پاسخ به حسین بازجو! این سیاست‌ها شکست خورده اند! – سیاوش دانشور

مقالات

اسماعیل بخشی نماینده و رهبر کارگران هفته بدجوری نظام را آچمز کرده است. کسی که با ادعانامه اش علیه شکنجه و دخالت در زندگی خصوصی مردم، ارگان مخوف و سازمانده شکنجه، وزارت اطلاعات را بمصاف طلبید و همه حکومت را درگیر خود کرد. بالاخره بعد از این همه هیئت درست کردنها و مانوّرهای ازسر استیصال، دستجمعی نتوانستند جواب یک نماینده صالح کارگران را بدهند، ناچار شدند از سر تا بن، سناریوی وزارت اطلاعات را انگشت بزنند و دستجمعی علیه اسماعیل بخشی توطئه کنند. آخرین مورد اظهارات حسین شریعتمداری در یادداشت امنیتی روزی‌نامه کیهان است که سناریوی “وابستگی” و “ماموریت” اسماعیل بخشی از جانب کمونیست ها و “تروریست ها” را چیده است و از جانب تاریکخانه‌های نظام دستور میفرمایند که بازجو‌ها و قاضی‌ها چه آشی برای اسماعیل بخشی بپزند!

حسین بازجو ضمن دفاع قاطع از “سربازان گمنام امام زمان” و “معصومان اطلاعاتی” و دستگاه شکنجه، سرتاپای حکومت را ملامت میکند که چرا شُل داده اند؟ شاهدش هم دُمبش است، یعنی اظهارات مسئول کمیسیون امنیت ملی و وزارت اطلاعات! میگوید: “دیروز معلوم شد که شکنجه‌ای در کار نبوده و اسماعیل بخشی به اعتراف خود و به گواهی اسناد موجود عضو «حزب کمونیست کارگری» بوده و ماموریت گروهکی او، ایجاد آشوب و برپایی اعتراضات کارگری بوده است و با این منظور سعی در بهره‌برداری از مطالبات برحق- تاکید می‌شود مطالبات برحق- کارگران مظلوم هفت تپه داشته است. توضیح آن‌که «حزب کمونیست کارگری» یکی از گروهک‌های وابسته به تروریست‌های «کومله» است”. سپس وی را متهم به “تهمت به کل نظام” میکند و یکقدم آنطرف تر، توجه رسانه ها به این واقعه را با “تحریمهای اروپا علیه جمهوری اسلامی” وصل میکند! حسین بازجو در سناریوسازی امنیتی و آسمان ریسمان کردن استاد است، او استارت یک تهاجم جدید به اسماعیل بخشی را زده است.

بله، باید هم بر “مطالبات برحق” تاکید کنی! نمیتوانی بخشی و سیاحی و دیگران را “بجرم” دفاع از حق محکوم کنی اما میتوانی “بجرم” عضویت در “حزب کمونیست کارگری” و اتهامات واهی محکوم کنی! تو خیلی باهوشی! ظلم در حقت شده که تا حالا یک نوبل گوبلزی نگرفتی! یا شاید نه، پشتک وارو میزنید، آنقدر”دفاع از مالکیت خصوصی بورژوائی” در شرع انور “برحق” است که حاضرید رهبر کارگری را در پای دزدان و اختلاسگران و استثمارگران با پرونده سازی قربانی کنید. همان کاری که اجدادتان در طبقه حاکم نسل اندر نسل در حق کارگران و آزادیخواهان کرده اند. تو فقط انتهای یک منجلابی و نه بیشتر!

اظهارات شریعتمداری و شرکای نظام را حتی نمایندگان مجلس کذائی نپذیرفتند و برای همه روشن است که نه شکنجه و قتل و جنایت در این مملکت تازه است و نه چاقو دسته خودش را میبرد. کسی توهم ندارد بخشی از نظام علیه بخشی دیگر و یا علیه نور چشم همه شان، وزارت اطلاعات و لشکر بازجوهای قاتل اش، چیزی بنفع مردم محروم بگوید. اینها در باتلاقی افتاده اند که نمیدانند چکار کنند. به هر سمتی می چرخند، بیشتر فرو میروند و به موج راه افتاده دامن میزنند. نه میتوانند عقب بنشینند و نه صریحا قبول کنند که نظامشان بر رکن شکنجه و سرکوب و بیحرمتی و آدمکشی استوار است. میخواهند با پرونده سازی و انتساب افراد مخالف به اپوزیسیون غیرقانونی، هم شکنجه را توجیه کنند و هم ممنوعیت و سرکوب کمونیسم و احزاب مخالف را بار دیگر رسمیت دهند. اسماعیل بخشی صریحا و مجدداً اعلام کرده که هیچ بحثی در بازجوئی‌ها مبنی بر وابستگی به حزب یا احزاب مستقر در خارج یا داخل ایران وجود ندارد و وی هر نوع وابستگی را قویا تکذیب کرده است. نتوانستند اسماعیل را به جریانی بجسپانند، حال که شکنجه برای سناریوسازی افشا و علنی شده، آنها هم سناریوی امنیتی شان را بطور علنی پیش میبرند. مگر نه اینست از زیبا کلام تا شریعتمداری یک حرف میزنند؟

مستقل از اینکه ویدئوی اعترافی وجود ندارد و تلاش بازجوها برای انتساب وی به احزاب غیر قانونی کمونیستی بی نتیجه مانده و اسماعیل همه این ادعاها را رد کرده است، اما این حق هر کسی است که عضو هر حزب و جریانی شود و اساسا ربطی به کسی از جمله شریعمتداری و بازجویان “امام زمان” ندارد. این شیوه حکومت نخ نما است که هر مخالف سیاسی اش را به ارتباط با اپوزیسیون، احزاب غیر قانونی، کشورهای “بیگانه”، سازمانهای جاسوسی و غیره منتسب میکند. این روشها برای پرونده سازی و توجیه سرکوب و شکنجه است و تماما تکراری و آبروباخته است. یک اکثریت عظیم و جامعه‌ای علیه حکومت اسلامی است. مردم از هر اعتراف گیری زیر شکنجه و یا با تزریق دارو، منزجرند و پیشیزی برای آن ارزش قائل نیستند. در عین حال باید مواظب بازی‌های امنیتی که هدفشان عوض کردن صورت مسئله است بود. باید فوکوس را روی دفاع از اسماعیل و ادعانامه اش که همگانی شده گذاشت. بازی‌ها و روشهای امنیتی رژیم شکست خورده اند. حکومت اسلامی تلاش دارد با پرونده سازی و اعمال فشار به اسماعیل بخشی از دستگاه سرکوبش دفاع و آنرا محافظت کند، و جنبش ادعانامه علیه شکنجه و جنایت و توحش اسلامی تلاش دارد همین رکن قدرت نظام را بیش از پیش بی اعتبار و به عقب براند. قاطعانه از اسماعیل بخشی دفاع کنیم و در مقابل توطئه های امنیتی و اطلاعاتی علیه کارگران و زندانیان سیاسی بایستیم. *

١١ ژانویه ٢٠١٩