جمهوری اسلامی چه با اتکا به نیروی سرکوب و چه با استفاده از عوامل و سرسپردگانش، به اعتراضات کارگری و تشکلهای کارگری و فعالین و رهبران آن حمله می برد. مجتمع نیشکر هفت تپه با اتکا به رای آزاد کارگران در مجامع عمومی، شورای مستقل کارگری تشکیل داد. در مملکتی که بعد از سرکوب شوراها و تشکلهای کارگری بعد از انقلاب ۵۷، اعتصاب “حرام” و تشکل غیر قانونی بوده است، بار دیگر خواست تشکل مستقل و مشخصا خواست ایجاد شوراها در فضای سیاسی میچرخد. جمهوری اسلامی با کارنامه سرکوب احزاب سیاسی و شوراها و سازمانهای مستقل کارگری مستقر شد و حالا در متن بحران همه جانبه، همان تمایلات کارگری و تشکلهای علنی و مخفی، نفس جمهوری اسلامی را با اعتراض و اعتصاب بریده است. این رژیم “خطر” جنبش شورائی بویژه در دوره انقلابی را حس کرده و به دست و پا افتاده است.
در کنار وحشت و دست و پا زدن حکومتی ها، در جامعه، رادیکالیسم کارگری بیش از هر زمانی عروج می کند و همه گیر می شود. سیاست رادیکال و کارگری امروز بیش از هر زمانی قابل شنیدن و نیاز اردوی زحمتکشی است که زیر بار تعدیات و توحش سرمایه دارد له می شود. اعتصاب سراسری معلمان و اعتصاب رانندگان در ماه اخیر آخرین اعتصابات بزرگ و سراسری بود. در ایران دارد اعتصاب به “مدرسه انقلاب” تبدیل میشود. بخشی از جنبش کارگری علاوه بر تلاش در ایجاد “شوراهای کارگری” عملا رهبران عملی و رادیکال خود را کم کم به جامعه معرفی میکند. “خطر” سرنگونی انقلابی، نه فقط تهدیدی برای رژیم جمهوری اسلامی محسوب میشود، بلکه تحرکات انقلابی و شورائی و کارگری، شبح “اکتبر” را بر فراز سر سرمایه داران به پرواز درآورده است. در کارخانه علیه کارگر و تشکل مستقل و شورا تهدید و دروغ میگویند و در رسانه هایشان علیه کمونیسم. مسئله روشن است، باید کاری بکنند!
اینبار عوامل و سرسپردگان خود را در میان کارگران فعال کرده اند. ظاهرا هدف اولشان سندیکای شرکت واحد است، به این اعتبار که در میان نهادها و سازمانهای کارگری در سطح بین المللی اعتبار و حامیانی دارد و همچنین برای کارگران ایران شناخته شده است. سرکوب و انواع فشارها به سندیکای واحد جواب نداده و حالا پرچم سندیکای دست ساز دولتی را با اتکا به عناصری سرسپرده و ظاهرا “عضو سندیکا” جلو می برند. در نیشکر هفت تپه هم همین سناریو در جریان است. اینجا هم قرار هست به کمک “رضا رخشان”ها، تشکل مستقل و شورای کارگران هفت تپه را نابود کنند. هدفشان اینست کارگران را از میدان بدر کنند و عده ای بنام کارگر پاسبان منافع کارفرما در میان کارگران باشند. جمهوری اسلامی و عوامل آن قصد دارند در هفت تپه شورای منتخب کارگران را منحل و “غیر قانونی” اعلام کنند و بجای آن “سندیکای زرد” ایجاد کند. شارلاتانیسم و حقه بازی محض را از زبان امثال رضا رخشان معلوم الحال میتوان به خوبی فهمید. آنها که در روز خودش مخالف ایجاد کمترین تشکل کارگری بودند، حالا از ترس همه گیر شدن ایده “شورا”، خود را در پناه دفاع از “سندیکا” پنهان کرده اند! مشابه همین اتفاق و با مهره های خود نظیر “ترابیان” در سندیکای شرکت واحد سناریو سازی میکنند.
کارگران شرکت واحد، کارگران هفته تپه! مراقب و سراپا به هوش باشید. اجازه ندهید جمهوری اسلامی به کمک عوامل خود، در صدد تخریب تشکل منتخب شما، در صدد عقب راندن نمایندگان شما باشد. دفاع از نمایندگان و شورای مستقل شما دفاع از حیثیت و اعتبارتان است. به هیچ وجه کوتاه نیایید. تن به اقدامات آنها ندهید. یکپارچه و متحد در مقابلشان بایستیم. ما موفق میشویم!
در اینجا از همه فعالین کارگری و همه کمونیستها و آزادیخواهان به نوبه خود تقاضا دارم امر دفاع از تشکلهای کارگری و نمایندگان کارگران را همه جانبه به پیش ببریم.
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران!
زنده باد شوراهای کارگری!