شبح قطب سوم؛ “تحریمی ها” سیاوش دانشور

مقالات


اینروزها با نزدیک شدن به موعد نمایش انتخابات اسلامی، رسانه ها و هواداران جمهوری اسلامی دیگر حتی رعایت ظاهر را هم نمیکنند و گوئی تحت تاثیر یک موتاسیون ژنتیکی به دوره “حزب الله” برگشته اند. از آنجا که پیروزی روحانی برای این حضرات مسجل نیست، از صندوق درآوردن احتمالی رئیسی را تماما روی دوش تحریمی ها می اندازند! صاف و ساده میگویند با سیاست تحریم رئیسی را می آورید و نتیجه سیاست و کارتان آمدن رئیسی است! این نوع تبلیغات سبک و فالانژیستی در خود این فرض را دارد که صحنه سیاست ایران دو طرف دارد که در تقابل امروز روحانی- رئیسی فشرده میشود. جامعه، مردم، نیروهای سیاسی، مخالفین و اکثریت آن جامعه ظاهرا وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تیول باندهای اسلامی است! طبق نظر این دمکراتهای خشکه مقدس، ظاهرا شما حق ندارید و نمیتوانید بگوئید لعنت برهر دوتاشان!

اما این تبلیغات شایسته جدی گرفته شده نیست، چون از سر استیصال است. عمری علیه سیاست عدم شرکت و سرنگونی و تحریم روضه خواندند و هنوز هم تکرار میکنند، اما با قطبی عظیم مواجه شده اند که در انتخابات اسلامی شرکت نمیکند و به تنهائی و حداقل به اندازه همه شان “رای” دارد. نگرانی از اینست که روز جمعه این قطب عظیم تر و فربه تر شود، رژیم با بحران مشروعیت فرمال حقوقی روبرو شود و دنیا بگوید؛ این حکومت طبق نظر اکثریتی عظیم از شهروندان جامعه ایران مشروعیت ندارد. این مردم با عدم شرکت شان در انتخابات از حکومت سلب مشروعیت کرده اند. این جامعه حکومت اسلامی نمیخواهد! دوره حکومت اسلامی تمام شده است!

“آزادی” و صندوق رای
تریبون های تبلیغاتی مانند بی بی سی و شخصیتها و جریانات ملی اسلامی که برای ګرم کردن تنور انتخابات رژیم فعالیت میکنند، مرتبا از این سخن میگویند که “تنها راه رسیدن به آزادی از صندوق رای میگذرد”! کسب آزادی از طریق صندوق رای ظاهری عامه پسند دارد. مگر نه اینست که حق انتخاب از طریق هر فرد یک رای میتواند مسالمت آمیزترین راه برای رسیدن به اهدافی باشد که همگان در آن ذینفعند؟ میگویند “ما باید به صندوق رای با تمام محدودیتهایش عادت کنیم”! “باید فرهنگ دمکراتیک را رشد دهیم”! “باید تمرین دمکراسی کنیم”!

بگذارید بپرسیم کدام “صندوق رای”؟ کدام “آزادی”؟ این کدام آزادی است که با فرض بقای ارتجاع سیاسی متحقق میشود؟ این کدام آزادی است که به ما حق “انتخاب” بین شکنجه گران و زندانبانان و استثمارگران مان را میدهد؟ دمکراسی ای که قرار است با “رای دادن” به منتسبین حکومت اسلامی و “انتخاب” بین جلادان تمرین شود، تنها ارتجاع را تحکیم میکند. اگر قرار بود به وارونه کردن حقایق جایزه داده شود، باید به گویندگان این تبلیغات گوبلزی جایزه نوبل میدادند. قرار است من و شما برویم به تعدادی هزار بار حساب پس داده و شریک جنایت و یا تائید کننده جنایت در حکومت اسلامی، به تعدادی سرمایه دار و قمه بدست سرکوبگر و فاسد که خون مردم را در شیشه کردند، به کسانی که از فیلترهای امنیتی نظام چند باز رد شدند، “رای” بدهیم و به “صندوق رای” عادت کنیم تا با “تمرین دمکراسی” به ناکجاآبادی که در قاموس اینان “آزادی” نام دارد برسیم! این نوع استدلالها تنها منعکس کننده هم خانواده بودن با نظام اسلامی، شریک بودن در آرمان اجتماعی و اهداف سیاسی جمهوری اسلامی، و مهمتر، دامنه محدود آزادیخواهی قلابی اصلاح طلبان و جریانات پرو رژیم را برملا میکند.

باید با صدای بلند و بعنوان کمونیست و انقلابی و آزادیخواه تصریح کرد که در نظامهای استبدادی، هیچوقت و در هیچ زمانی، یک ذره آزادی، یک ذره گشایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، از طریق صندوق رای حاصل نشده است. “صندوق رای” در این حکومتها نه مسیر آزادی شهروندان بلکه مکانیزم اسارت مجدد و امضای سند بردگی آنهاست. کسانی که تداوم انقیاد سیاسی و اقتصادی شهروندان را “آزادی” نام میگذارند، تنها شُرکای این بربریت اند. اینان از آزادی و پیشرفت بوئی نبرده اند. آزادی تاریخا با عمل انقلابی بدست آمده است و تنها توسط نیروها و جنبشهائی میتواند متحقق شود که در آن ذینفعند. انتخابات تنها زمانی میتواند مظهر و بیان اراده عمومی مردم باشد که یک پروسه سیاسی واقعی برای نفی ارتجاع طی شده باشد و انتخابات به یک واقعیت مادی و اجتماعی جنبه حقوقی بدهد. انتخابات تنها در شرایطی که جامعه از قید ارتجاع آزاد شده است و شهروندان بطور عینی امکان عملی و مادی ابراز وجود سیاسی مستقیم و مستمر را دارند میتواند معنی داشته باشد.

ایران آبستن اتفاقات بزرگی است. نقدا روز جمعه، شبح تحریمی ها، که روی تاریکخانه های نظام در گشت و گذار است، تو دهنی محکمی به خامنه ای و ابواب جمعی جمهوری اسلامی و هواداران شبه اپوزیسیونی شان میزند. نه رئیسی، نه روحانی، مرگ بر جمهوری اسلامی!

۱۸ مه ۲۰۱۷