آنچه امروز در خیابان های شهرهای مختلف ایران مشاهده می کنیم، خیلی روشن و صریح جنبشی علیه فقر و فلاکت است. جنبشی که از گرانی، بیماری، بیکاری، نداری، بی حرمتی، بی حقوقی به تنگ آمده است. بسیار حیاتی و مهم است که همین خواست ها را فریاد زنیم.
مردم یک پدیده یکدست نیستند. گرایشات متفاوت و تمایلات مختلف و افق های متفاوتی دارند. یکی میگوید: گذشته بهتر بود و گذشته را دوای درد امروز میداند. یکی میگوید: کم کم جلو برویم، انقلاب “خشونت” است، مسالمت جوئی کنید، در چهارچوب قوانین حرکت کنید، از بخشی از حکومتی ها دفاع کنید.
ما، مردم کارگر و زحمتکش، نه گذشته را می خواهیم و نه حاضریم به وضع موجود و ادامه آن تمکین کنیم. ما تغییر می خواهیم. تغییر یعنی؛ نان، یعنی آزادی، یعنی حقوق برابر، یعنی رفع تبعیض، یعنی برابری، یعنی نفی سلطه سرکوب و استبداد، یعنی حق هر فرد و هر گروه به دخالت در سرنوشت جامعه، یعنی انسان ها مستقل از عقیده و ملیت و جنسیت و مرام سیاسی برابرند، یعنی آزادی حق پایه ای و بدیهی انسان است از زمانی که متولد میشود و هیچ احدی حق ندارد آنرا نفی یا انکار و یا سرکوب کند. یعنی قوانین اسلامی و حکومت اسلامی علیه ماست و باید نفی شوند. یعنی سازش نمی کنیم، به آخوند دیگر و جمهوری اسلامی دیگر رضایت نمی دهیم. یعنی جمهوری اسلامی با تمام باندها و جناح هایش از ما نیستند، دشمن ما و خواستهای ما هستند همانطور که قریب چهل و پنج سال نشان داده اند.
یک مسئله بسیار مهم است: توده مردم ناراضی و عاصی از ذهنیت این و آن گروه و فرد حرکت نمی کنند، از مسئله بلافصل و فوری خود حرکت می کنند. مشخصه این جنبش سلبی بودن آنست. علیه وضعیتی است که وجود دارد. این وضعیت و قوانین مترتب به آن را نمی خواهد. لذا، از چپ روی و راست روی، بعنوان دشمن پیشروی، باید اجتناب کرد. امروز، هدف اینست که این اعتراضات گسترش یابد، توده ای تر شود، روی مسائل اساسی و مشترک زحمتکشان متمرکز شود؛ نان، آزادی، کار، بیمه بیکاری، مسکن، نفی استبداد و اختناق و سرکوب. اعتراض و اعتصاب حق مردم و کارگران است، تظاهرات حق شهروندان است، هیچ سرکوب و تهاجمی قابل قبول نیست. هر تهاجمی باید درهم شکسته شود.
در اینروزها مردم و شهروندان و جوانان و زنان درس انقلاب و مبارزه برای تغییر را یاد می گیرند. این دوره را باید هر کسی بگذراند و در خصوصیات و توانائی های فردی خود ضرب کند. امروز دوره رهبری، سازماندهی، بسیج عمومی، بمیدان آوردن نیروی وسیع، اقناع دیگران، جدل با جریانات مخالف روند انقلابی است. دشمن ما رژیم اسلامی و نظام سرمایه داری است اما نیروهای بسیاری در حکومت و حاشیه حکومت و اپوزیسیون وجود دارند که خواهان تداوم همین اوضاع با تغییراتی مختصر هستند. کارگران زندگی و حرمت و سلامتی و آموزش برای طبقه کارگر و کل شهروندان می خواهند. کارگران آزادی و برابری و رفع تبعیض برای همگان می خواهند. کارگران آزاد نمی شوند مگر اینکه کل جامعه آزاد شود. به نفع هر معترضی است که خود را در کمپ کارگران بیابد.
بسیار ضروری است که در این اجتماعات شعار دهیم:
کارگر بپاخیز، آزادی در دست توست! کارگر زندانی، زندانی سیاسی، آزاد باید گردد! آزادی شعار ماست، برابری مرام ماست! تبعیض و نابرابری، نه، نه! گرسنه ایم، گرسنه، مرگ بر حکومت سرمایه! آخوند و سرمایه دار، مُرخص، مُرخص! مرگ بر حکومت گرانی! مرگ بر حکومت استثمار! مرگ بر حکومت ضد زن! مرگ بر حکومت مذهبی! نه روسری نه توسری! نه به حجاب! آزادی پوشش حق ماست! حقوق های معوقه پرداخت باید گردد! کارگر، زحمتکش، بپا خیز، بپاخیر! درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شوید! اعتصاب، تظاهرات، حق مسلم ماست! تشکل، تحزب، حق مسلم ماست! مرگ بر جمهوری اسلامی! مرگ بر سرمایه داری! اگر ما بخواهیم، آزادی ممکن است! اگر ما بخواهیم، برابری ممکن است! زنده باد شوراها! شوراهای محلات ایجاد باید گردد!
چند شعار بلافصل و فوری؛
سوبسید کالاها احیا باید گردد! آموزش رایگان حق مسلم ماست! بهداشت و طب رایگان حق مسلم ماست! محیط کار ایمن حق مسلم ماست! محیط زیست ایمن، حق مسلم ماست! حکومت گرانی نمی خوایم، نمی خوایم! حکومت اسلامی نمی خوایم، نمی خوایم! خامنه ای، خامنه ای، فریب اثر ندارد! این رژیم فاسدین، دیگر کارش تمام است! آزادی، آزادی، آینده ایرانست! زنده باد آزادی، زنده باد شوراها! …