پرسش: بنظر شما رهبری حزب کمونیست کارگری از اخراج علی جوادی چه اهدافی را دنبال میکند و تاثیر آن در جنبش کمونیسیم کارگری چه میتواند باشد؟
هدف این قرار برخلاف تصور کسانی که سرانگشتی به مسائل نگاه میکنند، فقط یک اقدام تشکیلاتی در خود نیست. بدون هدف سیاسی نیست. این اقدام دقیقا درامتداد یک خط سیاسی معینی صورت گرفته است. کسانی که شیرین عبادی را نیروی انقلابشان میدانند، مسیح علینژاد را نیروی انقلابشان میدانند، چه احتیاجی به امثال علی جوادی ها دارند. مگر مدتها نیست که حتی مطالب و مصاحبه ها و مناظره های علی جوادی را در سایت روزنه پخش نمیکنند؟ تصفیه تشکیلاتی علی جوادی اقدامی در امتداد خطی است که این چهره ها را از تلویزیون و نشریات و سایتهای حزبی حذف کرده است. مستقل از هر نیتی، علی جوادی را تصفیه میکنند تا به اپوزیسون راست نشان دهند که دیگر کسی که در تلویزیونها اعلام میکرد اتحاد با راست نه ممکن است و نه مطلوب است، کسی که از نقد کاپیتالیستی رژیم اسلامی و مطلوبیت سوسیالیسم و انقلاب سوسیالیستی میگفت اگر از سر راه برداشته شود، راحت تر میتوانند با اپوزیسیون راست سرنگون طلب کنار بیایند. این سیگنال را مسلما اپوزیسیون راست دریافت خواهد کرد. گرایش راست در رهبری حزب میدانند که زدن کمونیستها بخاطر عقاید تند و افراطی و خلاف جریانشان چه معنایی دارد. این گرایش معنای سیاسی و پیام این اقدام به جامعه را میداند.
اما اشتباه میکنند. معضل شان فقط علی جوادی؛ محمد اسنگران؛ نسرین رمضانعلی و محمد رضا پویا و من نیستیم. معضلشان بسیار بزرگترازماست. معضل شان خط کمونیستی منصور حکمت است. اگر جریان راست درون کومه له بتواند از شبح کمونیسم در آن حزب خلاص شود، خط حمید تقوایی هم میتواند از شبج منصور حکمت در حزب کمونیست کارگری خلاص شود.
خط کمونیستی منصور حکمت درون و بیرون این حزب زنده است. در درون جنبش کمونیسم کارگری زنده است و اجازه نخواهد داد که این سیاستهای راست را به پای کمونیسم منصور حکمت بنویسند.همانطور که اجازه نخواهند سیاست تصفیه تشکیلاتی و “محاکمه” سه دقیقه ای و سپس اخراج کمونیستهای کارگری در حزب را به پای خط و سیاست و سنت منصور حکمت بنویسند.
دامنه تاثیرات این اخراج از جنبش کمونیسم کارگری فراتر میرود و اپوزیسیون راست و جریانات ضد کمونیستی هم از این جراحی تشکیلاتی سعی میکنند به نفع جنبش خود استفاده کرده و بر شیپور تبلیغات ضد کمونیستی خود بدمند. این روزها سبک کار و ضوابط تشکیلاتی چپ سنتی و فرقه ای جانشین سبک کار و ضوابط سازمانی حزب مدرن و سیاسی دوران منصور حکمت شده است. این اخراج ماتریالشان خواهد بود که تلاش کنند به جامعه بقبولاند در احزاب کمونیستی نقد و نظرات مخالفت با رهبری با تصفیه و اخراج پاسخ خواهد گرفت و در تشکلات چپ و کمونیستی آزادی بیان برسمیت شناخته شده نیست. این وسط ما با یک دست باید جواب راست جامعه را بدهیم و از کمونیسم کارگری دفاع کنیم و از طرف دیگر در مقابل این سیاست غیر کمونیستی در حزب بایستیم.
در مورد تأثیر اخراج علی جوادی در جنبش کمونیسم کارگری این اخراج قبل از هر چیز در کارنامه حزب کمونیست کارگری دوران حمید تقوایی بعنوان یک اقدام سیاه در پرونده ایشان مبنی بر اینکه این حزب یکی از سرشناسترین عضو رهبری خود را بخاطر نظرات ماکزیمالیستی و رادیکالش که منتقد گرایش راست در رهبری حزب بود جراحی تشکیلاتی کرد، ثبت خواهد شد. این اقدام یک سنت بسیار خطرنات در حزب کمونیست کارگری است
پرسش: رهبری حزب برای توجیه اقدام خود در اخراج علی جوادی تلاش کرده به منصور حکمت در دوره استعفاهای سال ۹۸ مراجعه کند. آیا شما تشابهاتی بین اقدامات رهبری کنونی با آندوره میبینید؟
محمود احمدی: قبل از هر چیز باید گفت نه این رهبری با منصور حکمت قابل مقایسه است و نه ما با مستعفیون. مستعفیون در سالهای ۹۸ فراخوانشان استعفا و ترک صفوف حزب بود. اگر تشابهی است تشابه میان فراخوان مستعفیون از حزب و فراخوان رفقای گرایش راست در رهبری حزب است. این دوستان هم مانند مستعفیون هر روز در نوشته های مختلف شأن ما را به ترک حزب فرامیخوانند. آخرینش فراخوان رفیق اصغر کریمی به ما برای ترک کردن صفوف حزب بود. قضاوت با شما.
در مورد تشابهات. مستعفیون از نظر سیاسی رئوس اصلی پلاتفرمشان دست کشیدن مردم از خواست سرنگونی با انتخاب خاتمی؛ فراخوان به انحلال حزب؛ تبلیغ کناره گیری طبقه کارگر از مبارزه سیاسی بوده است. در جیب هر فعال سیاسی عکس مصدق را دیده بودند. مستعفیون اخراج و یا تعلیق عضویت نشدند آنها استعفا کردند. پلنوم ۱۰ کمیته مرکزی حزب؛ روش رضا مقدم و مجید محمدی را برای پنهان کردن نظراتشان بی پرنسیبی دانست و از نظر سیاسی پلاتفرم رضا مقدم ؛ بهمن شفیق؛ آزاد نسیم؛ مجید محمدی را راست ارزیابی کرد و اقدامات فرهاد بشارت را بعلت اتهامات مکتوب به حزب؛ کمیته مرکزی؛ دفتر سیاسی؛ دبیر کمیته مرکزی و تلاش برای لغو نتیجه انتخابات کمیته مرکزی تفبیح کرد.
مقایسه این دو وضعیت کاملا بی معنی است. بگذریم که هیچکدام از مستعفیون اخراج نشدند. مستعفیون سکوت کردند. نظراتشان را پنهان کردند و پشت صحنه و در محافل اعضا را به ترک صفوف حزب دعوت میکردند. فراخوانشان دست کشیدن از تحزب حزبی بود. ما نه سکوت کردیم ؛ نه نظراتمان را پنهان کردیم و نه کسی را به ترک صفوف حزب تشویق کردیم. برعکس. در حالیکه هر روزه از کادرهای رهبری این حزب و آخرین نمونه آن رفیق اصغر کریمی ۵ تن از فعالین قدیمی جنبش کمونیسم کارگری را به ترک کردن حزب دعوت میکنند. تمام تلاش منصور حکمت این بود که مستعفیون در حزب باقی بمانند. حزب را ترک نکنند. از مکانیزم های تشکیلاتی برای چلنج کردن خودش و رهبری استفاده کنند. اما علی جوادی بعلت نقد سیاسی جراحی میشود و ما هم بعلت نقد سیاسی دعوت به خروج از حزب. این سبک کار و سنت هیچ ربطی به حزب قرارها؛ قطعنامه ها و مصوبات و یک حزب سیاسی مدرن کمونیستی ندارد.
پرسش: بنظر شما رهبری حزب کمونیست کارگری از اخراج علی جوادی چه اهدافی را دنبال میکند و تاثیر آن در جنبش کمونیسیم کارگری چه میتواند باشد؟
هدف این قرار برخلاف تصور کسانی که سرانگشتی به مسائل نگاه میکنند، فقط یک اقدام تشکیلاتی در خود نیست. بدون هدف سیاسی نیست. این اقدام دقیقا درامتداد یک خط سیاسی معینی صورت گرفته است. کسانی که شیرین عبادی را نیروی انقلابشان میدانند، مسیح علینژاد را نیروی انقلابشان میدانند، چه احتیاجی به امثال علی جوادی ها دارند. مگر مدتها نیست که حتی مطالب و مصاحبه ها و مناظره های علی جوادی را در سایت روزنه پخش نمیکنند؟ تصفیه تشکیلاتی علی جوادی اقدامی در امتداد خطی است که این چهره ها را از تلویزیون و نشریات و سایتهای حزبی حذف کرده است. مستقل از هر نیتی، علی جوادی را تصفیه میکنند تا به اپوزیسون راست نشان دهند که دیگر کسی که در تلویزیونها اعلام میکرد اتحاد با راست نه ممکن است و نه مطلوب است، کسی که از نقد کاپیتالیستی رژیم اسلامی و مطلوبیت سوسیالیسم و انقلاب سوسیالیستی میگفت اگر از سر راه برداشته شود، راحت تر میتوانند با اپوزیسیون راست سرنگون طلب کنار بیایند. این سیگنال را مسلما اپوزیسیون راست دریافت خواهد کرد. گرایش راست در رهبری حزب میدانند که زدن کمونیستها بخاطر عقاید تند و افراطی و خلاف جریانشان چه معنایی دارد. این گرایش معنای سیاسی و پیام این اقدام به جامعه را میداند.
اما اشتباه میکنند. معضل شان فقط علی جوادی؛ محمد اسنگران؛ نسرین رمضانعلی و محمد رضا پویا و من نیستیم. معضلشان بسیار بزرگترازماست. معضل شان خط کمونیستی منصور حکمت است. اگر جریان راست درون کومه له بتواند از شبح کمونیسم در آن حزب خلاص شود، خط حمید تقوایی هم میتواند از شبج منصور حکمت در حزب کمونیست کارگری خلاص شود.
خط کمونیستی منصور حکمت درون و بیرون این حزب زنده است. در درون جنبش کمونیسم کارگری زنده است و اجازه نخواهد داد که این سیاستهای راست را به پای کمونیسم منصور حکمت بنویسند.همانطور که اجازه نخواهند سیاست تصفیه تشکیلاتی و “محاکمه” سه دقیقه ای و سپس اخراج کمونیستهای کارگری در حزب را به پای خط و سیاست و سنت منصور حکمت بنویسند.
دامنه تاثیرات این اخراج از جنبش کمونیسم کارگری فراتر میرود و اپوزیسیون راست و جریانات ضد کمونیستی هم از این جراحی تشکیلاتی سعی میکنند به نفع جنبش خود استفاده کرده و بر شیپور تبلیغات ضد کمونیستی خود بدمند. این روزها سبک کار و ضوابط تشکیلاتی چپ سنتی و فرقه ای جانشین سبک کار و ضوابط سازمانی حزب مدرن و سیاسی دوران منصور حکمت شده است. این اخراج ماتریالشان خواهد بود که تلاش کنند به جامعه بقبولاند در احزاب کمونیستی نقد و نظرات مخالفت با رهبری با تصفیه و اخراج پاسخ خواهد گرفت و در تشکلات چپ و کمونیستی آزادی بیان برسمیت شناخته شده نیست. این وسط ما با یک دست باید جواب راست جامعه را بدهیم و از کمونیسم کارگری دفاع کنیم و از طرف دیگر در مقابل این سیاست غیر کمونیستی در حزب بایستیم.
در مورد تأثیر اخراج علی جوادی در جنبش کمونیسم کارگری این اخراج قبل از هر چیز در کارنامه حزب کمونیست کارگری دوران حمید تقوایی بعنوان یک اقدام سیاه در پرونده ایشان مبنی بر اینکه این حزب یکی از سرشناسترین عضو رهبری خود را بخاطر نظرات ماکزیمالیستی و رادیکالش که منتقد گرایش راست در رهبری حزب بود جراحی تشکیلاتی کرد، ثبت خواهد شد. این اقدام یک سنت بسیار خطرنات در حزب کمونیست کارگری است
پرسش: رهبری حزب برای توجیه اقدام خود در اخراج علی جوادی تلاش کرده به منصور حکمت در دوره استعفاهای سال ۹۸ مراجعه کند. آیا شما تشابهاتی بین اقدامات رهبری کنونی با آندوره میبینید؟
محمود احمدی: قبل از هر چیز باید گفت نه این رهبری با منصور حکمت قابل مقایسه است و نه ما با مستعفیون. مستعفیون در سالهای ۹۸ فراخوانشان استعفا و ترک صفوف حزب بود. اگر تشابهی است تشابه میان فراخوان مستعفیون از حزب و فراخوان رفقای گرایش راست در رهبری حزب است. این دوستان هم مانند مستعفیون هر روز در نوشته های مختلف شأن ما را به ترک حزب فرامیخوانند. آخرینش فراخوان رفیق اصغر کریمی به ما برای ترک کردن صفوف حزب بود. قضاوت با شما.
در مورد تشابهات. مستعفیون از نظر سیاسی رئوس اصلی پلاتفرمشان دست کشیدن مردم از خواست سرنگونی با انتخاب خاتمی؛ فراخوان به انحلال حزب؛ تبلیغ کناره گیری طبقه کارگر از مبارزه سیاسی بوده است. در جیب هر فعال سیاسی عکس مصدق را دیده بودند. مستعفیون اخراج و یا تعلیق عضویت نشدند آنها استعفا کردند. پلنوم ۱۰ کمیته مرکزی حزب؛ روش رضا مقدم و مجید محمدی را برای پنهان کردن نظراتشان بی پرنسیبی دانست و از نظر سیاسی پلاتفرم رضا مقدم ؛ بهمن شفیق؛ آزاد نسیم؛ مجید محمدی را راست ارزیابی کرد و اقدامات فرهاد بشارت را بعلت اتهامات مکتوب به حزب؛ کمیته مرکزی؛ دفتر سیاسی؛ دبیر کمیته مرکزی و تلاش برای لغو نتیجه انتخابات کمیته مرکزی تفبیح کرد.
مقایسه این دو وضعیت کاملا بی معنی است. بگذریم که هیچکدام از مستعفیون اخراج نشدند. مستعفیون سکوت کردند. نظراتشان را پنهان کردند و پشت صحنه و در محافل اعضا را به ترک صفوف حزب دعوت میکردند. فراخوانشان دست کشیدن از تحزب حزبی بود. ما نه سکوت کردیم ؛ نه نظراتمان را پنهان کردیم و نه کسی را به ترک صفوف حزب تشویق کردیم. برعکس. در حالیکه هر روزه از کادرهای رهبری این حزب و آخرین نمونه آن رفیق اصغر کریمی ۵ تن از فعالین قدیمی جنبش کمونیسم کارگری را به ترک کردن حزب دعوت میکنند. تمام تلاش منصور حکمت این بود که مستعفیون در حزب باقی بمانند. حزب را ترک نکنند. از مکانیزم های تشکیلاتی برای چلنج کردن خودش و رهبری استفاده کنند. اما علی جوادی بعلت نقد سیاسی جراحی میشود و ما هم بعلت نقد سیاسی دعوت به خروج از حزب. این سبک کار و سنت هیچ ربطی به حزب قرارها؛ قطعنامه ها و مصوبات و یک حزب سیاسی مدرن کمونیستی ندارد.