپولیستی ترامپ و قرار دادن کارگران این کشور در برابر نیروی کار خارجی و وعده بازگشت دوران طلایی، طبقه کارگر را از همسرنوشتی انترناسیونالیستی و مبارزه متحدانه علیه سرمایه داری تضعیف و پراکنده میکند. در حالی که تعرفه ها تضادهای نظام سرمایه داری را تشدید می کند، تنها مبارزه طبقاتی می تواند این بحران را تغییر دهد. همبستگی انترناسیونالیستی جنبش کارگری می تواند تقسیمات ملی گرایانه حول پروتکشنیسم را به شکست بکشاند.
تعرفه‌های ترامپ بازی ناامیدکننده‌ای برای کنترل بحران سرمایه داری بدون راه حل های سرمایه دارانه است که نابرابری و بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی را در سطح جهان تشدید می‌کند. تعرفه ها ابزار بورژوازی برای استثمار طبقه کارگر و تعمیق شکافهای ملی است. این جهان وارونه سرمایه داری ، جامعه را بیشتر به سمت قهر انقلابی و رادیکال و دکترین کمونیستی- کارگری سوق میدهد. اگر آلترناتیو کمونیستی و انقلابی مدعی قدرت در دل بحرانهای عدیده سرمایه داری سربلند نکند، طبقه حاکم همچنان بار رکود اقتصادی، تورم و بیکاری را به دوش کارگران می اندازد.ممکن است این تعرفه ها در کوتاه مدت از صنایع خاصی محافظت کنند، اما خدمتی به طبقه کارگر نخواهد کرد. رهایی واقعی سرنگونی نظام سرمایه داری و یک آلترناتیو سوسیالیستی است.