«شر ما را عقب نمی راند، به استقبال از خودش وامیدارد!»
این ترجمۀ شعار دهقانان عرب زبان بخش شاور (روستای دحیمی) در شمال اهواز در تظاهرات اعتراضی شان علیه بی آبی است. ماخذ: @pagepishvand ، با کمی تغییر در انشای ترجمه شعار.
حظ کردم از این شعار! و بیشتر از شعار، حظ کردم از آن چوبدست های جانانه که حقیقتا محکم ترین پشتوانه عملی آن شعار زیبا و جسورانه است! با مشاهده این منظره هر کودک دبستانی می تواند مجسم کند که دیدن این عزم جزم و این چوب دست های بلند و کلفت هر الدنگ بی همه چیز بسیجی و سپاهی و یگان ویژه و نیروی انتظامی را از پیش وادار به فرار می کند، چه رسد به اینکه به صرافت درگیری بیاندازد!
مدتهاست از خودم و بقیه می پرسم چرا ما بعد از ۴۲ سال هنوز بدون اینکه حتی یک خط کش چوبی در دست داشته باشیم به تظاهرات و تجمعات اعتراضی و اعتصابی می رویم؟! تا کی قرار است ما مثل مجسمه بایستیم و بخوریم و دستگیری بدهیم؟! تا کی قرار است «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم» یک شعار توخالی باقی بماند، و نه تنها این، بلکه با اولین یورش چهار پرسنل مفنگی نیروی انتظامی، درست عکس معنای خودش را به اثبات برساند؟! ما تا کی قرار است به اخبار اعتراضات دنیا نگاه کنیم و ببینیم که ما اینطور که پیداست تنها ملتی هستیم که گویی اصلا برای انواع «خوردن»، و اول از همه کتک خوردن، دست به اعتراض می زنیم؟!