دو مطلب از ناصر بابامیری

کابینه پزشکیان؛ دولت سوم روحانی یا دولت دوم رئیسی؟ ✍️سمیرا دولت‌شاهی

مقالات

کابینه مسعود پزشکیان بسیاری از اصلاح طلبان جوان‌تر و حتی اصلاح طلبان سابق را شوکه کرد. وجود تعداد قابل توجهی از نفرات نزدیک به رقبای او در شبه‌انتخابات ۱۴۰۳ موجبات غافلگیری بخشی از افراد دوباره فریفته شده توسط جریان اصلاحات را از کابینه پیشنهادی فراهم کرد.
اینکه کابینه پزشکیان نیز مانند کابینه حسن روحانی سرشار از چهره‌های امنیتی است، البته نباید این اشتباه را ایجاد کند که دولت پزشکیان، چنان که رقبای او می‌گویند، دولت سوم روحانی است. بلکه بدتر، با چهره‌های فعلی، دولت پزشکیان بیشتر به دولت دوم ابراهیم رئیسی شبیه است! آن بخشی از دولت پزشکیان که به دولت سوم روحانی شبیه است، البته اصلاح‌طلبان و ملی-مذهبی‌های واداده را نیز غافلگیر کرده است.
کسانی که تلاش داشتند بخاطر سابقه پزشکیان و شعارهای وی درباره جلوگیری از پولی‌سازی و بازاری‌سازی حوزه‌هایی مثل بهداشت و آموزش، وی را یک فرد چپ میانه رو با گرایشات دولت رفاهی جلوه دهند، با انتصاب افرادی مثل «محمد اتابک» از قبل اتاق بازرگانی و فردی مهم در راس کمیته مرکزی بورژوازی پروغرب ایران، اندکی جا خوردند. پس از آن انتصاب چهره‌ای مثل عبدالناصر همتی با کارنامه عجیب و غریب اقتصادی و مشی بسیار راست نیز برای این دسته غافلگیر کننده بود.
همتی رئیس بانک مرکزی حسن روحانی که معجزاتی مثل گران‌سازی قیمت دلار از ۱۰ هزار تومان در زمان تحویل ریاست بانک مرکزی و افزایش سه و نیم برابری آن تا ۳۵ هزار تومان طی ۲ سال و نیم را در کارنامه داشت، با آن نگاه تند بازارگرایانه و سرمایه‌داری افراطی اکنون گزینه وی برای وزارت اقتصاد دولت چهاردهم است. آن هم عبدالناصر همتی که در مستندات باقی مانده از مواضع قبل از ماجرای شوک درمانی قیمت بنزین، رسماً اعلام کرده بود که تصمیم خوبی در آستانه اتخاذ است و بجاست دستگاه‌های مربوطه (امنیتی) برای اختلالات پس از آن آماده باشند!
شاید ظاهراً میانه‌روترین شخصیت کابینه مسعود پزشکیان که جریانات راست افراطی از او به عنوان «چپ» یاد می‌کنند، «احمد میدری» باشد که سابقه معاونت وزارت کار را در کارنامه دارد. این درحالی است که میدری یکی از اولین و مهمترین مدافعان افزایش سن بازنشستگی در ایران است و به تعبیری از نویسندگان طرح اولیه افزایش سن و سابقه بازنشستگی است که در برنامه هفتم توسعه دولت رئیسی ابلاغ و اجرا شد. میدری همچنین از نظریه پردازان واگذاری شرکت‌های وابسته به صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی نیز هست.
مواضع ظاهراً چپ گرایانه او در دفاع از آموزش و بهداشت رایگان درحالی مطرح می‌شود که در دوره وی هم وزارت کار از طریق آموزش فنی و حرفه‌ای آموزشی را رایگان کرد و وظیفه آموزش مهارت کار را به بخش خصوصی سپرد، و هم سازمان تامین اجتماعی بسیاری از خدمات درمان را با برون سپاری به مراکز طرف قرارداد پولی‌سازی کرد! با این وجود، میدری همزمان حامی افزایش مزد ۲۱ درصدی در سال ۱۳۹۹ بود. یعنی در سالی که حتی نمایندگان کارگری از فیلتر رد شده و بی‌خاصیت شورای عالی کار رژیم نیز حاضر به امضای آن مصوبه مزدی نشدند، وی در مصاحبه‌ای از آن حمایت کرد. علت مخالفت‌ها با آن مصوبه مزدی این بود که شورای عالی کار در شرایطی که تورم ۴۷ درصدی بر کشور حاکم بود، افزایش حداقل دستمزد کارگران را با اختلاف بیش از ۲۵ درصد کمتر از تورم ۴۷ درصدی تصویب کرده و فشار زیادی را بر گرده کارگران و زحمتکشان جامعه تحمیل کرده و سفره آن‌ها را بیش از پیش کوچک کرد!
با این حال چهره‌های اصلاح طلب رده بالا همچنان از کابینه پزشکیان دفاع می‌کنند. باج دادن او به چهره‌های رقیب مثل قالیباف را چنان عنوان می‌کنند که گویی آب از آب تکان نخورده است. این افراد مصاحبه می‌کنند و می‌گویند که «پزشکیان برای دعوا نیامده است»! این درحالی است که همین افراد تا پیش از این چنان جلوه‌ای از رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی ارائه می‌دادند که قرار است حداقل خاتمی دوم باشد و آنچنان که در مناظرات با تندی به سمت رقبا حمله کرده که قرار است بارقه‌ای اصلاحات دوباره بر ایران بوزد!
پرسش اشتباه این است که بخشی از اپوزیسیون آن را در رسانه‌ها مطرح می‌کنند: «مگر پزشکیان می‌تواند وضعیت موجود را اصلاح کند؟». در صورتی که پرسش اصلی این است که «مگر می‌شود وضع موجود را اصلاح کرد؟». در شرایطی که خود پزشکیان در همایش‌های انتخاباتی خود بارها در مقابل دانشجویان، فعالان سیاسی و دیگر چهره‌ها تاکید کرده قرار است طی چهار سال آینده برنامه هفتم توسعه قبل (بجز رشد اقتصادی ٨ درصدی ادعا شده در آن) را اجرا کند، مگر با افراد بسیار متفاوت‌تر اصلاح طلب نیز می‌توانست کار دیگری داشته باشد؟
عده‌ای ناراحتند که چرا پزشکیان بجای ظریف، فرد ساکت، محافظه‌کار و بی خطری مانند عارف را انتخاب نکرده است! پرسش این است که دولتی که قرار است تنها منویات رهبران حکومت و برنامه‌های مصوب دوره رئیسی را به اعتراف صریح خود رئیس دولتش اجرا کند، اگر اصلاح طلبان مخفی اپوزیسیون نما مثل علی افشاری، اکبر گنجی و حتی نرگس محمدی نیز معاون اول وی بودند،‌ چه دستاورد و تیم متفاوتی را روی میز می‌توانستند که بگذارند؟
عده‌ای می‌گویند، پزشکیان مدعی دولت رفاه بوده است. سوال پایانی این است که در کدام تجربه جهانی به اصطلاح مدرن و سکولار پدیده «دولت رفاه» و تضمین آموزش و بهداشت رایگان هم، چیزی به نام «دولت رفاه» و دولت «عدالت محور» بر بنیان‌های بازار آزاد و سرمایه‌داری به شعارهای خود پایبند مانده که حالا فردی مثل پزشکیان مصداق دومی‌اش باشد؟
٢۵ مرداد ١۴٠٣ – ١۵ اوت ٢٠٢۴