رضا مقدم در یک ویدیو که لینک آن را در بخش کامنتها کپی میکنم در پاسخ به سوال مصاحبه کننده که کشتن یحیی سنوار را تراژیک می نامد، در مورد موضع اسماعیل بخشی به جای نقد موضع اسماعیل بخشی و توضیح مضرات چنین موضعی در جنبش کارگری یا حتی در هفت تپه به طور ضمنی از موضع اسماعیل بخشی دفاع میکند. ایشان بدون حتی یک نقد جزئی به مضرات این موضع، مسئله اصلی را زیر کوهی از خاطرات و آسمان ریسمان کردنها قایم میکند. رضا مقدم میگوید: نقل به معنی “خمینی گفته است هرکسی مخالف اسلام است هرنوع پاپوش دوزی دروغ گفتن توطئه و لجن مال کردنشان مجاز است از نظر اسلام. جمهوری اسلامی در مورد مولوی عبدالحمید گفته بود کاری به ایشان نداشته باشید خرابش کنید.”
رضا مقدم این مقدمه را دستاویز حمله به هرکسی میکند که موضع اسماعیل بخشی در مورد یحیی سنوار را نقد کرده باشد و به بهانه اینکه عده ای برچسپ زده اند و این فلان است و بهمان است از موضع اسماعیل بخشی و همچنین محمد قره گوزلو دفاع میکند. گرچه بحث محمد قره گوزلو با اسماعیل بخشی کاملا متفاوت است اما رضا مقدم برای تکمیل گردو خاک کردن اسم ایشان را هم به این موضوع اضافه میکند. چون دفاعیات محمد قره گوزلو از پوتین و همچنین قتل عام در اوکراین که در تلویزیون “برابری” اعلام کردن بلاخره کودک هم کشته میشود” و تمجید و تجلیل ایشان از یحیی سنوار، برخلاف اتهام پراکنی و حملات غیرسیاسی رضامقدم در فضای مجازی موجود است و بخش سخت ماجرا برای رضا مقدم این بخش است چون محال است ایشان بتواند چنین مواضع “منسجمی” از ایشان را به راحتی زیر فرش کند. در این راستا هرکسی باید از خود سوال کند پس این فاکت رضا مقدم از خمینی برای چه بود که در مذمت دروغ گویی و لجن مال کردن به آن اشاره کرد.
رضامقدم پس از اشاره به حرفهای خمینی در مورد مخالفانش به بهانه اینکه راست اپوزسیون و چپ پروغرب اکس مسلمان فلان گفتند و بهمان کردند، تمام قد پشت موضع اسماعیل بخشی میرود. من در یک پست دیگر در فیسبوک نقد برخی جریانات که با فعالین کارگری مانند افراد نابالغ برخورد میکنند یا عده ای دیگر که انگ و پرچسپ زده اند چند پاراگراف نوشته ام و اینجا لازم نمی بینم آن چند پارگراف را دوباره تکرار کنم. موضع سیاسی لازم در همین چند پاراگراف به وضوع روشن است. پس از کشته شدن یحیی سنوار عضو دفتر سیاسی حماس اسماعیل بخشی یک استوری در صفحه شخصی اش منتشر کرد که واکنشهایی از هرطرف را به نبال داشت. پس از آن اسماعیل بخشی به جای تامل در مورد موضع قبلی خویش در قالب یک استوری، اقدام به یک پست اینستاگرامی کرد که همان موضع را با اضافاتی دوباره تکرار میکند.
ما به عنوان کمونیستها تکلیف مان با جمهوری اسلامی، راست اپوزسیون، جریان موسوم به محورمقاومت و چپ پروغرب چه متحزب و چه غیرمتحزب و همچنین کسانیکه از هر طرف انگ و پرچسپ سیاسی زدند معلوم است. کاری که تمام احزاب معروف به چپ علی الخصوص جریان “اتحاد سوسیالیستی” و شخص رضامقدم از انجام اصولی آن سر باز زده و این مسئله را دستمایه فرار از اصل موضوع یعنی موضع اسماعیل بخشی در مورد یحیی سنوار قرار دادند.
به وکالت از اسماعیل بخشی میگویند ” اشتباه است”، “لغزش است”، “حسرت میخورند”، “تاسف میخورند”.. بخشا این دوستان خود اذعان دارند که سیاست وکالتی نیست اما معلوم نیست کی، کجا و چگونه وکیل اسماعیل بخشی شده اند. توضیح نمی دهند چرا آب را گل آلود میکنند. اگر اشتباه است، این را باید خود اسماعیل بخشی بگوید، اگر لغزش است این را باید اسماعیل بخشی اعلام کند نه کسی دیگر. تازه اگر در دایره المعارف این دوستان کلمه ای به نام اشتباه وجود دارد چرا کسی از این دوستان نشنید که دفاع شان از خنیفر و چشم خاور را پس بگیرند و یک کلمه بگویند اشتباه کردند؟
اینها در مورد محمد خنیفر و مسلم چشم خاور هم همین موضع را داشتند. اتفاقا همین چپ پروغرب و رضا مقدم و تمام احزاب دیگر موسوم به چپ و بخش اعظم افراد مستقل یک موضع را داشتند گفتند عده ای به بهانه موضع خنیفر به جنبش کارگری حمله کردند. محمد خنیفر و مسلم چشم خاور به عنوان مزدوران رژیم در هفت تپه را خود کارگران هفت تپه با اینکه که زیر فشار رژیم بودند نقد کردند نه رضا مقدم و بقیه احزاب موسوم به چپ. رضا مقدم آنموقع به بهانه اینکه عده ای به جنبش کارگری حمله کرده اند پشت خنیفر ایستاده بود، بقیه هم همینطور. آن موقع بهانه چپ پروغرب در میان نبود، عده ای از این دوستان همین امروز هم روی موضع دفاع از خنیفر و چشم خاور هستند. صحبت هایشان موجود است، نوشته هایشان موجود است.
باید از آقای رضامقدم پرسید منفعت طبقاتی سازمان شما در دفاع از موضع اسماعیل بخشی و همچنین محمد قره گوزلو و فرار از نقد موضع آنها، صدالبته بدون دروغ گویی و لج مال کردن و الگوبرداری از متد خمینی در مخالفت با مخالف چیست؟ اگر برچسپ زدن به اسماعیل بخشی به درست باید افشا شود، دفاع کردن از موضع اسماعیل بخشی در مورد یحیی سنوار و همچنین دفاعیات اقای قره گوزلو از پوتین و همچنین سنوار هم باید شامل همان افشاگری شود. کاری که رضا مقدم با بهانه گیری از روی آن عبور کرد. به گمان من برخی از احزاب سیاسی به دلیل بی ربطی شان به جامعه به مرحله ای از تخمیر رسیده اند که در وارونه انگاری وقایع و ترسیم دلبخواهی مواضع آنچنان تبحری پیدا کرده اند که دست هر جریان رسما راست را بسته اند. اینها هم در فضای مجازی که هرچیزی ثبت و ضبط میشود بی محابا تقلب و تظاهر میکنند. این مرحله تنها میتواند مرحله تخمیر این جریانات باشد.
