سیاوش دانشور

“اقتصاد مقاومتى”؛ شمشیر چوبین خامنه اى✍️سیاوش دانشور

دسته‌بندی نشده مقالات

بازنشر مطلب از نشریه دنیای بهتر شماره ٢۶۶

قبول کردن صورت مسئله با عبارات و فرمولهائى که توسط رژیم اسلامى و رسانه هایش در هر دوره بدست داده میشود٬ یک خطاى فاحش سیاسى در درک روندهاى واقعى جامعه ایران است. اینکه امروز و فرداى اقتصاد ورشکسته و بحران زده ایران حتى براى خود دست اندرکاران و سران آن ناروشن است تردیدى نیست. اینکه این حکومت با مشخصات کنونى سیاسى و ایدئولوژیکش و تقابلها با دنیاى غرب نمیتواند حداقل ملزومات سازماندهى یک اقتصاد بازتولید شونده در چهارچوب تقسیم کار جهانى سرمایه را تامین کند روشن تر از هر زمانى است. اینکه دنیاى امروز سرمایه دارى با بحرانهاى عمیق و تعمیق شونده اقتصادى ناتوان از بدست دادن یک الگوى رشد اقتصادى است باز هم بر همگان و از جمله تئوریسین هاى اقتصاد بازار روشن است. و مهمتر٬ اینکه صورت مسئله اساسى امروز جمهورى اسلامى نه مباحث اقتصادى٬ نه الگوهاى مختلف اقتصادى٬ نه قوانین مرتب بر اقتصاد و تولید و سرمایه گذارى و سیاستهاى مالى و پولى و غیره بلکه نفس بقاى حکومت است٬ روشن تر از هر وقتى است. بحث الگوهاى اقتصادى در یک حکومت سرمایه دارى٬ مربوط به دوره اى است که ثبات سیاسى حداقل فرض آنست. امرى که بویژه در مورد رژیم اسلامى یک سر سوزن اعتبار ندارد.

واقعیت اینست بحران اقتصادى رژیم اسلامى به مراحل پیچیده با پیامدهاى وخیم و غیر قابل کنترل رسیده است. نرخ بیکارى و تورم و هرج و مرج اقتصادى٬ سیگنالها و شواهد یک اقتصاد در حال فروپاشى و خارج از کنترل را منعکس میکند. اما اگر مسئله صرفا اقتصادى بود٬ اگر دنیاى امروز و مهمتر مردم در ایران با رژیم اسلامى معضلى نداشتند و آنرا بعنوان حکومت مشروع در ایران برسمیت میشناختند٬ اگر معضلات سیاسى و تقابلهاى جریان اسلامى در منطقه و جهان جمهورى اسلامى را در انزوا فرو نبرده بود٬ آنوقت میشد به چنین اقتصاد بحران زده اى مانند دیگر سرمایه دارى هاى بحران زده پول و سرمایه تزریق کرد. میشد اعتبار داد و سرمایه گذارى کرد٬ میشد راجع به الگوهاى اقتصادى و رفع موانع رشد و ایجاد اشتغال و غیره صحبت کرد. اما در ایران امروز این سوالات محلى از اعراب ندارند. پوچ و بى پایه و شعارى و بدور از واقعیات سیاسى و اقتصادى جمهورى اسلامى بعنوان یک حکومت سرمایه دارى بحران زده و در حال تلاشى است.

در ایران امروز مسئله نه برسر الگوى اقتصادى – حال ناسیونالیستى با ادویه اسلامى و یا بازار آزادى – بلکه برسر بقاى نظامى است که دارد روى تناقضاتش خرد میشود. شعار “اقتصاد مقاومتى” در چهارچوب اقتصاد سرمایه دارى دنیاى امروز و ملزومات کارکرد آن و همینطور مختصات اقتصاد درهم ریخته ایران٬ به شمشیر چوبى و توهمات دون کیشوتى میماند که به جنگ آسیاب بادى آمده است.

اما اگر صورت ظاهر شعارها و تبلیغات پوچ خامنه اى و شرکاى اسلامى را کنار بگذاریم٬ پشت این شعار نه الگوئى از اقتصاد وجود دارد٬ نه رجعتى به دولتگرائى و سیستم کوپنى دوران جنگ است٬ و نه حتى جمهورى اسلامى در اوضاع کنونى میتواند به رئوس فرمال و اعلام شده آن توسط “شوراى عالى اقتصاد” بپردازد. این شعارى اساسا سیاسى است و محصول تناقضات و ریشه هاى سیاسى بحران اقتصادى رژیم اسلامى است. شعار “اقتصاد مقاومتى” به معنى صرف اقتصادى٬ چیزى جز بیان اسلامیزه شده اعمال ریاضت اقتصادى و مجازات جمعى شدیدتر طبقه کارگر و مردم محروم توسط رژیم اسلامى نیست. اتفاقا ماهیت این شعار دقیقا بر سیاست و جهت کل سرمایه جهانى علیه طبقه کارگر منطبق است. جهتگیریهاى شبه ناسیونالیستى در توضیح مبانى این شعار٬ نه رجعتى به بحث “خودکفائى اقتصادى” و یا چهارچوبهاى “حمایت از تولیدات داخلى” و رقابت در بازار منطقه اى و جهانى٬ بلکه سرمایه گذارى دست راستى اساسا سیاسى و بسیج ناسیونالیستى سرمایه اسلامى در تقابل با طبقه کارگر و توجیه استثمار شدید و اعمال فقر شدیدتر براى تداوم بقاى حاکمیت اسلامى است.

“مقاومت” جمهورى اسلامى نه در قلمرو اقتصاد “داخلى” با اقتصاد جهانى٬ بلکه در جبهه سیاسى و نظامى در منطقه و در جبهه تقابل همه جانبه با کارگران و مردم معترض در داخل کشور در جریان است. “اقتصاد مقاومتى” شعارى پوچ٬ یک اسم رمز مانند جامعه مدنى و اصلاحات٬ و حجابى برسر سیاست فقر و فاقه اقتصادى در جدالهاى بخش هاى مختلف سرمایه دارى و اردوهاى تروریسم جهانى است.

پاسخ کارگران در سراسر دنیا و در ایران به سیاست ریاضت اقتصادى و اعمال فقر و فلاکت روشن است. کارگران نه فقط هزینه بحران سرمایه را نمیپردازند بلکه راسا میتوانند جامعه اى را سازمان دهند که مبتنى بر رفع نیازهاى همگان و آزادى و خوشبختى فرد و جامعه باشد. پاسخ کارگران به خامنه اى و شرکا نه به فقر و فلاکت اقتصادى٬ نفى حکومت فقر و اختناق٬ و انقلاب علیه بنیادهاى نظام مبتنى بر کشتار دستجمعى سیاسى و اقتصادى شهروندان است. باید ماهیت و مضمون و سیاستهاى منتج از شعار “اقتصاد مقاومتى” و اهداف رژیم اسلامى را شناخت و آنرا درهم کوبید. باید علیه کلیت این اوضاع با پرچم آزادى٬ برابرى و رفاه٬ با پرچم سوسیالیسم و کمونیسم کارگرى بمیدان آمد. *

مطلب از نشریه دنیای بهتر شماره ٢۶۶

٨ اوت ٢٠١٢