روز چهارشنبه گذشته شانزدهم مه ۲۰۱۷ سنتر روداو(رویداد) مشهورترین رسانه کرد زبان وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق تحت رهبری مسعود بارزانی مبتکر سمیناری بود با حضور دبیران اول شش حزب کردستان ایران که قبل از بساط “انتخابات” اخیر جمهوری اسلامی اعلامیه مشترک تحریم آن را امضا کرده بودند. این سمینار ابهامی باقی نگذاشت، که تحریم مشترک بساط انتخابات اساسا پوششی در راستای ائتلافی پایدارتر و به قول خودشان گام اول در راستای ایجاد جبهه واحد “کرد” و ایجاد “یک صدایی در جنبش کرد” در پرتو صف بندی جدید جهانی و منطقه ای تحت رهبری آمریکا و ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی است. به علاوه در این سمینار عضوی از رهبری حزب دمکرات کردستان عراق، فردی از فراکسیون پارلمانی سازمان یه کگرتووی اسلامی کردستان عراق(سازمان اتحاد اسلامی)، تعدادی از ژورنالیستها و برنامه پردازان رسانه ای به قول خودشان متخصص در امور مسئله کرد، در مباحث سمینار دخالت کردند. با سعه صدراندرزها و نصیحتها و آموزه های خود را از تجربه ایجاد “جبهه کردستانی” به رهبری جلال طالبانی و مسعود بارزانی در آغاز دهه نود میلادی و “فرصت شناسی” آنها در چگونگی کسب حمایت آمریکا و قدرتهای بزرگ جهانی برای موقعیت کرد و به زعمشان تجاربی “جالب”از چگونگی به قدرت رسیدن ناسیونالیسم در کردستان عراق را به سمع رهبران شش حزب کردستان “روژ هه لات” رساندند. رهبران شش حزب کردستانی را راهنمایی فرمودند، پروسه و تجربه “ظفرنمون” آنها را در کردستان ایران تکرارکنند. مباحث این سمینار، تصویر اولیه از شکل گیری بند و بست های علنی و معاملات پشت پرده روند نزدیکی این شش حزب و نسخه غم انگیزی که برای آینده تحولات کردستان ایران می پیچند را به دست میدهد. مباحث این سمینار بر خلاف وارونه گویی رهبری کومه له در ظرفیت سخنگوی ائتلاف به وجود آمده در بساط انتخابات و پرده پوشی واقعیات پشت صحنه همکاری این جریانات، نشان داد گامهای اولیه در خدمت ایجاد ائتلاف دست راستی “کردی” امید بسته به دولت آمریکا و ترامپ و متحدان منطقه ای و محلی آن در قبال جمهوری اسلامی در حال شکل گرفتن است. موضوع جای مکث و تاسف از نظر من این مسئله است که شواهد نشان میدهد، رهبری کومه له و در راس آن دبیر اول آن تصمیم گرفته تحت نام مصالح “جنبش کردستان” بخوان جنبش راست و ناسیونالیستی کردستان نقش فعالی در شکل دادن به این جبهه ارتجاعی به عهده بگیرد. وقوع چنین اتفاق نگران کننده ای را با گرایش به ناسیونالیسم و راست روی همیشه مشهود رهبری کومه له نمیتوان توضیح داد. وقوع چنین اتفاقی نشان از پاگذاشتن رهبری کومه له و دبیر اول آن به فاز معامله و بند وبست با صف بندی ارتجاعی جهانی، منطقه ای و محلی بسیار مضر در قبال جامعه ایران و کردستان است. تحرک فوق ارتجاعی امید بسته به آمریکا توسط کمپ راست جامعه کردستان را باید جدی گرفت. بر نتایج قابل پیش بینی این تحرک و جایگاه کومه له مدعی چپ در این بند و بست سیاسی باید مکث کرد.
همچنانکه اشاره شد، محتوای این سمینار به روشنی نشان داد، موضوع بسیار وسیعتر و فراتر از مسئله “تحریم انتخابات” جمهوری اسلامی است. در همان دور اول و به ویژه در دورهای دوم و سوم مباحث این سمینار، بر سوژه های واقعی مورد علاقه طرفین فوکوس شد. اعلام شد که صف بندی جهانی و منطقه ای در مقابل جمهوری اسلامی شکل گرفته است. امید به نقش راس این صف بندی یعنی ترامپ بر کرسی قدرت نشسته در اتاق بیضی شکل کاخ سفید در مباحث سمینار موج میزد. به نقش عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی و منطقه در صف مقابل جمهوری اسلامی اشاره شد. تاکید اصلی شان بر این بود “کرد ایران” باید فرصت را دریابد. فرصتها را بسازد؟! و از فرصتها استفاده کند؟!. در این راستا باید خود را متحد و یکدست کند. موقعیت خود را در این جبهه بندی جهانی، منطقه ای محکم نماید. تقریبا همه شرکت کنندگان در این سمینار منهای ملاحظات محدود نماینده حزب اتحاد اسلامی، بقیه بایکوت مشترک انتخابات جمهوری اسلامی توسط این احزاب را گام اول و مثبت اتحاد عمل در این مسیر و در مسیر ایجاد جبهه پایداراین احزاب برای شرکت در صف بندی جهانی، منطقه ای و محلی در مقابل جمهوری اسلامی نامیدند. در این سمینار به وضوح مشاهده شد، اولا بایکوت بساط انتخابات بهانه و پوششی برای این احزاب جهت شرکت در صف بندی ارتجاع جهانی و منطقه ای است و ثانیا قناعت مشترک این بار این احزاب به بایکوت انتخابات بر خلاف وارونه گویی کومه له و مجیزگویان چپ نمای اپورتونیست آن نه نتیجه استدلالات بسیار محکمه پسند و مجاهدتهای کومه له و “هژمونی” کومه له در میان این احزاب، بلکه مدیون عروج ترامپ فاشیست وسیاست آمریکا و صف آرایی عربستان در مقابل جمهوری اسلامی و دل بستن جریانات بورژوا ناسیونالیست کردستان به سیاست تند این جبهه بندی ارتجاعی در مقابل جمهوری اسلامی است.
در نتیجه آنچه در سمینار تلویزیون روداو رونمایی شد، وجود پروژه معامله و بند و بستی است که این احزاب برای منطبق شدن با روندهای اوضاع جهانی و منطقه ای قابل پیش بینی در مقابل جمهوری اسلامی تعقیب میکنند. اینکه هنوز دولت ترامپ و عربستان به طور جدی و عملی آنها را به بازی نگرفته است، نمیتواند شبهه ای در این واقعیت ایجاد کند که معاملات کمپ راست جامعه کردستان ایران برای ایجاد مکانیسمی که دست در دست هم در بارگاه آمریکا و عربستان و دیگر متحدان آنها در منطقه ظاهر شوند، وارد مرحله جدیتری شده است. وجود چنین چشم اندازی است که این احزاب را علیرغم اصطکاکهای موجودشان در کنار هم قرار داده و با وجود چنین قطب نمای سیاسی، در این سمینار بر”ضرورت پلاتفرم حداقل همکاری، ایجاد یک جبهه واحد کردستانی، وجود یک تلویزیون واحد و ایجاد یک هیئت دیپلماتیک واحد در سطح بین المللی، تاکید بر ارتباط موثر با دولتهای آمریکا و اروپا و منطقه و نهایتا تدوین استراتژی واحد ملی جهت دستیابی ملت کرد به حقوق دیرینه اش” تاکید فراوان میشد. حضور و تلاش احزاب ناسیونالیست و اسلامی کردستان ایران در این پروسه و در این بند و بست و معاملات منطبق با منافع جنبش ناسیونالیستی است که امید و آرزویش را به این صف بندی ارتجاعی جهانی تحت رهبری آمریکا گره زده و از این زاویه قابل درک و قابل توضیح است.
آیا کومه له چپ از دست رفته است؟
آنچه جای مکث و نقد و اعتراض است، حضور کومه له و دبیر اول آن در چنین روند سیاسی در حال جریان و در پروسه ای که قرار است به ایجاد جبهه محکمتر این احزاب در قطب بندی ارتجاع جهانی، منطقه ای و محلی منجر شود. قبلترها توجیه رهبران کومه له برای حضور در چنین ائتلافها و نشستهای جریانات ارتجاعی، ظاهرا این ادعا بود، که آنجا “حرف و سیاست متفاوتی رانمایندگی میکنند” . ائتلاف این بار آنها با دیگر جریانات ناسیونالیست و حضور همراه موج دبیر اول کومه له در پانل سنتر روداو حتی این توجیه غیر واقعی قبلی خود آنها را هم نفی میکند. هر ناظر منصف میتواند مباحث چند ساعته پانل سنتر روداو را ببیند و گوش بدهد و لحظه به لحظه هم جهتی و همگامی و دنباله روی دبیر اول کومه له از پروژه سیاسی ارتجاعی در حال شکل گیری قطب راست را مشاهده کند. این بارحتی خبری از طرح ملاحظات نیم بند گذشته شان در مقابل ایجاد جبهه کردستانی و “موانع استراتژیکی و تاکتیکی” سابقا مورد تاکیدشان نبود. کار به جایی کشید مجری برنامه با ذوق زدگی و عبدالله مهتدی با زیرکی از قول “کاک ابراهیم حزب کمونیست” مژده دادند، مناسبات و مذاکرات با ترامپ و دولت آمریکا ممکن است و اشکالی ندارد. در مقابل ما نه شاهد ردیه ای، بلکه تایید ضمنی آن از جانب دبیر اول کومه له بودیم. واقعیت تلخ اینست دبیر اول کومه له عزم کرده در جبهه ارتجاعی و در روند سیاسی عملی تجربه شده ای شرکت کند که قبلا از سال ۱۹۹۰ میلادی طالبانی و بارزانی و احزاب آنها رهبری آن را به عهده داشتند وماحصل ۲۶ ساله آن، دولت اقلیم کردستان مورد تنفر و انزجار توده مردم کردستان عراق است. سئوال اینست آیا این عاقبت کومه له چپ و سوسیالیست خواهد بود؟
حضور کومه له در ائتلاف جریانات راست و ناسیونالیست کرد، در پروسه احتمالی ایجاد جبهه کردستانی باب طبع آمریکا و عربستان و دیگر ارتجاع منطقه تا زمانیکه این سازمان رسما به عنوان سازمان چپ و کمونیست ادعا دارد، به عنوان جریانی با سابقه رادیکال و چپ، به عنوان سازمانی که اصرار دارد به عنوان شاخه کردستان حزب کمونیست ایران شناخته شود، نه تنها مورد سئوال و مقابله و نقد جدی ما و هر جریان و شخصیت چپ و کمونیست است. بلکه هر جریان مسئول و آزادیخواه، هر جریان و فرد معتقد به اراده مردم در تعیین سرنوشت خویش و هر جریانی که علیه گره خوردن مبارزات آزادیخواهانه مردم کردستان به سناریوی سیاه احتمالی مورد نظر دولت ترامپ و عربستان و احزاب حاکم در کردستان عراق میباشد، لازمست در مقابل این پدیده موضع صریح و روشنی اتخاذ کند. ایجاد ائتلاف و جبهه ارتجاع ناسیونالیست اسلامی کردستان خود به اندازه کافی تحرکی نگران کننده علیه جنبش کارگری و جنبش آزادیخواهانه جامعه کردستان، علیه جبهه چپ وکمونیستها و صف انقلابی آن جامعه است. در عین حال پیوستن قطعی کومه له چپ به ائتلاف راست و ارتجاعی امید بسته به نقشه های آمریکا و متحدانش، تناسب قوای بین چپ و راست جامعه کردستان را بسیار بیشتر به نفع قطب ائتلاف دست راستی آن جامعه تغییر خواهد داد. تمام حساسیت و نگرانی مسئله اینجا است. نیروی چپ دردرون و بیرون کومه له و نیروهای چپ و کمونیست با احساس مسئولیت بالا و با تعهد به منافع طبقه کارگر و مردم لازمست با ائتلاف اخیر رهبری کومه له با ارتجاع ناسیونال اسلامی کردستان و ادامه آن مخالفت کنند و سد محکمی ایجاد کنند.
***