چگونه کانونهای بازنشستگان و یارانشان به جلز ولز کردن افتاده اند؟! ✍️  اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

کارگری

کانونهای بازنشستگان در تمام طول موجودیت خود حتی یک خواسته هم برای بازنشستگان نگرفته اند. آنها برای خاموش کردن اعتراضات بازنشستگان مدام ادعای مطالبه گری میکنند و تنها شیوه مطالبه گری آنها نامه نگاری و ملاقات با مسئولین است. این کانونها اگر برای بازنشستگان نتیجه ای نداشته اند، برای اعضای هیئت مدیره و بازرسان این کانونها بسیار هم مطلوب بوده اند! گرفتن حقوقهای بالا( از ۱٪ حق مسکن بازنشستگان به عنوان حق عضویت و سهمی از قرارداد بیمه های تکمیلی)، دله دزدی ها و بالا رفتن از پله های ترقی؛ از امتیازات این کانونی ها میباشند. در این میان؛ عده ای فرصت طلب که آب دهانشان برای این امتیازات براه افتاده، چنین ادعا میکنند که این بی خاصیتی و فساد کانونها نتیجه افراد فاسد در اعضای هیئت مدیره و بازرسان این کانونها میباشد، این افراد تلاش دارند که ساختار حکومتیِ این کانونها را پنهان کنند، ساختاری که هر کسی که وارد آن میشود باید از منافع حکومت دفاع نماید نه از منافع بازنشستگان! چه بسیار افرادی که قبل از ورود به کانونها دو آتشه سخن میگفتند ولی با ورود به این کانونها همانهایی شدند که باید میشدند.
اعضای هیئت مدیره و بازرسان این کانونها و به اتفاق همان فرصت طلبانی که برای رفتن به درون این کانونها خیز برداشته اند؛ همواره با تجمعات بازنشستگان جهت کسب خواسته ی خود مخالف بوده و هستند و این شیوه مطالبه گری را مردود میدانند. اگر در گذشته فقط تلاش میکردند که مبادا بازنشستگان فراخوان تجمع بدهند، امروزه که عنان از دستشان رها شده (بدنه کانونها از آنها جدا شده و تجمعات خود جوش بالا گرفته) به جلز و ولز افتاده و در دنیای مجازی به کسانی که به تجمعات میروند و یا فراخوان میدهند، حمله میکنند. خواندن یکی از این حملات مذبوحانه نشان میدهد که این افراد به چه درجه ای از استیصال رسیده اند:
«جناب آقای اسماعیل گرامی سلام، پیرو ارسال پیام‌حضرتعالی در‌گروه وزین اردبیل به استحضار میرساند: بنظر شما، راهکار قانونی چه اشکال و ایرادی دارد که جنابعالی باتوجه به سابقه تخلف و سرپیچی کردن از قانون ، دائما بر طبل رفتار غیرقانونی می‌کوبید، مگر می‌شود خواسته قانونی داشت ولی از مسیر غیرقانونی به آن رسید؟ آیا مسیری جز فعال و‌پویا کردن کانونها داریم؟ چترحمایتی جنابعالی بر سر کانونها و هدایت کردن به نهادهای دیگر‌چه‌معنایی می‌تواند داشته باشد؟ لطفا بازنشستگان کارگری را به مسلخ غیرقانونی رفتار کردن نکشانید. باتشکر». این گفته ها نوشته فردی میباشد با نام “فقط خدا” از “گروه‌ فعالین‌مستقل وخادمین بازنشستگان کارگری مشهدمقدس وسراسرکشور”.
در اینجا لازم است قبل از هر چیز اشاره ای کنیم به اصل ۲۷ قانون اساسی که می‌گوید« تشکیل اجتماعات و راه‌پیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است». حال باید پرسید کدام یک از تجمعات بازنشستگان، این اصل را به زیر پا گذاشته است که این فرد آنها را “تخلف و غیر قانونی” مینامد؟ جالب است او “نامه نگاری و ملاقات با مسئولین”را تنها راهکار قانونی میداند و همچنان میخواهد با همین روش خواسته های بازنشستگان را به دست آورد! مگر تا بحال با چنین روشی خواسته ای را بدست آورده اید؟!

وقتی این فرد میگوید «جنابعالی باتوجه به سابقه تخلف و سرپیچی کردن از قانون ، دائما بر طبل رفتار غیرقانونی می‌کوبید» آیا نمیتوان به ماهیت او پی برد؟ این افراد گرگهای در لباس میش هستند! این افراد برای پیشبرد اهداف حکومتی خود هر خبری را مطابق با میل اربابان خود گزارش میدهند! وقتی فردی برای مطالبه خواسته های خود و همکاران خود دو سال زندان را تحمل میکند، آیا عمل او میشود تخلف؟
جالب است که این فردِ حکومتیِ خبرچین میگوید «لطفا بازنشستگان کارگری را به مسلخ غیرقانونی رفتار کردن نکشانید». “مسلخ”!!!!! او با این کلمه هم ماهیت اربابان خود را نشان میدهد و هم بازنشستگان را از شرکت در تجمعات میترساند. براستی اگر بازنشستگان تجمعی بر پا کنند (که مسلما خلاف میل این فرد میباشد)، آیا این فرد و دوستانش حاضر نیستند که بازنشستگان در تجمعات را سلاخی کنند؟ چماقداران حکومت و لباس شخصی ها همین افراد هستند!
هفتم خرداد ۱۴۰۳